علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

محرمانه‌هایی از زبان رئیس سازمان انرژی اتمی

محرمانه‌هایی از زبان رئیس سازمان انرژی اتمی

رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: حضرت آقا گفتند این مسیر (مذاکره با آمریکا درباره موضوع هسته‌ای) را بروید تا اتمام حجتی باشد و مردم بدانند که نظام و دولتشان از هیچ روشی که مصلحت، حکمت و عزت در آن باشد فروگذار نیست تا دفع شر کند و اگر طرف مقابل تمکین نکند ما اتمام حجت کرده‌ایم.

به گزارش فرهنگ نیوز ، علی‌اکبر صالحی جمعه شب در برنامه مستند تلویزیونی دوربین دوم، با اشاره به تجربه حضورش در وزارت خارجه در دولت دهم نیز اظهار کرد: وزرات خارجه فرصت استثنایی بود که در اختیار بنده گذاشته شد چون شرایط منطقه و بین‌الملل در ارتباط با ایران تغییر کلی و ماهوی پیدا کرده بود.

ایسنا-وی درباره فعالیت در وزارت خارجه گفت: کار در وزارت خارجه به شکلی است که نمی توان به جزییات اشاره کرد بلکه باید کارها و اقداماتی را انجام دهیم و بعد از آن مردم در جریان نتایج کارها قرار می‌گیرند. در عین حال می‌توانم بگویم که در سه - چهار سال گذشته سیاست خارجی ایران بسیار حکیمانه پیش رفته است.

صالحی در پاسخ به این سخن که "گفته می‌شود شما مردی برای تمام فصول هستید؟" تاکید کرد: من همیشه آراء سیاسی‌ام را برای خود حفظ کرده‌ام و به اصولی اعتقاد دارم که نظام بر اساس آنها بنا شده است. ممکن است در مسایلی حرفه‌ای نظرات مخالفی با برخی عزیزان داشته باشم اما وقتی در گفت و شنود تصمیمی گرفته می‌شود، به آن تصمیم بها می‌دهم و آن را اجرا می‌کنم، در عین حال که نظر خود را هم بیان می‌کنم.

وی ادامه داد: در جبهه‌بندی‌های سیاسی داخلی تاکنون شرکت نکرده‌ام و حرف‌های نقدآمیز و تند نزده‌ام ولو این که با حرف و سخن و تصمیمی مخالفت داشته باشم و همواره با احترام با افراد برخورد کردم.

رئیس سازمان انرژی اتمی در ادامه درباره راهکارهایی که در دوران مسئولیتش در وزارت خارجه برای آزادی ایرانی‌های ربوده شده در کشورهای مختلف از جمله سوریه و لیبی اتخاد شد، تصریح کرد: شرایط منطقه آن زمان حساس بود کما این که هنوز هم حساس است. در لیبی با به گروگان گرفته شدن هفت نفر از افراد هلال احمر مواجه شدیم. من با نخست وزیر لیبی صحبت کردم و موضوع را رها نکردم و در نهایت در عین ناباوری در شرایط بد لیبی شاهد آزادی این افراد بودیم. همچنین در سوریه نیز تعدادی از زائران کشورمان ربوده شدند که آنها را نیز توانستیم آزاد کنیم.

صالحی درباره ۴۸ زائر ایرانی که در سوریه به گروگان گرفته شدند، اظهار کرد: در این مورد نیز با دولت سوریه در تماس بودیم که چگونه آنها را آزاد کنیم. پیگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه گروگان‌گیرها اعلام کردند می‌خواهند گروگان‌ها را اعدام کنند و من با نخست وزیر وقت قطر و صحبت کردم و به من گفت که همان شب به شبکه الجزیره می‌رود و نسبت به چنین اقدامی هشدار می‌دهد. بعد از یکی - دو ساعت گروگان‌گیرها اعلام کردند که موضوع را معلق نگه می‌دارند و بعد از آن نیز رفت و آمدهایی میان ایران و قطر صورت گرفت و دفتری برای تماس با گروگان‌گیرها ایجاد شد و بعد از چند هفته این افراد آزاد شدند.

