علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

روزی که انحصار سلطه‌گران را شکستیم؛ 20 فروردین ، روزملی فناوری هسته ای گرامیباد.

20 فروردین، روز ملی فناوری هسته ای؛

روزی که انحصار سلطه‌گران را شکستیم

انرژی هسته‌ای سند شرافت مردم جمهوری اسلامی ایران است که توانستند ضمن دستیابی به پیشرفته‌ترین علوم دنیا، موفق شدند آن را تنها در جهت استقرار صلح و پیشرفت جامعه بشری به‌کار بگیرند.

به گزارش گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، روز بیستم فروردین براساس تصویب شوراى عالى انقلاب فرهنگى، در تقویم رسمى کشورمان ، به پاس قدردانى از تلاش‌هاى افتخار آفرین دانشمندان جوان ایرانى در دستیابى کشور به فناورى صلح آمیز هسته اى، «روز ملى فناورى هسته‌اى» نام گرفته است.

سال 1385 بود که رسماً خبر تکمیل زنجیره غنی‌سازی در کشورمان به اطلاع عموم مردم رسید. نکته مهم در این میان، استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدیدی بود که در داخل کشورمان تولید شد.

پس از ثبت این موفقیت عظیم دانشمندان جوان ایران و اعلام آن  به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نام کشورمان در زمره کشورهای صاحب فناوری فوق‌پیشرفتۀ غنی‌سازی اورانیوم محسوب می‌شود.

در روز 20 فروردین سال 1385مراسم تاریخی اعلام این پیروزی بزرگ در مشهد مقدس و در جوار بارگاه ملکوتى ثامن الحجج حضرت امام رضا‌علیه‌السلام برگزار شد.

انرژی هسته‌ای چرا؟

کاربرد گسترده انرژی هسته‌ای در علوم مختلف و اثرگذاری مستقیم آن بر اقتصاد کشورها، دلیل موجهی برای حرکت ایران به‌سوی دستیابی به آن محسوب می‌شود.

امروزه کشورهای محتلف دنیا به‌دنبال برخورداری ا زمواهب انرژی هسته‌ای هستند؛ انرژی‌ای که برخلاف بعضی تبلیغات، از پاک‌ترین و به‌صرفه‌ترین سوخت‌های موجود در دنیاست.

مسابقه میان ممالک مختلف برای تأسیس نیروگاه‌های تولید برق هسته‌ای تا آنجا پیش رفته است که بسیاری از کشورهای هم‌ردیف و حتی پایین‌تر از ایران نیز در تلاش برای دستیابی به انرژی هسته‌ای و یا گسترش نیروگاه های اتمی خود هستند.

ارمنستان، پاکستان، اسلوونی، تایلند، رومانی، فنلاند، مجارستان، چک، بلغارستان، کشور کوچک بلژیک و حتی سوازیلند از کشورهایی هستند که سالهاست برق هسته‌ای را وارد شبکه انرژی خود کرده‌اند. در این میان ترکیه، کره شمال، ویتنام، اندونزی و مصر هم برنامه دستیابی به این انرژی را با جدیت پیگیری می‌کنند.

آمریکا با 104 رآکتور، فرانسه50، ژاپن55، روسیه31، انگلستان23، کره جنوبی20، کانادا18، آلمان17، هند16، چین10، برزیل2و آفریقای جنوبی با 2رآکتور، از جمله کشورهای اصلی برخوردار از انرژی هسته‌ای محسوب می‌شوند.

البته رژیم صهیونیستی نیز به‌صورت گسترده از این انرژی برای اهداف نظامی استفاده می‌کند اما جزئیات آن را محرمانه نگه داشته و با تکیه بر حمایت کشورهای غربی و اروپائیان، از پاسخگویی به جهانیان سر باز می‌زند.

انرژی هسته‌ای چه فایده‌ای دارد؟

اگر چه برخورداری از انرژی هسته‌ای در آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم اشغالگر قدس وروسیه، نهایتاً به تولید بمب اتم و کلاهک‌های هسته‌ای منتهی شد اما کاربردهای صلح‌آمیز نیروی نهفته در اتم‌ها، بسیار گسترده و قابل توجه است.

انرژی هسته ای در بهداشت:

در سترون سازی وسایل یکبارمصرف پزشکی از پرتوهای رادیواکتیو استفاده می شود. هم چنین در صورتی که مواد اولیه داروها و مواد بهداشتی یا محصولات استریل پزشکی آلودگی داشته باشند، این آلودگی با کمک  مواد رادیو اکتیو قابل اندازه گیری است. با این روش آلودگی سبزیجات بسته بندی شده نیز قابل اندازه گیری است .

انرژی هسته ای در کشاورزی:

از طریق روش های هسته ای اصلاح بذر، بذرگیاهانی مثل گندم ، برنج ، جو و پنبه به نحوی تغییر داده می شوند که در برابر بیماری های قارچی، سرما، خوابیدگی و مقاوم باشند. هم چنین با استفاده از این روش بذر و نهال گیاهان شورپسند با هدف پرورش و برداشت محصول در شرایط نامناسب وبرای جلوگیری از افزایش بیابانی شدن اراضی تولید می شود .

انرژی هسته ای در دامپزشکی و دامپروری:

در تشخیص و درمان بیماریهای دام، تولید مثل دام، اصلاح نژاد دام در جهت بازدهی بیشتر مثل اصلاح نژاد گاوها به صورتی که گوشت قابل استفاده آنها به حداکثر برسد، از روش های هسته ای استفاده می شود. درخصوص بهداشت وایمن سازی­ خوراک­ دام از­پرتوهای رادیواکتیو،میتوان بهره جست .

انرژی هسته ای در صنعت:

چشمه های رادیواکتیو در صنعت برای بررسی جوشکاری های صنعتی ، جوش لوله های نفت و گاز و نشت یابی لوله های انتقال به کار می رود. از میکروسکوپ های الکترونی می توان در اندازه گیری لایه های اپتیکی، کالیبره کردن دستگاه های اندازه گیری ، تعیین خواص مکانیکی مواد ، سطح سنجی و ضخامت سنجی استفاده می شود. در سازمان انرژی اتمی دستگاه هایی وجود دارند که بررسی خوردگی فلزات ، تعیین کیفیت فرآورده های صنعتی ، مواد اولیه و آلیاژها را انجام می دهند . 

انرژی هسته ای در امنیت:

کشف مین های ضد نفرو حتی بررسی تراکم گلوله ها و خمپاره ها از دستگاه هایی که بر مبنای فیزیک هسته ای کار می کنند ، امکان پذیر است .

انرژی هسته ای در باستان شناسی:

کارهایی از قبیل بررسی نمونه های باستان شناسی مانند سکه ، سفال و غیره جهت عمرسنجی و تجزیه و تحلیل آنها از طریق علم هسته ای امکان پذیر است . برای تشخیص نمونه های تقلبی آثار باستانی و فسیل ها و عمرسنجی آنها ، میزان کربن رادیواکتیو موجود در نمونه ها اندازه گیری می شود.

