علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

شهادت مظلومانه ی امام موسی کاظم(ع) بر تمام محبین عصمت و طهارت تسلیت باد



. "ﮐﻮﺭﯼ ﺁﻣﺪﻭﺳﻂ ﺻﺤﻦ ﺗﻮ، ﺑﯿﻨﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭﯾﻠﭽﺮﯼ، ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺗﺎ ﭘﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﮐﺎﻓﺮﻯ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ"...
"ﺳﺠﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﺳﭙﺲ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﻣﻮﻻ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﺎ ... ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ"...
"ﺯﺷﺖ ﺁﻣﺪ،ﻣﺘﺤﻮﻝ ﺷﺪ ﻭﺯﯾﺒﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻔﺎ ﺍﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ"...
"ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺯﺍﺋﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﺍﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺁﻗﺎ"...
"ﻧﮕﻬﺶ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺣﺎﺟﺘﺶ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ! ﮐﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ"...
"ﺭﻓﺖ ... ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺒﯽ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺗﻮ ﻣﺸﺮﻑ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ"...
"ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﺪ ﺑﯿﻀﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺻﺒﺢ ﺩﺭﻗﺎﻣﺖ ﯾﮏﻣﺮﺩﮔﺪﺍ،ﺭﻓﺖ ﺣﺮﻡ"...
"ﻇﻬﺮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ! ﺁﻗﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻋﺮﺵ؛ﺣﺮﻡ"...
"ﺩﻭﺳﻪ ﺗﺎ ﻓﺮﺵ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
"ﻧﻔﺲ ﺧﺎﺩﻣﺘﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺼﺮﺍﻧﯽ"...
"ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ،اﺯ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺮﺳﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ"...
.
.

ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ اﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﻟﺮﺿﺎ ( ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟسلام)

شهادت مظلومانه ی امام موسی کاظم(ع) بر تمام محبین عصمت و طهارت تسلیت باد.

اتفاقی که امروز در نزدیکی مدینه رخ داد...

نگاهی به ماجرای فتح قلعه خیبر

اتفاقی که امروز درنزدیکی مدینه رخ داد

حضرت علی علیه السلام: من در خیبر را از جا کندم و به جای سپر از آن استفاده کردم. پس از پایان نبرد آن را به عنوان پل به روی خندقی که یهودیان کنده بودند قرار دادم. سپس آن را میان خندق پرتاب کردم.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز: خیبر، منطقه ای است وسیع و حاصلخیز در ۳۲ فرسنگی شمال مدینه منوره و در عصر رسول خدا (ص) این ناحیه در اختیار یهودیان قرار داشت و تعداد جمعیت آنان در حدود ۲۰۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شد که از میان آنان، دو هزار نفر جنگ آور و مبارز بوده و مردان دلاور و رزمجویی چون «مرحب خیبری» در میان آنان به چشم می‌خوردند.
 
یهودیان خیبر با پناه دادن به یهودیان فتنه جوی مدینه و همکاری و همدستی با سایر دشمنان اسلام، خطری برای مسلمانان بودند. بدین جهت، پیامبر اکرم (ص) پس از بازگشت از سفر حدیبیه و انعقاد صلح با مشرکان قریش و کسب اطمینان از سوی آن ها، متوجه یهودیان ساکن خیبر گردید و با هزار و چهارصد و به روایتی با هزار و ششصد رزمنده مسلمان عازم خیبر شد.
 
دژهای هفتگانه خیبر نام‌های مختلفی داشتند: ناعم، قموص، کتیبه، نسطاة، شق، وطیح و سلالم. هنگامی که حضرت علی علیه السلام از سوی پیامبر مأمور شد که دژهای وطیح و سلالم را بگشاید ، زره محکمی بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود ذوالفقار را حمایل فرمود. سپس با شهامت به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست او داده بود در نزدیکی خیبر بر زمین نصب فرمود. 
 
در این لحظه در خیبر باز شد و دلاوران یهود از آن بیرون ریختند. نخست برادر مرحب که « حارث » نام داشت جلو آمد. نعره او چنان مهیب بود که سربازانی که پشت سر امام بودند بی اختیار عقب رفتند، ولی امام مانند کوه پا بر جای ماند. لحظه ای نگذشت که جسد حارث به روی خاک افتاد و جان سپرد. 
 
مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین و متأثر کرد. او برای گرفتن انتقام برادر در حالی که زره یمانی بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده بود بر سر داشت جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب با خواندن اشعاری چنین گفت: 
 
"در و دیوار خیبر گواهی می دهد که من مرحبم؛ قهرمانی کارآزموده و مجهز با سلاح جنگی. اگر روزگار پیروز است من نیز پیروزم. قهرمانانی که در صحنه های جنگ با من روبرو می شوند، با خون خویشتن رنگین می گردند."
 
امام علی علیه السلام نیز با خواندن اشعاری خود را چنین معرفی کرد: 
من همان کسی هستم که مادرم مرا حیدر خوانده. مرد دلاور و شیر بیشه ها هستم. بازوان قوی و گردن نیرومند دارم. در میدان نبرد مانند شیر بیشه ها صاحب منظری مهیب هستم . 
 
رجزهای دو قهرمان پایان یافت.  صدای ضربات شمشیر و نیزه های دو قهرمان اسلام و یهود، وحشت عجیبی در دل ناظرات پدید آورد. ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاهخود و سنگ و سر را دو نیم ساخت. این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخی از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار نهاده، به دژ پناهنده شدند. 
 
علی علیه السلام یهودیان فراری را تا در حصار تعقیب کرد. در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سر علی زد و سپر از دست وی افتاد. علی علیه السلام فورا به سوی در دژ گردید و آنرا از جای خود کند و تا پایان کارزار به جای سپر به کار برد. 
 
پس از آنکه آن را بر زمین افکند، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام سعی کردند آن در را از این رو به آن رو کنند ولی نتوانستند. در حصار از سنگ و طول آن دو متر و پهنای آن یک متر بود. 
 
 ماجرای کندن در خیبر از زبان امیرالمؤمنین علیه السلام: 
 
من در خیبر را از جا کندم و به جای سپر از آن استفاده کردم. پس از پایان نبرد آن را به عنوان پل به روی خندقی که یهودیان کنده بودند قرار دادم. سپس آن را میان خندق پرتاب کردم.
مردی پرسید:«سنگینی اش چقدر بود؟!» 
گفتم:«به اندازه سنگینی سپر خودم. من آن در را با نیروی بشری از جا نکندم، بلکه در پرتو نیروی خداداد، و با ایمانی راسخ به روز بازپسین چنین کردم.» 
 
 
فتح خیبر به دستور خداوند متعال و بدون لشکر کشی و توسط پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) صورت پذیرفت و به همین دلیل خداوند کریم برای هیچ یک از مسلمانان سهمی در سرزمین‌ها (از جمله فدک که اهالی‌اش با خیبری‌ها برای مقابله با اسلام متحد شده بودند ولی پس از فتح خیبر بدون مبارزه تسلیم شدند) و نیز غنائم آن قایل نگردید. لذا قطعی‌ترین و اصیل‌ترین سند در این مورد، کلام وحی است که می‌فرماید:
 
«وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ وَ لکِنَّ اللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ * ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ» (الحشر – 6 و 7)
 
ترجمه:
* و آن چه را خدا از آنان [یهود] به رسولش بازگردانده (و بخشیده) چیزى است که شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نکشیدید،) نه اسبى تاختید و نه شترى ولى خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلّط می ‏سازد و خدا بر هر چیز توانا است!
*  آن چه را خداوند از اهل این آبادی‌ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است‏.
 
نمونه هایی از اسناد تاریخی فتح قلعه خیبر: 
 
الف - ابن اسحاق سیره نویس و مورخ قدیم اسلام حدیث ذیل را از «سلمة بن عمر و الاکوع» صحابی رسول الله (ص) روایت کرده است: 
 