وزیر خارجه پیشین ایران درباره برخی محرمانه‌ها در دوران مسئولیتش نیز گفت: حضرت آقا در سخنانی اشاره کردند که دولتمردانی از دولت سابق و دولت فعلی نظرشان بر مذاکرات با آمریکا بر سر موضوع هسته ای است. بنده این افتخار را داشتم که خدمت آقا برسم و با ایشان صحبت کنم. نظر ایشان این است که آمریکا قابل اعتماد نیست و به موضوع افغانستان اشاره کردند که آمریکایی ها نقض عهد کردند. با این حال در نهایت اجازه مذاکره صادر شد و در عید سال ۱۳۹۲ مطرح کردند که با مذاکره با آمریکا به طور موضوعی درباره مساله هسته ای مخالفتی ندارند و راه را هموار کردند و گفتند این مسیر را بروید تا اتمام حجتی باشد و مردم بدانند که نظام و دولتشان از هیچ روشی که مصلحت، حکمت و عزت در آن باشد فروگذار نیست تا دفع شر کند و اگر طرف مقابل تمکین نکند ما اتمام حجت کرده ایم.

صالحی همچنین درباره شهدای هسته ای، با بیان اینکه "هریک از شهدا برای من از یک مقام و جایگاه برخودارند"، خاطرنشان کرد: شهید شهریاری از برجسته‌ترین علمای هسته‌ای کشور در زمان شهادتش بود.

وی درباره شهید احمدی روشن اظهار کرد: شهید احمدی روشن ابتدا کارشناس بازرگانی در یکی از شرکت های سازمان انرژی اتمی بود و وقتی به سازمان آمدم با توجه به اینکه فردی متدین و فهمیم بود و به او اعتماد وجود داشت به عنوان معاون شرکت کالا الکتریک (نطنز) منصوب شد. تامین تجهیزات پیشرفته برای فن آوری هسته ای هنر است و او فردی معتمد بود چرا که پول های سنگینی در این زمینه رد و بدل می شود.

رئیس سازمان انرژی اتمی درباره شهید رضایی‌نژاد هم اظهار کرد که با وی افتخار آشنایی نداشته است چرا که در سازمان انرژی اتمی فعالیت نداشته اما او را دانشمندی در عرصه علم الکترومغناطیس دانست که ناجوانمردانه به شهادت رسید.

وی درباره تولید سوخت تا غنای ۲۰ درصد در کشور با یادآوری این مطلب که "از ابتدا بنای کشور به تولید سوخت تا غنای ۲۰ درصد نبود و چون بر سر تهیه آن برخی کشورها مشکل ایجاد کردند، خودمان به سراغ تولیدش رفتیم"، تاکید کرد: درحال حاضر به اندازه نیازمان و دو تا سه سال ذخیره ۲۰ درصدی سوخت برای استفاده در رآکتور تهران داریم.

توصیه رهبر انقلاب به مداح مشهور در ایام فاطمیه

توصیه رهبر انقلاب به مداح مشهور در ایام فاطمیه

وقتی شما این کار را بکنید بهانه به دست دیگران می افتد و می گویند...
به گزارش فرهنگ نیوز ، سایت مرابطون نوشت:

یکی از مداحان مشهور جناب آقای حاج عباس حیدرزاده در برنامه نینوا که از شبکه رادیو معارف پخش شد خاطره ای را نقل کرد.
 
وی گفت: ایام فاطمیه ای در محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله العظمی خامنه ای مد ظله مداحی کردم؛ اواخر مداحی به حضار در مجلس گفتم حالا همه دستها را بیارن بالا و چند مرتبه صدا بزنند یا زهرا. 
 
بعد از پایان مداحی برای احترام و عرض ادب خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، ایشان بعد از احوالپرسی به این مضمون فرمودند: فلانی ما در هیچ کجا نه در منابع شیعه و نه در منابع سنی نداریم که در هنگام بردن نامی غیر از خدا دستان خود را بالا ببرید.از این به بعد این کار را نکنید و به دیگر مداحان هم این مطلب را بگو . وقتی شما این کار را بکنید بهانه به دست دیگران می افتد و می گویند ببینید آنها در کنار نام خدا برای ائمه هم دستان خود را بالا می برند.

ملت پیام می‌دهد، دولت پیامک می‌زند!

حسین قدیانی -وطن امروز نوشت:

ملت پیام می‌دهد، دولت پیامک می‌زند!

دولت اگر پیام ملت را نگیرد، از ارسال پیامک کاری ساخته نیست که این ملت به پیامک هیچ دولتی، هیچ احتیاجی ندارد.