 انرژی هسته ای در اکتشافات: 

با بکارگیری روش های هسته ای می توان محل دقیق معادن مختلف و حوزه های آب زیرزمینی را کشف کرد. برای شیرین کردن آبها نیز می توان از فن آوری هسته ای استفاده کرد .

 انرژی هسته ای در تولید برق:

اگرچه ایران یکی از کشورهای غنی از لحاظ ذخایر نفت و گاز به شمار می رود اما باید پذیرفت که این منابع دائمی نیستند. بنابراین اگر نسل امروز هم چنان به امید سوخت های فسیلی دست روی دست بگذارد، نسل های آینده با بحران انرژی روبرو خواهند شد. بهترین و مطمئن ترین راه حل ، ساخت نیروگاه های هسته ای و استفاده از سوخت هسته ای است. مقدار انرژی تولید شده توسط نیروگاه های هسته ای قابل مقایسه با نیروگاه های آبی یا گازی نیست. در یک واکنش سوخت هسته ای ، بیست هزار برابر سوخت فسیلی انرژی تولید می شود.

 انرژی هسته ای در صنایع غذایی:

 کیفیت مواد غذایی ، بهداشتی و آشامیدنی از جمله مواردی است که با فن آوری هسته ای قابل تعیین است . با استفاده از سیستم های جذب اتمی تعیین مقدارعناصر سمی کم مقدار در مواد غذایی ، تشخیص پرتودیدگی مواد غذایی امکان پذیر است . پرتودهی مناسب به مواد غذایی موجب پاستوریزه و استریلیزه شدن و افزایش زمان ماندگاری آنها می شود .

جایگاه ایران در میان باشگاه دارندگان فناوری هسته‌ای

پیشرفت‌های دهه اخیر در ایران سبب شد تا کشورمان تا رده سیزدهم تولید علوم مرتبط با انرژی هسته‌ای رسیده و برگ زرین دیگری بر اسناد بیشمار افتخارات خود بیفزاید.

در حال حاضر ایران اسلامی، یکی از پنج کشور دنیاست که به فناوری چرخه کامل تولید سوخت هسته ای دست‌یافته.

انرژی هسته‌ای سند شرافت، نشانه استقلال و باعث افتخار

دسترسی ایرانیان به انرژی هسته‌ای که در سایه تلاش جوانان و جان‌فشانی دانشمندان شهید هسته‌ای حاصل شده است، چنان تحفه گرانقدر و گوهر پرقیمتی محسوب می‌شود که هیچ‌کس را توان قیمت‌گذاشتن بر آن نیست.

انرژی هسته‌ای سند شرافت مردم جمهوری اسلامی ایران است که توانستند ضمن دستیابی به پیشرفته‌ترین علوم دنیا، موفق شدند آن را تنها در جهت استقرار صلح و پیشرفت جامعه بشری به‌کار بگیرند.

 انرژی هسته‌ای نشانه استقلال میهن ماست. ایرانیان ثابت کردند که حتی در کسب علم نیز مستقل عمل می‌کنند و در شرایط تحریم نیز می‌توانند قله‌های دانش را فتح کنند.

انرژی هسته‌ای در ایران اسلامی، باعث افتخار برای همه مسلمانان و تمامی مستضعفان عالم است.

انرژی هسته‌ای و فناوری پیشرفته آن متعلق به همه کسانیست که نمی‌خواهند در برابر استکبار جهانی سر تسلیم فرودبیاورند.


ایران نفت‌خیز چه نیازی به برق‌ هسته‌ای دارد؟


ایران نفت‌خیز چه نیازی به برق‌ هسته‌ای دارد؟

در گزارش حاضر به بررسی چرایی استفاده از برق هسته‌ای و همچنین تعداد نیروگاه‌هایی که کشورهای مختلف برای تامین این انرژی ساخته‌اند، اشاره شده است.

به گزارش فرهنگ نیوز، 76 سال پیش اینشتاین دانشمند یهودی آلمانی به روزولت رئیس‌جمهور وقت امریکا نامه نوشت و او را در جریان تحقیقات اتمی آلمان و تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار داد. دیری نپائید که آمریکا دست به کار شد و خیلی زودتر از آلمان، اولین بمب اتم را ساخت و در سال 1324 در جنگ دوم جهانی علیه ژاپن به کار برد.

پس از امریکا سایر کشورها همچون انگلیس، شوروی، فرانسه و آلمان نیز به سمت هسته‌ای شدن پیش رفتند و رقابت شدیدی در این زمینه بین کشورها درگرفت. در این شرایط آمریکا باز هم یک گام از سایر کشورها پیشی گرفت و در 29 آذر 1330 در یک پایگاه آزمایشگاهی از رآکتور هسته‌ای برای تولید انرژی الکتریکی (در حدود 100 کیلووات) استفاده کرد. از آن پس دیگر رقابت تنها بر سر بمب اتم نبود و ساخت نیروگاه هسته‌ای نیز در این چارچوب قرار گرفت.

نیروگاه هسته‌ای (Nuclear Power Station) یک نیروگاه الکتریکی است که از انرژی تولیدی شکست هسته اتم اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده می‌کند. چون شکست سوخت هسته‌ای اساساً گرما تولید می‌کند، از گرمای تولید شده رآکتورهای هسته‌ای برای تولید بخار استفاده می‌شود، از بخار تولید شده برای به حرکت در آوردن توربین‌ها و ژنراتورها و درنهایت برای تولید برق استفاده می‌شود. 

در کنار کشورهای توسعه یافته، ایران نیز در این دوران نیم‌نگاهی به فناوری هسته‌ای و تولید برق از آن داشت. میل دستیابی به فناوری هسته‌ای در تهران از سالهای پیش از 1335 شمسی آغاز شد و با قرارداد مشارکت هسته‌ای با آمریکا برای خرید یک مرکز تحقیقات هسته‌ای در دانشگاه تهران و همچنین توافقنامه خرید دو دستگاه راکتور آب فشرده (.P.W.R) با توان 1200 مگاوات با شرکت آلمانی «کرافت ورک یونیون» برای استفاده در نیروگاه بوشهر به اوج خود رسید. روند توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران منجر به عقد 3 قرارداد دیگر در زمینه ساخت نیروگاه هسته‌ای با اروپایی‌ها شد.

ساخت نیروگاه‌ بوشهر در حال پیشرفت بود تا اینکه در بحبوحه انقلاب، تبلیغات علیه استفاده از انرژی هسته‌ای رواج یافت و حتی دانشجویان شاغل به تحصیل در این رشته، در بهمن 57 در نوفل لوشاتو گردهم آمدند و با ذکر دلایلی، مخالفت خود را با این فناوری اعلام کردند. آنها معتقد بودند که کشور ایران بر روی نفت بنا شده و نیازی به انرژی خطرناک هسته‌ای ندارد. همین مسائل نیز باعث شد که در دولت موقت بسیاری از قراردادهای هسته‌ای ایران کان لم یکن شود و تنها نیروگاه بوشهر به جهت هزینه‌های صورت گرفته و پیشرفت متناسب، به اتمام برسد. اما  جنگ تحمیلی و تهدید امنیت نیروگاه بوشهر باعث شد که طرف آلمانی از ادامه فعالیت سرباز زند. پس از جنگ نیز فشارهای آمریکا بر کشورها برای عدم همکاری با تهران در تکمیل نیروگاه بوشهر مزید علت شد تا در نهایت ایران در سال 1373 ناچاراً با روسیه قرارداد 800 میلیون دلاری برای تکمیل نیروگاه امضا کرد.