«پیغمبر رایت (پرچم) خویش را به ابوبکر صدیق داد و او را به یکی از قلاع خیبر فرستاد. او برفت و منتهای کوشش را به کار برد اما توفیقی به دست نیاورد و فتح ناکرده بازگشت. روز دیگر عمر بن الخطاب را فرستاد. او هم برفت و جهد بسیار کرد اما کاری از پیش نبرد و برگشت. آن گاه رسول الله (ص) فرمود: «لاعطین الرایة غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله یفتح الله علی یدیه لیس بفرار»، ترجمه: «همانا فردا این رایت را به مردی خواهم داد که خدای و رسول او را دوست دارد و خدا و رسول او هم او را دوست دارند. خدا خیبر را به دست او می گشاید. او هرگز نمی گریزد» پس علی رضوان الله علیه را بخواند ... و به فرمود: «خذ هذه الرایة فامض بها حتی یفتح الله علیک - این رایت را بگیر و آن را با خود ببر تا خدای خیبر را بر تو بگشاید». علی با آن رایت از نزد رسول الله (ص) بیرون آمد. به سرعت می دوید و نفس می زد. ما هم در پی او رفتیم. تا این که رایت خود را در زیر دیوار قلعه بر کومه‌ای از سنگ نشاند. جهودی از فراز قلعه سر برآورد و گفت: تو کیستی؟ گفت: علی بن ابی طالب، جهود گفت: «علوتم و ما انزل علی موسی - سوگند به کتابی که بر موسی نازل شده غلبه کردید». سلمه گوید: علی از آن جنگ برنگشت تا خدا خیبر را به دست او نگشود .
 
ب - قتیبة بن سعید از یعقوب بن عبدالرحمن زهری از ابو حازم و او از سهل بن سعد ساعدی حدیث رایت را چنین آورده است: 
 
«در روز خیبر پیغمبر فرمود: این رایت را فردا، به مردی خواهم داد که خدای این دژ را به دست او می گشاید. او خدای و رسول او را دوست دارد و خدای و رسول او هم او را دوست دارند. چون بامداد روز دیگر شد مردم نزد پیغمبر گرد آمدند. همه امیدوار دریافت رایت بودند. آن حضرت فرمود: علی بن ابی طالب کجاست؟ گفتند: یا رسول الله او از درد چشم رنج می برد. فرمود کسی را دنبالش بفرستید. پس علی (ع) را نزد پیغمبر آوردند . رشحه‌ای از بزاق خود در چشمانش چکاند و برای او دعا کرد. علی در دم از آن درد شفا یافت به طوری که گویی دردی نداشته است. پس رایت را بدو داد. علی گفت: ای رسول خدا آیا باید آن قدر با آنها بجنگم که مثل ما شوند؟ فرمود: راه بیفت و تا پای قلعه پیش برو. آن گاه آنان را به اسلام دعوت کن و آن چه را از سوی خدا بر ایشان واجب است به همه خبر بده. زیرا اگر خدای تنها یک نفر را به وسیله تو به راه راست هدایت کند برای تو از آن سودمندتر است که شتران سرخ مو داشته باشی» این حدیث را سیوطی در تاریخ الخلفاء علی بن سلطان قاری در مرقاة المفاتیح (5/566)، حافظ گنجی در کفایة الطالب، موفق خوارزمی در المناقب، ابن سعد در طبقات (2 ق 1/80)، خطیب در تاریخ بغداد (8/5) و عموم محدثین شیعی و سنی با الفاظ مختلف روایت کرده‌اند.
 
 
ج - امام فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیه «ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً» (کهف، 9) آورده است که : 
 
«هر کس بر احوال غیب وقوف بیشتر داشته باشد قلبی قوی تر و اعصابی محکم‌تر و مسلط‌تر دارد. از این روست که علی بن ابی طالب (ع) می فرماید: «والله ما قلعت باب خیبر بقوة جسمانیة بل قلعتها بقوة ملکوتیه» یعنی به خدا سوگند که در خیبر را با نیروی بدنی نکندم بلکه آن را با نیروی ملکوتی و الهی از جای در آوردم (فضائل الخمسة، 2/325).
 
حدیث «رایت» یا همان فتح خیبر و کندن درب آن به دست امیرالمؤمنین (ع) به صورت‌های متفاوت توسط دیگران نیز نقل و مستند شده است که از جمله است:
 
عمر بن الخطاب خلیفه دوم و صحابی معروف (م 23 ق) (الاعلام زرکلی، 5/203 و غالب کتب حدیث در تاریخ)، عایشه ام المؤمنین و دختر ابوبکر (م 58 ق) (الاصابه، کتاب النساء، 701، طبقات ابن سعد، 8/39)، بریده بن الحصیب اسلمی (م 63 ق).
 
به رغم آن که اسناد شیعه بسیار معتبرتر می‌باشد، در این مقوله فقط به ذکر احادیث و آن هم به سند اهل سنت اکتفا شد که جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نماند.
 