به گزارش فرهنگ نیوز ، از سال 93 شمسی، ساعاتی بیشتر نگذشته بود که نخست‌وزیر مالزی با اظهار تسلیت به بازماندگان بوئینگ گم شده، آب پاکی را روی دست همگان ریخت، با این شرح که بیش از این، جست‌وجو بی‌فایده است و همه گمانه‌زنی‌ها - نه اسناد و شواهد که اصولا به سند و شاهدی نرسیدند!- حکایت از غرق‌شدن طیاره آهنی در اقیانوس هند دارد و دیگر عاقلانه نیست احدی منتظر جسد بی‌جان مسافران باشد، زنده یافتن‌شان پیشکش!

همین جناب البته روزی بعد و شاید من‌باب تسکین دل ابنای حضرت آدم، جست‌وجوهای بین‌المللی را خیلی هم حالا بی‌فایده ندانست و مدعی ارسال پیام احتمالا رمزگونه «شب‌بخیر» از طرف خلبان به برج مراقبت شد! اینکه حالا این پیام «شب‌بخیر» که نیک اگر بنگری، بیشتر به یک «پیامک»... آری، بیشتر به یک «پیامک» شبیه است، دقیقا چه زمانی و مشخصا برای چه ارسال شده، هم در سخنان نخست‌وزیر مالزی درز گرفته شد، هم در نتایج تیم جست‌وجو! همان تیمی که یکی از فرماندهان ارشدش، تنها چند ساعت بعد از گم‌شدن بوئینگ، گنده‌گویی کرده بود؛ «ما همه پیشرفت‌های خیره‌کننده علمی بی‌مرز را برای نجات جان مسافران به‌کار می‌گیریم»! فی‌الحال جا دارد مدد از همان پیامک باشکوه‌(!) بگیریم و به ایشان، بلکه به همه آدمیزادی که خود را با خدا عوضی گرفته و خیالات در سر می‌پرورانند، عرض کنیم؛ «شب‌بخیر»! این، سرنوشت همان آدمیزادی است که جهان به این بزرگی را «دهکده جهانی» می‌خواند! و همچنان می‌خواند!

باری در یکی از کتب عشاق توسعه که عجیب بوی نظریات «مارشال مک لوهان» و «فرانسیس فوکویاما» داشت، می‌خواندم؛ «جهان به 2 سبب، دیگر آن جهان بزرگی که خداوند آفریده بود نیست، اولا؛ وسایل ارتباط جمعی، آنقدر دهکده بزرگ جهانی را کوچک کرده که خبری در آن سوی عالم در کسری از ثانیه تبدیل به پچ پچ اهالی این سوی عالم می‌شود، تو گویی مردمان یک روستای دیروزی، دیرتر از حال هم باخبر می‌شدند تا ساکنین این دهکده امروزی که همه جهان باشد، ثانیا؛ متاثر از توسعه‌یافتگی بی‌مرز انسان، جهان امروز آنقدر کوچک شده که یافتن سوزنی در این کره خاکی، بسی سهل‌تر از پیدا‌کردن اسباب بازی در گلیم چند در چند مردمان دیروز است». واقعا مانده‌ام به چه غره شده آدمیزاد در برابر خدای خویش که اینگونه می‌نویسد؟! شگفتا! خبر مرگ آدمیزاد با آن همه وسایل ارتباط جمعی‌‌اش آمد تا بتواند یک خبر درست و درمان از حال و روز مسافران بوئینگ ارائه دهد، هنوز هم که چیزی می‌گوید و خبری می‌دهد، می‌گوید براساس حدس و گمان! شگفتاتر! طیاره به این بزرگی گم‌شده یا ربوده شده، آدمیزادی که داعیه داشت سوزنی در جهان از دید او مخفی نیست، نمی‌تواند ولو اندازه یک سر سوزن نشانی از بقایای بوئینگ مفقود بیابد، همچنان که قادر نیست اثری از اجساد قربانیان پیدا کند! و این، دقیقا سرنوشت همان آدمی است که خود را با خدا عوضی گرفته! یک روز متفرعنانه می‌گوید؛ «خدا مرده است!» - باور کنید این شعار، هنوز هم در جهان طرفدارانی دارد!- و دگر روز، باز هم متفرعنانه، خود را از خدا بزرگ‌تر می‌داند؛ «خدا جهان را بزرگ آفرید، چون نمی‌توانست کوچک بیافریند، ما اما جهان بزرگ خدا را کوچک کردیم!»