از آن زمان تا به امروز کشورهای غربی به بهانه‌های مختلف ماتع تکمیل و راه‌اندازی این نیروگاه با تمام توان خود شدند؛ آنها می‌گفتند ایران دارای منابع غنی انرژی فسیلی است و با این منابع نیازی به استفاده از انرژی هسته‌ای برای تولید برق ندارد اما در مقابل استدلال تهران این بود که نفت یک ماده ارزنده برای صنایع شیمیایی است  که تامین کننده نیازهای دیگری نیز هست و حال اینکه اورانیوم جز برای تولید انرژی کارایی دیگری ندارد، یعنی اگر از آن انرژی اخذ نشود، باید در دل زمین بخوابد و هیچ مصرف دیگری نداشته باشد. جدای از این، هیچ کشوری به انتظار نمی‌نشیند تا روزی منابع انرژی‌اش به پایان برسد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین باشد. به عنوان مثال اگر کشوری بر روی انرژی هسته‌ای سرمایه‌گذاری کند، از لحظه آغاز تا زمانی که این تکنولوژی مهارشود و به بار بنشیند 20 یا 30 سال  زمان احتیاج است، بنابراین ایران نمی‌تواند 30 سال بدون انرژی بماند و پس از آن به تکنولوژی هسته‌ای آنهم اگر کشورهای غربی مانع نشوند، دست پیدا کند. علاوه بر این هیچ کدام از کشورهای غربی -و حتی روسیه و آمریکا با منابع غنی نفت و گاز- صبر نکردند که منابع فسیلی‌شان پایان یابد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین بگردند.

کشورتعداد راکتورتوان هسته‌ای خروجیراکتور در حال ساختراکتور طراحی یا سفارش شدهراکتور پیشنهاد شده
جهان439370,7212862162
Flag of Europe.svg اتحادیه اروپا147130,2672 7
Flag of the United States.svg آمریکا10499,2091 24
Flag of France.svg فرانسه5963,3631 1
Flag of Japan.svg ژاپن5547,59311 
Flag of Russia.svg روسیه3121,743418
Flag of the United Kingdom.svg انگلیس2311,852   
Flag of South Korea.svg کره جنوبی2016,810 8 
 Flag of Canada.svg کانادا1812,599 2 
Flag of Germany.svg آلمان1720,3397420
Flag of India.svg هند163,5577420
Flag of Ukraine.svg اوکراین1513,107  2
Flag of Sweden.svg سوئد108,910   
Flag of the People's Republic of China.svg چین107,5725519
Flag of Spain.svg اسپانیا87,446   
Flag of Belgium.svg بلژیک75,824   
Flag of Thailand.svg تایلند64,884 2 
Flag of the Czech Republic.svg جمهوری چک63,368  2
Flag of Slovenia.svg اسلوونی62,442  2
Flag of Swaziland.svg سوازیلند53,220   
Flag of Bulgaria.svg بلغارستان42,722 2 
Flag of Finland.svg فنلاند42,67611 
Flag of Hungary.svg مجارستان41,755   
Flag of Brazil.svg برزیل21,901 12
Flag of South Africa.svg آفریقای جنوبی21,842 124
Flag of Romania.svg رومانی21,355 2 
Flag of Mexico.svg مکزیک21,310  2
Flag of Argentina.svg آرژانتین29351  
Flag of Pakistan.svgپاکستان24251 2
Flag of Lithuania.svg لیتوانی11,185  1
Flag of Iran.svg ایران11000123
Flag of Slovenia.svg اسلوونی1656   
Flag of the Netherlands.svg هلند1449   
Flag of Armenia.svg ارمنستان1376  1
Flag of North Korea.svg کره شمالی00 4 
Flag of Turkey.svg ترکیه00 3 
Flag of Indonesia.svg اندونزی00  4
Flag of Vietnam.svg ویتنام00  2
Flag of Egypt.svg مصر00  1
Flag of Israel.svg رژیم صهیونیستی001 1
Flag of Libya.svg لیبی     
Flag of Poland.svg لهستان00   

دغدغه اصلی جهان عادت کرده به مصرف انرژی در دو دهه آینده، تولید انرژی است و ساخت نیروگاه برق تنها راه خروج از بحران انرژی در دهه‌های آینده است. امروزه نیروگاه اتمی با توجه به سایر مزایایی که در علوم مختلف دارد، اقتصادی‌ترین نیروگاهی است که احداث می‌شود. در حال حاضر سهم انرژی هسته‌ای در تولید برق جهان 16%، زغال سنگ 41%، گاز 19%، نفت 5% و انرژی‌های آبی و تجدیدپذیر 19 درصد است. براساس آمار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا سال 88، 442 راکتور اتمی در دنیا در حال بهره‌برداری بوده که این نیروگاه‌ها 377 گیگاوات توان الکتریکی تولید می‌کنند. کشورهای مختلف در روند ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای رفتار متفاوتی داشته‌اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت، در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت.

هم اکنون فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته‌ای از کل تولید برق خود در صدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی (73 درصد) ، بلژیک (57 درصد) ، بلغارستان و اسلواکی (47 درصد) و سوئد (48.6 درصد) می‌باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته‌ای اختصاص داده است. گرچه ساخت نیروگاههای هسته‌ای و تولید برق هسته‌ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه 1960 تا اواسط 1980 برخوردار نیست، اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته‌ای می‌باشند.

با روند رو به کاهش منابع انرژی فسیلی، یافتن منابع انرژی جایگزین مهمترین چالش بشر در قرن 21 است و در این راستا کشورها به دنبال منابع ارزان و پاک انرژی بوده و هستند. در این جهت جمهوری اسلامی ایران نیز متناسب با شرایط واقعی موجود در بازار انرژی جهانی، نگرش استراتژیک به استفاده بهینه از منابع انرژی‌های جایگزین را در دستور کار جدی خود قرار داده است. در نگاه استراتژیک ایران،کارآمدی بلند مدت استفاده از انرژی‌ها نو و جایگزینِ منابع تمام شدنی و در اصطلاح انرژی‌های ترکیبی برعکس نگاه اقتصادی صرف که منافع کوتاه مدت و یک بعدی را درنظر می‌گیرد،مورد توجه است.

بهره‌برداری از تکنولوژی هسته‌ای امروزه به روندی عادی در بین کشورهای دنیا تبدیل شده است. به گونه‌ای که براساس آخرین آمار ارائه شده در سالهای 2005 در حدود 447 نیروگاه هسته ای با قدرت 383758 مگاوات در حال بهره‌برداری بوده است و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که کشورها بسیاری در پی دستیابی به این نیروگاه‌ها هستند. طبق برآورد شورای جهانی انرژی تا سال 2020 میلادی میزان عرضه انرژی هسته‌ای نسبت به سطح فعلی نزدیک به دو برابر افزایش خواهد یافت. همچنین در کنار تهی شدن منابع انرژی فسیلی و تعهد کشورها برای کاهش میزان گازهای گلخانه‌ای آینده بسیار روشنی را می‌توان برای این صنعت ترسیم کرد.