منابع: 
فروغ ابدیت، ج 2، ص 251 تا 253 
بحارالانوار، ج 39، ص 10 تا 15---------طرائف - عمده 
ترجمه المنجد، ج 1، ص 324 
 

آرزویی که در تگزاس برآورده نمی‌شد...

آرزویی که در تگزاس برآورده نمی‌شد

شهید قاسمیه به گواه مدرک تحصیلی و هم‌درسی‌هایش از دانشجویان ممتاز دانشگاه تگزاس محسوب می‌شد و به جد و با قوت در رشته مهندسی برق تحصیل می‌کرد.

به گزارش فرهنگ نیوز، شهید احسان قاسمیه به سال 1336 در کاشان متولد شد. احسان پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل عازم ایلات متحده شد و در دانشگاه کنیگزویل واقع در تگزاس مشغول تحصیل بود.

شهید قاسمیه به گواه مدرک تحصلی و هم درسی هایش از دانشجویان ممتاز این دانشگاه محسوب می شد و به جد و با قوت در رشته مهندسی برق تحصیل می‌کرد. در همین حین زمزمه هایی به گوشش رسید که در ایران جنگ شده و دشمن در حال پیشروی است. اوضاع ابدا در ایران مساعد نبود و خیلی ها هر چه داشتند می فروختند و سعی میکردند به خارج از کشور ببرند اما احسان کاری خلاف روال مردم عادی انجام داد. به کشورش آمد و عازم جنگ شد.

شهید قاسمیه در این جنگ مدتی فرماندهی گردان حضرت امیرالمؤمنین (ع) (گردان نه قدر پادگان ولیعصر «عج» تهران) را بر عهده داشت. با آغاز عملیات بیت المقدس به همراه شهید احمد ملاسلیمانی و شهید اکبر شیرازی عازم جنوب شد و در مرحله سوم عملیات بیت المقدس در تاریخ 20 اردیبهشت 61 در سن 24 سالگی به شهادت رسید. پیکر پاک این سرباز اسلام در شهر کاشان به خاک سپرده شد تا پرچمی باشد برای سربلندی این خطه از خاک کشورمان.

شهید قاسمیه در بخشی از وصیتنامه‌اش می‌نویسد: «درود به امام عزیزم، ای کاش هزاران جان داشتم و همه اش را نثار روح الهی ات می کردم، تو به ما فلسفه پیروزی در راه حق را آموختی و من امیدوارم با دادن چند قطره خون بی ارزشم درس تو را خوب آموخته باشم.
در اسلام تماشاچی نداریم، همه مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند.
پیام من به شما این است که زندگی؛ ماندن در چهار دیواری خانه و زندگی کردن برای زنده ماندن و لذت بردن و بی تفاوت بودن نسبت به تضادهای بین حق و باطل نیست
بلکه زندگی و زنده ماندن؛ مرگ در راه خداست... »

شهید احسان قاسمیه (نفر وسط ردیف اول)

در راهپیمایی سراسری حمایت از مردم مظلوم یمن ؛ سخنرانی مهم استاد پناهیان در راهپیمایی جمعه

در راهپیمایی سراسری حمایت از مردم مظلوم یمن ؛

سخنرانی مهم استاد پناهیان در راهپیمایی جمعه

مردم یمن! بزرگترین امتیازی که شما دارید ایمان خالص و روحیۀ سلحشوری است که دارید، و بزرگترین مشکلی که شما ندارید سیاستمداران سازشکار است. مردم یمن!‌ مکه و مدینه را آزاد کنید که امروز راه قدس از مکه و مدینه می‌گذرد!
به گزارش فرهنگ نیوز ، مشروح سخنرانی مهم حجت الاسلام پناهیان، در اجتماع مردم تهران را در ادامه می‌خوانید:
 