حقا که زنده‌باد قرآن خودمان، گویی حضرت آفریدگار، هم الان است که می‌فرماید؛ «یا ایها‌الانسان ما غرک بربک الکریم»؟! نخست‌وزیر مالزی لابد در خیابان‌های شهر توسعه‌یافته کوآلالامپور، ذیل تبلیغ برندهای معتبر، زیاد به جملاتی از این دست برخورده است؛ «آفرینشی دیگر از...»، «شگفتی در آفرینش با محصول جدید...». جملاتی که مع‌الاسف در همین خیابان‌های ‌ام‌القرای جهان اسلام هم، روی در و دیوار مکرر قابل مشاهده است! «آفرینش» هم مثل «ستایش» فقط و فقط مختص ذات اقدس ربوبی است، نه آدمیزادی که از یافتن طیاره ساخت دست خودش هم عاجز است. آن‌که هم از حال و روز پیر کنعان باخبر است و هم می‌داند چگونه یوسف را از قعر چاه به تخت حکومت برساند، دست آخر، به دیدار یعقوب برساند، فقط و فقط خداست. خداوند نمرده است و نخواهد مرد! بلکه با این دست فرمان، بیم از مرگ آدمیزاد است! آنچه بشریت مفتون گم کرده، بوئینگ نیست، راز آفرینش هستی است و آن‌که بشریت گم کرده، خود خداست. در جست‌وجوی خدا، آنان که به کدخدا رسیده‌اند، بروند طیاره‌شان را پیدا کنند، کشک‌شان را بسابند که ما هرگز خدا را با کدخدایی که دیگر نیست، عوضی نگرفته و نخواهیم گرفت. طرفه حکایت اینجاست؛ ناظر بر کشور سازنده بوئینگ و بعضی گمانه‌زنی‌های معتبرتر و قابل اتکاتر از «شب‌بخیر» بامزه‌(!) که ما در شماره آخر «وطن امروز» در سال 92 بدان‌ها پرداختیم، به نظر می‌رسد در این ماجرا هم حکایت خیمه‌شب‌بازی 11 سپتامبر، باز پای شیطنت یانکی‌ها و صدالبته منافع نظام سرمایه‌داری در میان باشد ... لیکن صرف نظر از این مهم و براساس آنچه خود پروپاگاندای سرمایه‌سالار اعلام کرده، بشریت تا آنجا پیشرفت کرده و تا آنجا به مقام خدایی نزدیک شده، بلکه گوی‌سبقت را از خداوند ربوده(!) که حتی نتواند یک طیاره را در گوشه‌ای از کره زمین پیدا کند! یافتن طیاره‌ای که مبدا معلوم داشته، مقصد معین داشته، مسیر پروازی مشخص داشته، مراقبت راداری داشته و تا لحظه گم‌شدن، محل استقرارش کاملا قابل تشخیص بوده، چنان دردسرساز شده کأنه بوئینگ موردنظر از کره زمین به مقصد کره دیگری تغییر مسیر داده! ربات‌‌هایی که در نمایش اوج پیشرفت بشریت، آینده را هم می‌توانند پیش‌بینی کنند - امان از این گنده‌گویی‌های آدمیزاد!- کاش قادر به پیش‌بینی همین امروز بشریت متمدن می‌بودند که چگونه در جست‌وجوی یک پرنده غول‌پیکر آهنی عاجز و مستاصل شده است. با این وضع، باید هم به آدمیزاد و ربات‌‌هایش پیامک «شب‌بخیر» فرستاد! این است رمز آن پیام رمزگونه خلبان بوئینگ، باشد که بیدار کند اهل خواب را.