ضمن اینکه اساساً هیچ کشوری از لحاظ استراتژیک سعی نمی‌کند انرژی مورد نیازش را فقط از یک منبع تامین کند ولو آنکه این منبع انرژی در آن کشور به فراوانی یافت شود! به عنوان مثال قیمت گاز طبیعی قیمتی متغیر است و هم اکنون که نقش زیادی در سوخت جهانی ندارد، قیمت چندانی هم ندارد؛ اما گفته می‌شود در دهه‌های آتی، سهم عمده‌ای از سوخت را به خود اختصاص خواهد داد و مسلماً قیمت سوخت در آن شرایط با وضع کنونی بسیار متفاوت خواهد بود. اگر اکنون این محاسبات انجام شود و ما تصمیم بگیریم مثلا 7 هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای تامین کنیم، حتی اگر این کار به صورت فاینانس انجام شود، دست کم دوازده سال طول خواهد کشید و این خود یک متغیر است. با ذکر چند پارامتر موثر در خصوص ضرورت نیروگاه هسته‌ای از لحاظ اقتصادی می‌توان بحث را روشن‌تر ساخت، البته همه پارامترها را باید به نرم‌افزار داد تا در مورد صرفه اقتصادی آن نظر بدهد.

نخستین درس در اقتصاد انرژی در مورد انرژی حداکثری این است که فرق بین انرژی هسته‌ای و انرژی کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایه‌گذاری اولیه بالا و هزینه‌های راهبردی پایین است. به عنوان مثال یک نیروگاه هزار مگاواتی فسیلی سالیانه به ده میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوخت‌های فسیلی دیگر مثل گاز نیاز دارد که براساس مطالعات کارشناسی، با در نظر گرفتن قیمت اوپک و هزینه‌های استخراج، قیمت پایه نفت حدودا بشکه‌ای 80 دلار خواهد شد و هزینه یک نیروگاه هزارگیگاوات الکتریکی چیزی حدود 800 میلیون دلار در سال خواهد شد و در مورد گاز در حد 2 میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.

حال با در نظر گرفتن 800 میلیون دلار قیمت سوخت و صد میلیون دلار هزینه تعمیرات و نگهداری، درمجموع حدود 900 تا هزار و دویست میلیون دلار هزینه راهبردی یک نیروگاه فسیلی هزار مگاواتی در سال می‌شود حال آنکه در شرایط عادی، هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی بسیار پایین خواهد بود؛ یعنی عددی بین 400 تا 700 میلیون دلار برای یک نیروگاه هزار مگاواتی. اما سوخت هسته‌ای مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای هزار مگاواتی حدودا 30 تن اورانیوم غنی شده در سال است که هزینه آن در شرایط سیاسی و اقتصادی مناسب 10 میلیون دلار و در بدترین شرایط 25 میلیون دلار است.

براساس این گزارش، در بدبینانه‌ترین شرایط  هزینه سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هسته‌ای ده درصد هزینه سوخت یک نیروگاه فسیلی مشابه است که با احتساب 50 سال عمر یک نیروگاه اتمی، تفاوت این هزینه به قیمت‌های امروز، بیش  از ده‌ها میلیارد دلار خواهد شد. جدای از این رفتار کشورهایی همچون روسیه  که با تولید 8 میلون بشکه نفت در روز تولید و صادرات حدود 5 میلیون از آن، 30 نیروگاه هسته‌ای دارد و به سرعت هم به نیروگاه‌های خود اضافه می‌کند در حالی که این کشور اولین کشور در ذخایر گازی است و جمعیت آن هم تنها کمی بیشتر از دو برابر ایران است. با بررسی این مسائل، صرفنظر کردن از تکنولوژی هسته‌ای و فواید گسترده آن اعم از تولید برق، رادیوداروها و صنعت کشاورزی، چشم پوشی از این انرژی، خطایی استراتژیک برای کشورها به حساب می‌آ ید و کشورها را در آینده به سوی وابستگی انرژی سوق خواهد داد.

منبع: تسنیم

سخنان مهم استاد پناهیان در بیت رهبری

سخنان مهم استاد پناهیان در بیت رهبری

حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در آخرین شب عزاداری فاطمیه دوم 1393 در بیت رهبری در محضر رهبر معظم انقلاب سخنرانی کردند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، آخرین شب مراسم عزاداری فاطمیه دوم در سال 1393 در بیت رهبری با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در محضر رهبر انقلاب سخنرانی برگزار گردید.مطلب ذیل مشروح سخنان استاد پناهیان در محضر رهبر انقلاب است.

بسیاری از خانواده‌های مذهبی، گله‌مند هستند از اینکه: «بچۀ ما تا چهارده سالگی کم و زیاد بچۀ خوبی بود، و حتی نماز می‌خواند. نه تنها خیلی از رفتارهای ناخوب را نداشت، بلکه رفتارهای خوب هم داشت. اما کم کم سر و گوشش دارد می‌جنبد، کم کم دنبال رفقای ناباب است، از لذّت حرام چشم نمی‌پوشد و دارد بداخلاقی می‌کند.» بررسی که می‌کنی می‌بینید در این خانواده از هفت تا چهارده سال، پدر و مادر فرصت داشته‌اند که این بچه را از راحت‌طلبی جدا کنند. اما چون بچه‌اش را دوست دارد، می‌گوید بگذار بچه‌ام «راحت» باشد. از مدرسه آمده، می‌گوید بگذار جورابش را دربیاورم، بگذار غذایش را برایش آماده کنم. راحت‌طلبی بچه را باهاش مخالفت نکرده. حالا چهارده سالش شده است، و دیگر با شهوات آشنا شده. بچه‌ای که در دوران ادب بین هفت تا چهارده سال ادب نشده، و راحت‌طلبی بیشتر برایش جا افتاده، الان یک دفعه‌ای می‌خواهی بهش بگویی با شهواتت مخالفت بکن، قبول نمی‌کند. بهش می‌گویی بیا نماز بخوان، قبول نمی‌کند. چرا؟ آیا چون ایمان ندارد؟ نه به خدا، ایمان دارد. آیا محبّت به اهل‌بیت(ع) و اولیاء خدا ندارد؟ چرا، دارد، می‌بینی که محرم‌ها کم نمی‌گذارد برای امام حسین(ع)، اما کاهل‌نمازی می‌کند. اما دست‌درازی می‌کند به سوی گناه.
 