مهربانی‌های پیامبر(ص) به یهودیان مدینه را به یاد داشته باشید
 
روز اول که پیامبر گرامی اسلام(ص) وارد مدینه شدند مهربانانه‌ترین و کریمانه‌ترین برخورد را با یهودی‌ها داشتند، به آنها اجازه دادند دین خودشان را داشته باشند، امور اقتصادی خودشان را بگردانند، از آنها جزیه نگرفتند، تا وقتی که فساد نکرده‌اند، دفاع از آنها را مانند دفاع از مسلمانان بر مسلمانان لازم دانستند، هر کدام از یهودی‌ها که خواستند از مدینه بروند به آنها اجازه دادند، و هر کسی از آنها که خواست در مدینه بماند و قبیله‌های تحت پوشش خود را اداره کند، به او اجازه دادند. با اینکه یهودیان آن زمان مشهور بودند به اینکه دارای معلومات هستند و منتظر آخرین پیامبر هستند و لذا ایمان نیاوردن یهودیان فی‌نفسه تبلیغات منفی برای پیغمبر اکرم(ص) محسوب می‌شد؛ اما پیغمبر اکرم(ص) فرمودند هیچ اجباری به مسلمان شدن شما نیست. یعنی علی‌رغم اینکه یهودیان مدینه یقین داشتند که ایشان آخرین پیامبر است و خود یهودیان، حتی قبل از اوس و خزرج منتظر بودند که ایمان بیاورند، ولی به پیامبر(ص) ایمان نیاوردند و این جای تنبیه و مجازات داشت، اما پیامبر گرامی اسلام بسیار کریمانه با آنان برخورد کرد.
 
این تاریخ را به یاد داشته باشید؛ تاریخ مهربانی پیامبر اکرم(ص) با یهودیان مدینه را به یاد داشته باشید. پیامبر خدا(ص) سالها بعد از این بزرگواری، خیانت‌های آنان را تحمل کرد. بخشی از آنان ایمان آوردند و بخشی از آنان خیانت کردند و آن کسانی که خیانت کردند به سزای اعمال خود رسیدند و بعد پراکنده شدند؛ تا به امروز.
 
صد سال است که یهودیان در این منطقه مسلمانان را به خاک و خون می‌کشند /در یمن با آخرین نوع از جنایت‌های یهود اسلام‌ستیز مواجهیم
 
امروز ببینید؛ سالیان طولانی است، لااقل صد سال است که یهودیان دارند در این منطقه مسلمانان را به خاک و خون می‌کشند و جنایت می‌کنند؛ جنایت‌هایی که بشریت در طول تاریخ سراغ ندارد، باید گفت که الان نه دوران حاکمیت، بلکه دوران ضعف یهودی‌های صهیونیست است، دوران حیات صهیونیست با این جنایت‌های اخیر به پایان رسیده، دوران سعۀ صدر جامعۀ اسلامی علیه یهود اسلام‌ستیز به پایان رسیده است و امروز با آخرین نوع از جنایت‌های یهود اسلام‌ستیز در منطقه مواجه هستیم که بی‌گناهان یمن را این‌گونه به خاک و خون می‌کشند.
 
ما تمام گرفتاری‌های لبنان و شام، عراق و بحرین و یمن را زیر سر همین صهیونیست‌ها و یهودیان اسلام‌ستیز می‌دانیم. ما گرفتاری‌های مردم اروپا و مردم آمریکا را زیر سر ثروتمندان یهود و صهیونیست‌های خبیث می‌دانیم، ما وقتی منطقه را از زیر ستم یهود خبیث اسلام‌ستیز نجات دهیم، سپس مردم آمریکا و مردم اروپا را هم از زیر ستم صهیونیست‌ها نجات خواهیم داد، مردمی که هر چه پای صندوق رأی دروغین دموکراسی می‌روند باز سردمداران‌شان، صهیونیست از آب در می‌آیند! مردم اروپایی که پیش از دیگر مردم جهان تحت ستم صهیونیست‌ها هستند، راه چاره و راه گریزی ندارند. تمام سیاستمداران اروپا و آمریکا، سربازان بی‌جیره و مواجب صهیونیسم بین‌الملل هستند، مردم آمریکا همان‌قدر گرفتار صهیونیست هستند که مردم اروپا هستند، و وای از آن زمانی که مردم در همۀ جهان بفهمند ریشۀ مشکلات‌شان کجاست؟
 
شکی نیست که آل سعود همان آل یهود و اذناب صهیونیست‌ها هستند/مکه و مدینه سالهاست که در غصب صهیونیست‌هاست
 
اخیراً گمانه‌زنی‌ها برای ما به اثبات رسیده است و شکی باقی نمانده است که آل سعود همان آل یهود هستند و اذناب صهیونیست‌های خبیث هستند و خدایا! خانۀ کعبه و مدینۀ منوره سالهاست که در غصب صهیونیست‌ها به سر می‌برد. خدایا!‌ به دست مردم یمن سرزمین مقدس مکه و مدینه را آزاد بگردان!
 