پیامک‌های نخستین ساعات سال 93 البته فقط محدود به این «شب بخیر» نشد، بلکه آقای روحانی هم برای هر ایرانی یک پیامک تبریک سال نو فرستاد تا عاقبت مردم شاهد یک «تدبیر» از دولت تدبیر باشند! بگذریم که برای بعضی‌ها چون نگارنده، این پیام، 4 بار ارسال شد تا شاید شاهدی باشد برای این ادعا که شخص رئیس دستگاه اجرا تا چه حد با اصحاب نقد مهربان است!! و اصلا علاقه‌ای ندارد که دولت، یک نویسنده را به خاطر 4 تا نقد مستدل، روانه دادسرا کند!! کاش رئیس قوه مجریه بدون استمداد از بیت‌المال، و با موبایل خودشان و از هزینه خودشان به ملت پیامک می‌داد، بلکه فردفرد ملت می‌توانستند جواب پیامک آقای روحانی را با این پیام بزرگ بدهند؛ «شما وضع اقتصاد را سامان دهید، تبریک سال نو، همان یک بار که از رسانه ملی به ما گفتید، همه دیدند و شنیدند، کفایت می‌کرد». و اما خدا کند کار ما با این دولت، به «ای کاش‌های اینچنینی» به «ای کاش‌های نشدنی» نرسد! دولت اگر پیام ملت را نگیرد، از ارسال پیامک، کاری ساخته نیست که این ملت به پیامک هیچ دولتی، هیچ احتیاجی ندارد. بر دولت فرض است که از تعارف کم کند و بر مبلغ بیفزاید که فی‌الحال، وقت این شبه‌کارهای سمبلیک نیست، وقت کار است. راستی که چقدر فاصله است میان «پیام ملت» و «پیامک دولت». ملت به چه می‌اندیشد و دولت به چه؟! متاسفانه مجبورم در نخستین یادداشتم در سال 93 از این حرف‌های علی‌القاعده سطح پایین هم بزنم و بنویسم؛ بخش مهمی از پولی که هر ایرانی بابت هر سیمکارت به اپراتور می‌دهد، در اصل در ازای سهیم‌شدن و سهامدار‌شدن در آن اپراتور است والا سیمکارت که خودش قیمت زیادی ندارد. با این حساب، بی‌وجه‌تر از پیامک آقای روحانی، این استدلال ناشیانه است که «اپراتورها به صورت رایگان، فرصت پیامک انبوه را در اختیار رئیس قوه مجریه فراهم کرده‌اند!» واقعیت این است که آقای روحانی با پول ملت به آحاد ملت، نوروز را تبریک گفت تا ما علاوه بر «دیپلماسی صدقه‌ای» شاهد «تبریک صدقه‌ای» از ناحیه این دولت هم باشیم! با این حساب، می‌خواهید مردم، انبوه زیرنویس‌ها را باور کنند، دولت را درک کنند و از گرفتن یارانه صرف نظر کنند؟! دولتی که پیام ملت را، ایضا اقتصاد ملت را درک نمی‌کند، چگونه می‌خواهد مردم، زیرنویس او درک کنند؟! چشم دولت باید به امید مردم، به همت مردم باشد، نه جیب مردم. جمهور با دیدن پیامک رئیس‌جمهور ذوق زده نمی‌شود، با دیدن کار رئیس‌جمهور و سایر دست‌اندرکاران است که مشعوف می‌شود. جمهور، خود و با رای خود، رئیس‌جمهور را رئیس‌جمهور کرده، نیازی به این کارها ندارد. جمهور با خود محاسبه می‌کند که هزینه این همه پیامک انبوه، معادل یارانه چه تعداد از هم‌وطنان ایرانی است؟! جمهور با خود محاسبه می‌کند که دم پیامک را باور کند یا قسم زیرنویس انصراف از یارانه را؟! صدالبته ملت برای کمک به دولت آماده است، اما مخل این همکاری، همین است که «ارسال پیامک دولت» جایگزین «دریافت پیام ملت» شود.

***

میان ابتدا و انتهای این یادداشت، یک پیوند منطقی، و نه رمزگونه(!) وجود دارد. «تا درباره همه‌چیز توافق نشود، درباره هیچ چیز توافق نمی‌شود» یکی از مفاد توافق ژنو است و این در حالی است که «تا درباره همه چیز توافق نشود، درباره هیچ چیز توافق نمی‌شود» علی‌القاعده باید یکی از بندهای توافق آدمیزاد با «خدا» باشد، نه «کدخدا»یی که دیگر نیست. با دشمن بس است؛ دولت باید با دوست، با همین مردم رابطه برقرار کند. آشتی با کار حاصل می‌شود، نه با پیامک. دولت باید با واسطه‌ای جز پول بیت‌المال با ملت سخن بگوید. دولت باید با کار و تلاش، با «عزم ملی و مدیریت جهادی» با مردم سخن بگوید. ملت نستوه ایران، کاترین اشتون نیست، وندی شرمن نیست! به این ملت، پیامک دولتی نمی‌زنند! این همه زیرنویس نمی‌روند! دولت خوب است حرفش را صریح اما صحیح با ملت بزند.  بهار بخیر، دولت اعتدال!