حجت الاسلام علیرضا پناهیان در آخرین شب مراسم عزاداری برای شهادت حضرت زهرا(س) که با حضور رهبر معظم انقلاب، اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان نظام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار می‌شد، با موضوع «راحت‌طلبی، اولین تمایل انسان» سخنرانی کرد. مشروح این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:
 
راحت‌طلبی اولین گرایشی است که انسان تجربه می‌کند
 
اولین علاقه و اولین گرایشی که ما در خودمان تجربه می‌کنیم «راحت‌طلبی» است. حتی لذّت‌جویی که یکی از فراگیرترین گرایش‌های ما در طول زندگی‌مان هست و برای همۀ آدم‌ها به انحاء مختلف، موضوع مطرحی است، بعد از راحت‌طلبی سراغ آدم می‌آید. گرچه خود راحتی لذّت دارد، اما به‌هرحال انسان به راحتی علاقه‌مند است. یک نوزاد وقتی به دنیا می‌آید، تا گرسنه‌اش می‌شود، احساس می‌کند ناراحت شده، شروع می‌کند گریه کردن. تا دل‌درد می‌گیرد، ناراحتی را احساس می‌کند و عکس‌العمل نشان می‌دهد.
 
ما با راحت‌طلبی زاده می‌شویم. بعداً گرایش‌های دیگر دنیاییِ ما، بیشتر تجلی می‌کنند و بعضی از اوقات به خاطر همین راحت‌طلبیِ تورم یافته، گرایش‌های دیگر بد و خوبی هم در ما شکل می‌گیرد. شاید اوایلش انسان زیاد حبّ بقاء نداشته باشد؛ نمی‌فهمد من بمیرم یعنی چی، «دوست دارم من زنده بمانم» را ممکن است حس و تجربه نکند، ولی عجالتاً مایل است «ناراحت» نباشد. راحت‌طلبی یکی از گرایش‌های کلیدی ماست و یکی از شعبات اصلی حبّ‌الدنیاست.
 
امیرالمؤمنین علی(ع) دربارۀ طبیعی بودن محبّت به دنیا با همۀ مذمّت‌هایی که در موردش هست، فرموده‌اند «النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْیَا وَ الْوَلَدُ مَطْبُوعٌ عَلَى حُبِّ أُمِّه‏»(غررالحکم/2349) مردم فرزندان دنیا هستند، و بچه‌ها مادرشان را طبیعتاً دوست دارند، پس حبّ‌الدنیا طبیعتاً به دل ما می‌آید.
 
خیلی اوقات جوان‌ها خودشان را اهل حبّ الدنیا نمی‌دانند /«راحت‌طلبی» اولین مظهر حب الدنیا در جوانان است
 
الحمدلله جوان‌ها در مجلس ما و در مجالس مذهبی فراوان هستند، به آنها عرض می‌کنم: خیلی وقت‌ها جوان‌ها خودشان را اهل حبّ الدنیا نمی‌دانند، می‌گویند آیا ما حبّ مال داریم؟ حبّ جاه داریم؟ ما چه قسمتی از حبّ الدنیا را داریم؟ و خیلی‌ها هم جوان‌ها را باصفا می‌دانند. بله، واقعاً جوان‌ها، فی‌نفسه، باصفاتر از مسن‌ها هستند، ولی یکی از مهمترین صفات بد دنیاطلبانه، که می‌تواند در جوان‌ها رواج داشته باشد، حتی در جوان‌های به ظاهر خوب که اهل بی‌بند و باری نیستند، همین راحت‌طلبی است. می‌بینی جوان وقتی خودش را لذّت‌پرست نمی‌داند، بچۀ خوبی می‌داند. وقتی خودش را شهوت‌ران نمی‌داند، و می‌بیند که دنبال هرزگی نمی‌رود، خودش را بچۀ خیلی خوبی می‌داند. اما وقتی دقت می‌کنی، می‌بینی راحت‌طلبی در او موج می‌زند.
 
وقتی یک دستور سخت از پدر و مادر، یا از هر کسی، موجب شود کمی ناراحت بهش ‌برسد، برمی‌گردد سریع پرخاش می‌کند. خب حبّ الدنیا همین است دیگر. اولین مظهر حبّ الدنیا، در جوان‌ها و حتی نوجوان‌ها که باید برایش یک فکری کرد و باید هم در مقام مذمّت و هم در مقام موعظه برایش کم نگذاشت، همین راحت‌طلبی است. راحت‌طلبی است که موجب پرخاش می‌شود. مانند نوزادی که تا دلش درد می‌گیرد بلافاصله گریه می‌کند، این نوزادی است که بزرگتر شده، ولی از نظر رفتار، همان رفتار را دارد.
 
(1-راحت‌طلبی و تربیت) مخالفت نکردن والدین با راحت‌طلبی فرزندان، علت خراب شدن بچه‌های نمازخوان بعد از 14 سالگی
 
وقتی ما جلوی این راحت‌طلبی را نگرفتیم، جلوی شهوت‌پرستی را هم نمی‌گیریم. بسیاری از خانواده‌های مذهبی، گله‌مند هستند از اینکه: «بچۀ ما تا چهارده سالگی کم و زیاد بچۀ خوبی بود، و حتی نماز می‌خواند. نه تنها خیلی از رفتارهای ناخوب را نداشت، بلکه رفتارهای خوب هم داشت. اما کم کم سر و گوشش دارد می‌جنبد، کم کم دنبال رفقای ناباب است، از لذّت حرام چشم نمی‌پوشد و دارد بداخلاقی می‌کند.» بررسی که می‌کنی می‌بینید در این خانواده از هفت تا چهارده سال، پدر و مادر فرصت داشته‌اند که این بچه را از راحت‌طلبی جدا کنند. اما چون بچه‌اش را دوست دارد، می‌گوید بگذار بچه‌ام «راحت» باشد.
 
از مدرسه آمده، می‌گوید بگذار جورابش را دربیاورم، بگذار غذایش را برایش آماده کنم. راحت‌طلبی بچه را باهاش مخالفت نکرده. حالا چهارده سالش شده است، و دیگر با شهوات آشنا شده. بچه‌ای که در دوران ادب بین هفت تا چهارده سال ادب نشده، و راحت‌طلبی بیشتر برایش جا افتاده، الان یک دفعه‌ای می‌خواهی بهش بگویی با شهواتت مخالفت بکن، قبول نمی‌کند. بهش می‌گویی بیا نماز بخوان، قبول نمی‌کند. چرا؟ آیا چون ایمان ندارد؟ نه به خدا، ایمان دارد. آیا محبّت به اهل‌بیت(ع) و اولیاء خدا ندارد؟ چرا، دارد، می‌بینی که محرم‌ها کم نمی‌گذارد برای امام حسین(ع)، اما کاهل‌نمازی می‌کند. اما دست‌درازی می‌کند به سوی گناه.
 
قبل از «جشن تکلیف» باید در هفت سالگی «جشن ادب» گرفته شود
 
چه‌جوری باید این را کنترل کرد؟ برای خود جوان هم سخت شده است که با گناه و با شهوات مبارزه کند. یکی از دلایل اساسی‌اش این است که از هفت تا چهارده سال، کسی او را ادب نکرده. گفتند: «حالا بچۀ خوبی است، بگذار طبق میل خودش رفتار بکند، حالا کار خاصی که انجام نمی‌دهد، جنایت خاصی که انجام نمی‌دهد.» لذا قبل از اینکه در چهارده سالگی برای بچه‌ها «جشن تکلیف» گرفته بشود که سنّت خوبی است، باید در هفت سالگی «جشن ادب» گرفته بشود برای بچه‌ها؛ پدر و مادر مسئولیت‌هایی را به بچه بدهند. از آن راحتیِ قبل از هفت سالگی بچه را با منطق و محبّت خارج کنند.
 