این ریشۀ دردهای ما بود اما الان به سرشاخۀ خبیثی مثل آل سعود رسیده؛ و آل سعود گور خودشان را در یمن کندند و با بمباران بیش از یک‌ماهۀ مردم مظلوم یمن نابودی خودشان را درخواست کردند. مردمی که در لباس عادی خودشان بخشی از لباس‌شان شمشیر و علامت حرب هست؛ چگونه می‌توان بر این مردم سلطه پیدا کرد؟!
 
اگر صهیونیسم و آل سعود در معرض نابودی نبودند، چنین مردم یمن را علیه خودشان نمی‌خروشاندند
 
یک زمانی صهیونیست‌ها به لبنان حمله کردند و گفتند: لبنان محل خوش‌نشینی است آنجا را راحت می‌شود تسخیر کرد! ولی مردم لبنان پشت سر حزب‌الله لبنان مشت محکمی بر دهان‌شان زدند. بعد رفتند با تکفیری‌ها، شام را غارت کنند و گفتند: آنجا که دیگر تحت قدرت نیروهای حزب‌اللهی نیستند. ولی مردم شام به‌پا خاستند. و آمریکایی‌هایی که این‌قدر زحمت کشیده بودند و در عراق پایگاه زده بودند تا بتوانند با عوامل خودشان عراق را تحت نفوذ در بیاورند، در آنجا هم به نتیجه نرسیدند. آیا الان با مردم یمن به نتیجه می‌رسند؟!
 
اینکه خدا دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داده است؛ در این سخن از اهل‌بیت(ع) هیچ تردیدی نیست. و امروز بیش از هر روز معلوم می‌شود که واقعاً دشمنان ما در اوج حماقت هستند. اگر صهیونیسم بین‌الملل و پایگاهش اسرائیل شوم و بردۀ خبیثش آل یهود یا مشهور به آل سعود، در معرض نابودی نبودند، چنین مردم یمن را علیه خودشان نمی‌خروشاندند.
 
مردم یمن! ما همان‌گونه که منتظر مهدی(عج) هستیم منتظر یمانی هستیم/تکفیری‌ها مقدمات سفیانی و شما مقدمات یمانی را ایجاد کردید
 
ما امروز بیشتر از اینکه بیاییم علیه آل سعود فریاد بزنیم یا علیه اسرائیل فریاد بزنیم، که مملکت ما سی و پنج سال شاهد چنین فریادهایی است، امروز آمده‌ایم به اهل یمن مژدۀ فتح و نصرت بدهیم و بگوییم «ای مردمان یمن! ما همان‌گونه که منتظر مهدی(عج) هستیم منتظر یمانی هستیم.»
 
مرحبا به شما مردم یمن، که اگر تکفیری‌ها به عنوان آخرین ابزار صهیونیست‌ها آمدند و مقدمات سفیانی را در منطقه ایجاد کردند، آفرین بر شما باد که مقدمات یمانی را برقرار کردید. چشم تمام مظلومین منطقه و تمام شهدا و مجروحین منطقه به شما مردم یمن است، ای مردم یمن!‌ کار را یکسره کنید و مکه و مدینه را آزاد کنید.
 
ما امروز بیش از اینکه مرگ بر آل سعود بگوییم، آمده‌ایم درود بر یمنی‌ها بگوییم. ما بیشتر از اینکه مرگ بر صهیونیسم بگوییم و مرگ بر آمریکا بگوییم؛ یعنی دولت صهیونیستی آمریکا، آمده‌ایم درود بر مردم یمن بگوییم، چرا؟ چون مرگ آنان که فرا رسیده است، این مردم یمن هستند که به دل‌های ما امید داده‌اند، این مردم یمن هستند که دارند انتظار را ما را به نتیجه می‌رسانند.
 
مردم یمن!‌ بزرگترین مشکلی که شما ندارید، سیاستمداران سازشکار است/ مکه و مدینه را آزاد کنید که امروز راه قدس از مکه و مدینه می‌گذرد
 
مردم یمن! بزرگترین امتیازی که شما دارید ایمان خالص و روحیۀ سلحشوری است که دارید، و بزرگترین مشکلی که شما ندارید سیاستمداران سازشکار است. مردم یمن!‌ مکه و مدینه را آزاد کنید که امروز راه قدس از مکه و مدینه می‌گذرد!
 