دیگر زندگی به این راحتی نیست. او باید اهل مبارزۀ با راحتی بشود، بدون تعارف. و الّا بچۀ خوب، در خانوادۀ خوب، با علائق خوب، با ایمان نسبتاً خوب و معمولی در همین مقداری که هست، این بچه بعد از چهارده سالگی، نمی‌تواند جلوی شهوات خودش را بگیرد. با راحت‌طلبی باید مقابله کرد.
 
فاصله گرفتن از راحت‌طلبی، یکی از عوامل مهم رشد در جبهه‌ها
 
یکی از صحنه‌هایی که ما در جبهه‌ها می‌دیدیم و در فرآیند رشد این جوان‌ها که یک شبه راه صدساله را طی می‌کردند، اتفاق می‌افتاد، همین جدا شدن از راحت‌طلبی بود. من یادم است قبل از عملیات والفجر یک، بچه‌ها توی چادری که بودند در آن منطقۀ پشت عملیات، یک شب به همدیگر گفتند، همین‌جوری ارتکازی، کسی نبود که بیاید بهشون یاد بدهد، می‌گفتند: بچه‌ها! آیا این بد نیست که ما هرچیزی که لازم داریم و می‌خواهیم به از همدیگر می‌خواهیم و به همدیگر دستور می‌دهیم؟ «آن پارچ را به من بده...، آن بشقاب را به من بده» همۀمان تنبل‌بازی درآوردیم. بیایید مردانه عمل کنیم. تصمیم گرفتند و نور این سخت‌کوشی را حس می‌کردند. اگر یک روز کمتر می‌دویدند توی صبح‌گاه، می‌گفتند دلم مکدّر شده، سیاه شده. ما می‌دیدیم شهدایی را که به مقام عالی شهادت رسیدند، خب الان می‌گوییم عاشق خدا بودند، چقدر مؤمن به قیامت بودند، اما این فرآیندی که طی شد تا به اینجا رسیدند، چی بود؟ یکی از مراحل بسیار زیبایش، جدا شدن از تنبلی بود.
 
راحت‌طلبی یک بلیّۀ عام‌البلوا در جامعۀ ماست/ این یک نقص فرهنگی بزرگ است که راحت‌طلبی در فرهنگ ما مذمت نمی‌شود
 
راحت‌طلبی یک بلیّۀ عام‌البلواست در جامعۀ ما. از آن جا که ما یک جامعۀ دینی داریم، در فرهنگ ما لذّت‌طلبی که نزدیک‌تر است به عرصۀ گناه و عبور از خط قرمز، بیشتر مذمّت می‌شود. ولی متأسفانه در فرهنگ عمومی و حتی فرهنگ دینی ما، راحت‌طلبی آنقدر مذمّت نمی‌شود. این یک نقص فرهنگیِ بزرگ است.
 
من الان روایتی را برای شما بگویم، آیا تعجّب نمی‌کنید؟ رسول گرامی اسلام اگر به یکی دلیلی از یک جوانی خوشش می‌آمد، بلافاصله، می‌فرمود حرفه‌اش چیست؟ تا می‌گفتند شغل و حرفه‌ای ندارد، بلافاصله می‌فرمودند: از چشمم افتاد.(کَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا نَظَرَ الرَّجُلَ فَأَعْجَبَهُ قَالَ هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَیْنِی؛ جامع الاخبار/139‏) مگر می‌شود؟ بیکار، بی‌عار؟ تنبل؟ ببینید بنده «خوش‌گذران» عرض نمی‌کنم! خیلی خوش‌گذران نیست، شاید عضو پایگاه بسیج هم باشد، اما تنبلی‌اش را دارد. تکان نمی‌خورد. سختی به خودش نمی‌دهد. راحت‌طلبی یکی از شعبات عجیب و غریب حبّ الدنیاست، که جوان و نوجوانی که نه اهل شهوت است، نه اهل معصیت است، نه حبّ مال، نه حبّ جاه، هیچ‌کدام از این آلودگی‌ها او را نگرفته، تقریباً قطعی بدانید او در معرض آلودگی حبّ راحت هست.
 
و اصلاً این جزء سبد خرید روزانۀ ما نیست. جزء توجهات روزمرّه و محاسبۀ نفس ما نیست که ببینیم ما چقدر راحت‌طلب هستیم. کسی که بلافاصله عصبانی می‌شود و در رفتارهای معمولی به اطرافیان پرخاش می‌کند، راحت‌طلبی در او لبریز شده، و به صورت یک بیماری دارد در او نشان داده می‌شود.
 
چقدر جالب است، در روایتی می‌فرماید: وقتی یک معصیتی کردی، خواستی جبران کنی، با یکی از کارهای خوب جبران کن، بعد یک مثال می‌زنند می‌فرمایند که مثلاً یک کسی عصبانی‌ات کرد، هیچی نگو، بگذار جبران آن گناهت بشود.(اسْتَغْفِرُوا بَعْدَ الذَّنْبِ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَبِالْإِنْفَاقِ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَبِکَظْمِ الْغَیْظِ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَبِالْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ....؛  مستدرک الوسائل / ج12/ 124) یعنی خودداری از بروز ناراحتی، کفّارۀ گناه است. و اصلاً اگر شما دقت کنید، می‌بینید خدا در مسیر معنوی زندگی برای انسان ناراحتی پیش می‌آورد و پروردگار عالم انسان را ناراحت می‌کند. حتی اگر کسی به آدم ظلم نکند، با سوءتفاهم این‌کار را می‌کند.
 
(2-راحت‌طلبی و آموش و پرورش) فرزندان‌تان را در مدرسه‌ای ثبت‌نام کنید که بتواند قبل از هرچیز، راحت‌طلبی را در او مدیریت کند
 
راحت‌طلبی، یک خصلت طبیعی است، یک خصلتی است که از دوران نوجوانی باید باهاش مقابله کرد. پدر و مادر و آموزش و پرورش، هفت سال وقت دارند این راحت‌طلبی را از جان این بچه جدا کنند. بچه‌هایتان را بروید توی مدرسه‌ای ثبت‌نام بکنید که مدیران محترم و معلمین محترم، قبل از آموزش هر کلمه‌ای به بچه‌، بتوانند این راحت‌طلبی را در او مدیریت کنند. و الّا اگر در این مدرسه حفظ قرآن هم بود، بچۀتان را نگذارید در آن مدرسه. شما به یک عنصر راحت‌طلب قرآن یاد بدهی، بعد او چه موجودی خواهد شد! دین را هم در خدمت راحت‌طلبی خودش خواهد گرفت.
 
اگر بچۀتان را می‌خواهید بگذارید در یک مدرسۀ اسلامی، و دیدید این مدرسه بلد نیست بچۀ شما را از راحت‌طلبی جدا کند، ولی می‌خواهد محبّت اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) را بهشان یاد بدهد، نگذارید آنجا، چون این پس‌فردا محبّت اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) را هم در خدمت توجیه و تئوریزه کردن راحت‌طلبی خودش قرار خواهد داد. آن‌وقت می‌شود جزءکسانی که حضرت امام(ره) در موردشان می‌فرمود: «ولایتی‌های راحت‌طلب!» که جریان هولناکی هستند که کلمات حضرت امام را دربارۀ چنین افرادی برای شما قرائت خواهم کرد.
 
مهمترین شاخص موفقیت آموزش و پرورش سالم چیست؟
 
مهمترین شاخص موفقیت آموزش و پرورش سالم، نه اسلامی، سالم! چیست؟ این که وقتی دیپلمش را گرفت از مدرسه آمده بیرون، کلمۀ دلم می‌خواهد برایش زشت باشد. از خودش خجالت بکشد که بگوید دلم می‌خواهد. و الّا آموزش و پرورش موفق نبوده. کدام شاخص را شما می‌توانید به عنوان شاخص برتر از این بیان کنید؟ راحت‌طلبی گاهی از اوقات جنبۀ امّ الفساد پیدا می‌کند.
 
در فرهنگ جامعه هم همین‌طور است. آقا پسر می‌رود برای خواستگاری. خب حرفه‌اش چیست؟ در جایی استخدام رسمی شدند. خوب است دیگر، پولش می‌رسد. خانوادۀ دخترخانم دیگر کاری ندارند به اینکه آقا شخصیتش چیست. در حالی که شخصیت این جوان خیلی مهمتر از پولش است، مگر این دختر را داری می‌دهی به پول او؟ داری می‌دهی به شخصیت ایشان. بگو خب استخدام شدی، سخت‌کوش هم هستی یا نه؟ یا خودت را آویزان کردی به یک حقوق بخور و نمیر؟ اگر ثابت کرد سخت‌کوش است، تربیت شده برای سخت‌کوشی، دخترت را بهش بده. و الّا استخدام رسمی بودن فضیلت نیست. تو دیگر فرهنگت خراب است. «بله همین که استخدام است خوب است، حقوقش می‌رسد دیگر، حالا هر شخصیت شل و ول و تنبلی داشته باشد، اشکال ندارد؟
 
آیا استخدام دائم بودن به این معنی که از یک جایی حقوق همین‌جوری و همیشگی بیاید، این ارزش شد، نه سخت‌کوش بودن؟! این فرهنگ معلوم است اشکال دارد. وقتی فرهنگ این‌جوری شد، آن وقت در این فرهنگ شما می‌خواهی بگویی آقا بلند شو برای نماز؟ بابا! حرف زور می‌زنی. این برای خودش بلند نمی‌شود، برای خدا بلند شود؟ امام هادی(ع) می‌فرماید «مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ؛ کسی که حال ندارد برای دنیای خودش بدود، برای آخرت خودش بیشتر حال ندارد.»(کافی/9/560) راحت‌طلبی را باید به عنوان یک گرایش زشت و قوی علیه‌اش قیام کرد. من اینها را می‌گویم، تا بعضی از روایات و بعضی از کلمات حضرت امام(ره) برایتان آوردم، آنها را بشود اینجا خواند، در جلسه‌ای که این آمادگی را پیدا کرده می‌شود آن عبارات را قرائت کرد.
 
وقت خیلی کم است، من دیگر آن روایاتی که می‌فرماید: «علم را در سختی به بندگانم می‌دهم. اما بندگان من به دنبال علم هستند با شکم سیر و با آسایش، نمی‌شود. راحتی را در دنیا نگذاشتم، بندگان من در دنیا دنبال راحتی هستند، نمی‌شود.» (وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ، وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ، فَلَا یَجِدُونَهُ... وَضَعتُ الراحَةَ فی الجَنَّةِ وهم یَطلُبُونَها فی الدنیا فلا یَجِدُونَها؛ عدۀ الداعی/179)
 
حالا در مورد اینکه ما چگونه می‌توانیم به راحتی برسیم هم یک عبارت برای شما بخوانم، بعد زندگی را تفسیر بکنیم برویم جلو. از امام صادق(ع) پرسیدند: «أین طریقِ الراحَة» ما چه‌‌کار کنیم به راحتی برسیم؟ فرمود « فی خِلافِ الهَوى» در مخالفت کردن با هوای نفس؛ با «دلم می‌خواهد» مخالفت کن. بعد گفت «فَمَتى یَجِدُ عَبدٌ الراحَةَ؟» بندۀ خدایی که مخالفت با هوای نفس کند، کِی به راحتی می‌رسد؟ امام صادق(ع) فرمودند: «عِندَ أوّلِ یَومٍ یَصِیرُ فی الجَنَّةِ» روز اولی که وارد بهشت شوی. حل است؟! برو!
 
(3-راحت‌طلبی و فرهنگ) تبلیغ راحت‌طلبی در هر جایگاهی، زیرساخت اساسی فرهنگ جامعه را نابود می‌کند/ نابود باد هر نوع تبلیغی که به نفع راحت‌طلبی باشد
 
راحت‌طلبی را باید مدیریت کرد. اگر بنا شد کار فرهنگی بکنیم، کار فرهنگی که بدون تدبیر امکان ندارد. اینکه هزارتا سرفصل خوب بگذاریم جلوی خودمان، و بگوییم همۀ اینها را به دست بیاوریم، اصلاً امکان ندارد. شما برای جسم‌تان بخواهید برنامه‌ریزی بکنی این‌جوری نیست، چه برسد به این‌که بخواهی برای روح پیچیده‌ات این کار را بکنی. آیا مسئولین فرهنگی جامعۀ ما مفاهیم دینی را مهندسی، طبقه‌بندی، رتبه‌بندی و زمان‌بندی کرده‌اند و اوّلیت‌ها، اولویت‌ها را مشخص کرده‌اند؟ آیا محور کار فرهنگی را مشخص کرده‌اند؟ الان برای ارتقاء فرهنگ در کشورمان، محوری‌ترین کار چیست؟ محوری‌ترین کار که صدتا کار نمی‌شود، یک دانه است. نه اینکه بگوییم «یکی از محوری‌ترین...، یکی از محوری‌ترین...، یکی از مهمترین...»آیا مهمترین هست؟ مهمترین، یک دانه است، صدتا نمی‌شود.
 
وقتی وارد کار فرهنگی بشوی، می‌بینی دوتا فرهنگ الان در جهان هست، یک دانه‌اش تازه متولد شده و هنوز رشد نکرده؛ فرهنگ اسلامی انقلابی ماست، که نوظهور است؛ این را باید تکمیل کنیم.
 