اگر امام ما روزی فرمودند: «راه قدس از کربلا می‌گذرد» کربلا آزاد و منتظر است، برای اینکه این راه باز شود نیاز به بال دیگری بود و هیچ‌کس تصور نمی‌کرد دشمن خبیث ما، خودش مقدمه‌ساز آزادی مکه و مدینه باشد، مردم یمن! قبور مطهر ائمۀ هدی، مضجع نورانی پیغمبر خدا(ص) خانۀ کعبه که در معرض تهدید تکفیری‌ها و داعشی‌هاست، منتظر شماست! می‌دانیم شما اگر اراده کنید و صبر و تدبیر انقلابی شما اجازه دهد یک‌روز بیشتر طول نخواهد کشید که مکه و مدینه را از دست آل یهود آزاد کنید!
 
مردم یمن! ام‌الفساد منطقه را از میان بردارید/ یقین داریم که مردم یمن تا فتح مکه و مدینه از پای نخواهند نشست
 
بیش از یکصد سال است که مسلمانان جهان آل یهود یعنی همین آل سعود را مانند خاری در چشم و تیغی در گلو و دشنه‌ای در پهلو، دارند تحمل می‌کنند، مردم یمن! این ام‌الفساد منطقه را از راه بردارید، که در این صورت تمام تکفیری‌ها نابود خواهند شد! مردم یمن! این دشنۀ فرو رفته به قلب جهان اسلام؛ یعنی آل سعود را از پهلوی جهان اسلام بیرون بکشید، بگذارید سر بریده‌های شام و عراق، بگذارید مؤمنان منطقه احساس خلاصی کنند. مردم یمن! چشم‌های ما مردم ایران، دل‌های ما مردم ایران، پشت سر انقلاب و قیام شماست و یقین داریم که شما تا آزادی فتح مکه و مدینه از پای نخواهید نشست!
 
مردم یمن! شما الان در آغاز مسیر انقلاب‌تان هستید، ولی بدانید در ایران اسلامی ایرانی‌های مؤمن و خونگرم اولین خبری را که در هر نوبت اخبار پیگیری می‌کنند، اخبار شما مردم یمن است. مردم یمن! می‌دانیم به خاطر تدبیر و صبر انقلابی شماست که هنوز جواب آل سعود را نداده‌اید.
 
مردم یمن! شما با مظلومیت‌تان، حتی ما را از یاوه‌سرایی‌های سازشکاران نجات دادید
 
مردم یمن! حرکت شما در همین آغاز انقلاب‌تان، برکات فراوانی داشته است، یکی از برکات قیام مردم یمن در همین ایام، این است که یاوه‌سرایی‌های جریان‌های سازشکاری را در تمام بلاد مسلمین حتی در ایران اسلامی، در گلو خفه کرده است. مردم یمن! شما با مظلومیت‌تان حتی ما را از یاوه‌سرایی‌های سازشکاران نجات دادید! شما که آغاز حرکت‌تان این‌قدر بابرکت است وقتی جلوتر بروید چه خواهید کرد!
 
مردم یمن! شما اگر آل یهود را در منطقه نابود کنید، مردم منطقه از ستم آمریکا و استکبار نجات پیدا خواهند کرد، حتی این باقیماندۀ ستم آمریکا بر ایران اسلامی هم از بین خواهد رفت.
 
آل سعود اگر ذره‌ای عقل و تدبیر داشتند، باید می‌آمدند به ایران اسلامی، به مؤمنین عراق، به مظلومین شام التماس می‌کردند و از این‌همه جنایت عذرخواهی می‌کردند تا کمی به بقای خود بیاندیشند و تداوم ببخشند، اما دیگر ذره‌ای عقل و تدبیر هم برای‌شان باقی نمانده است و این ارادۀ خداوند متعال بوده که موجب شده است به دست خودِ دشمنان، گور دشمنان کنده بشود.
 
مردم یمن! ما بعد از انقلاب هیچ‌گاه مانند امروز که قیام شما را می‌بینیم، خشنود نبوده‌ایم/ امروز مردم مقاوم منطقه و اخیراً یمنی‌ها هستند که به ما عزت و قدرت می‌دهند
 
مردم یمن! ما بعد از انقلاب هیچ‌گاه مانند امروز که انقلاب شما را می‌بینیم، خشنود نبوده‌ایم. هیچ‌گاه از ثمرات خون شهدای‌مان مانند امروز خشنود نبوده‌ایم که قیام شما را می‌بینیم. اگر امام ما روزی فرمودند که «حج بدون برائت و بدون مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی قبول نیست» امروز رهبران شما می‌گویند: «نماز بدون مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نماز مقبول نیست.»
 
بعضی از یاوه‌سرایان نگویند که چرا ایران به حمایت از مردم منطقه اقدام می‌کند؟! این مردم لبنان، مردم شام، مؤمنین عراق، مؤمنین بحرین، و مؤمنین تمام بلاد اسلامی، و اخیراً مردم یمن هستند که به ایران اسلامی کمک می‌کنند؛ به ما عزت و قدرت می‌دهند.
 
مردم یمن! شما بر ما منّت دارید که حق ما را در جهان ثابت کردید/ شما نگذاشتید پرچم استکبارستیزی به زمین بیفتد
 
ما از شما مردم یمن که بر ما منّت دارید و حق ما را در جهان ثابت کردید، تشکر می‌کنیم. و از شما و تمام خط مقاومت در منطقه سپاسگزاری می‌کنیم که اجازه ندادید پرچم مقاومت در مقابل استکبار زمین بیافتد و همچنان از خون شهدای ما و خون شهدای خودتان محافظت کردید.
 
مردم یمن! ما شما را دعا می‌کنیم، در هیچ نمازی و در هیچ محفلی نیست که برای شما دعا نکنیم. ما برای کودکان قطعه‌قطعه شدۀ شما اشک می‌ریزیم. امام صادق(ع) فرمود: هر کسی که برای مظلومیت دوستان ما اهل‌بیت(ع) گریه کند مانند این است که برای ما گریه کرده است.
 
مردم یمن! ما برای مظلومیت شما همان‌گونه اشک می‌ریزیم که برای مظلومیت ائمۀ هدی(ع)
 
مردم یمن! ما برای مظلومیت شما همان‌گونه اشک می‌ریزیم که برای مظلومیت ائمۀ هدی(ع)؛ اما «لَا یَوْم‏ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏»
 
مردم یمن! برای کشته‌های شما، مردم در همه‌جا به خروش آمده‌اند، اما سرهای مطهر اباعبدالله و یارانش را در شهرها گرداندند، هیچ تظاهراتی به نفع حسین(ع) انجام نشد، و هیچ حرکتی به نفع اسیران اهل‌بیت(ع) انجام نشد. امان از غریبیِ حسین(ع)! مردم یمن! شما غریب نیستید، دوران غربت به پایان رسیده است، هیچ‌کس اهل‌بیت شما را به اسارت نمی‌برد. مردان غیور شما از اهل‌بیت شما محافظت می‌کنند. ولی امان از دل زینب(س) دختر علی بن ابیطالب امیرالمومنین(ع) که از این دیار به آن دیار به اسارت رفت و عزت حسین(ع) را حفظ کرد و برای ما راه او را باقی گذاشت.
 
خدایا! به حق مظلومین منطقه، به حق شهدای مقاومت در طول این سی و پنج سال و حتی قبل از آن، به حق حضرت امام(ره) که بر گردن همۀ جریان مقاومت حق دارد، الساعه نصرت خاص خودت را شامل حال مردم یمن بگردان.
 
عزیز دل ما، شیخ بزرگواری که در عربستان، اسیر است اسیر آل یهود و آل سعود ملعون است و حکم اعدام او را صادر کرده‌اند، خدایا! مقدمات استخلاص او را فراهم بگردان. مکر دشمنان به خودشان برگردان. خدایا!‌ مقاومت را در هر نقطه‌ای از منطقه که هست، پیروز بگردان. خدایا! هر چه سریع‌تر مقدمات فرج مولای‌مان امام زمان حضرت ولی‌عصر(عج) را برسان. خدایا! دست مجروح رهبر عزیز انقلاب ما هر چه سریع‌تر جلوی دیدگان ما جلوی دیدگان اشکبار ما به دست بابرکت مهدی فاطمه(س) متصل بفرما.