فرهنگ دیگری که در جهان هست، فرهنگ منحط غربی است که فعلاً حاکمیت دارد، و مردم جهان کم و بیش آسیب دیده از آن فرهنگ هستند. آن فرهنگ، مبتنی است بر راحت‌طلبی. محورش «أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‏»(فرقان/43) آیا دیدی کسی که خدای خودش را هوای نفس قرار داد؟ در آن فرهنگ، راحت‌طلبی تبلیغ می‌شود. نابود باد هر نوع تبلیغی که به نفع راحت‌طلبی باشد. به هر دلیل و زبان و توجیهی. در هر مقطعی و در هر جایگاهی، چون زیرساخت اساسی فرهنگ جامعه را نابود می‌کند. ایمان به خدا هم دیگر کاری برای آن جامعه نخواهد کرد.
 
شما در فاطمیه به سر می‌برید. من دلیل فاطمیه‌ای این بحث خودم را خدمت شما قرائت خواهم کرد. محور، مخالفت با هوای نفس است.
 
- آقا! اگر بنا باشد با راحتی مخالفت کنیم، سنّش را هم که بُردی از هفت سال. خب، انسان رنج می‌برد!
 
- دنیا برای رنج است عزیز من. پیامبر گرامی اسلام در سخن شریفی فرمودند: چرا از خدا محال تقاضا می‌کنید؟ گفتند آقا! ما که محال از خدا تقاضا نمی‌کنیم، فرمود بله، محال تقاضا می‌کنید. شما راحتی مگر نمی‌خواهید؟ گفتند خب بله، فرمود راحتی محال است در دنیا.(قَالَ رسول الله ص لِأَصْحَابِهِ لَا تَتَمَنَّوُا الْمُسْتَحِیلَ قَالُوا وَ مَنْ یَتَمَنَّى الْمُسْتَحِیلَ فَقَالَ أَنْتُمْ أَ لَسْتُمْ تَمَنَّوْنَ الرَّاحَةَ فِی الدُّنْیَا قَالُوا بَلَى فَقَالَ الرَّاحَةُ لِلْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیَا مُسْتَحِیلَة. اعلام الدین/ 278)
 
به جوان‌ها راست بگوییم: جوان در این دنیا به آرزوهایش نمی‌رسد/این را جا بیاندازیم که «زندگی انسان با رنج عجین شده»
 
راست بگوییم به جوان‌هایمان. چند نفر از جوان‌هایی که در همین جلسه شریف نشسته‌اند، از اولین و تنها نامۀ اخلاقی که در صدر اسلام خطاب به جوان‌ها نوشته شده خبر دارند؟ نامۀ سی و یکم نهج‌البلاغه، نامه‌ای است که امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به جوان‌ها نوشتند؛ این نامه، یک متن کلیدی و راهبردی در تعلیم و تربیت است. هفت خصلت از خودشان می‌فرمایند: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْیا» از پدر فانی، زمین خورده در مقابل زمان و قهر طبیعت؛ طبیعت بر من غلبه کرده و من تسلیم زمان شدم. هفت‌تا خصلت که همه‌اش به قول امروزی‌ها منفی است، بعد چهارده خصلت از جوان می‌شمارند: «الی المولود...»، یعنی به این تازه به دنیا آمده، به این جوان، به این تازه رسیده. «الی المولود الْمُؤَمِّلِ مَا لا یدْرَکُ» به جوانی که به آرزوهایش نخواهد رسید.
 
جوان‌های مذهبی که فدای امیرالمؤمنین می‌شوید، آیا تا حالا کسی به شما گفته و مکرّر گفته و مصرانه گفته که جوان تو در این دنیا بنا نیست به آرزوهایت برسی. کلاس می‌گذارند، پول می‌گیرند از مردم، می‌گویند ما بهت می‌گوییم چه‌جوری به آرزوهایت می‌رسی. دروغ می‌گوید، فقط ناراحتی‌ها را افزایش می‌دهد؛ «الی المولود الْمُؤَمِّلِ مَا لا یدْرَکُ».
 
امام زین‌العابدین(ع) در کلام شریفی می‌فرماید «لا تَطلُبْ ما لَم یُخلَقْ» چیزی که خلق نشده نخواه! طرف برگشت گفت: «کیف یُطلَبُ ما لم یُخلَقْ؟» چه‌جوری بخواهم چیزی که خلق نشده؟ حضرت فرمود: مگر چیزهایی که می‌خواهی به‌خاطر راحتی نیست؟ گفت: خب چرا، فرمود «الراحَةُ لَم تُخلَقْ فی الدنیا» راحتی در دنیا خلق نشده؛(خصال صدوق/1/64) خودت را راحت کن. ما می‌خواهیم جلوگیری کنیم از یک فساد عظیم.
 
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ»(بلد/4) ما انسان را در رنج آفریدیم. این از اولین آیاتی است که جوان باید یاد بگیرد. بنده سال‌ها قبل با رفقایمان بررسی کرده بودیم در دوازده سال آموزش و پرورش، یک همچین آیه‌ای آموزش داده نمی‌شود. بعد باید دیده بشود آن اتاق فکری که تصمیم می‌گیرد کدام آیه آموزش داده بشود، آن کجاست؟ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَدٍ» ما انسان را در رنج آفریدیم. مای خدا، انسان را در رنج آفریدیم.
 
پیامبر گرامی اسلام، یک عده جوان‌ها را دیدند، که به تعبیر امروزی‌ها دارند مسابقۀ قوی‌ترین مردان مدینه را اجرا می‌کنند، یعنی سنگ برمی‌داشتند ببینند چه کسی قوی‌تر است. حضرت آمدند بی‌رودربایستی بهشون فرمودند: خب، این مسابقه در جای خودش خوب، ولی قوی‌ترین آدم کسی است که مخالفت بکند با دوست داشتنی‌هایش!( مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِقَوْمٍ یَرْفَعُونَ حَجَراً...؛ معانی الاخبار/366)
 
اصل این مطلب را جا بیاندازیم، برای یهودی‌ها و زرتشتی‌ها و ارمنی‌ها و مسیحی‌ها و ادیان دیگر هم می‌توانیم این را جا بیاندازیم، این حرف دینی نیست، اصلاً نمی‌شود انسان را فریب داد. انسان زندگی‌اش با رنج عجین شده. شما نمی‌توانید رنج را حذف بکنید. مراقب راحت‌طلبیِ خودتان باشید. شیطان گول می‌زند آدم را. می‌گوید: «نه! این دفعه دیگر همه چی درست می‌شود. نه! این دفعه همه چی درست می‌شود. ...» نه! هیچ‌وقت درست نمی‌شود.
 
- آقا! شما این حرف را می‌زنی، عارضه‌اش این نیست که ما دیگر هیچی را درست نکنیم؟
 
- بله، خیلی از حرف‌های درست هستکه اگر به آدمی که از شعور کافی برخوردار نیست بزنی، کج برداشت می‌کند. از آیات قرآن هم خوارج کج برداشت کردند، و می‌خواستند امیرالمؤمنین(ع) را بکشند. می‌گفتند: «إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ، إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ، ...». از آیۀ قرآن هم می‌شود بد برداشت کرد. بله، بعضی‌ها ممکن است از این حرف بد برداشت بکنند، و بگویند چون رنج را نمی‌شود حذف کرد، پس ما همین‌جوری می‌نشینیم رنج می‌کشیم. خب این یک برداشت احمقانه از این حرف است. زیباییِ کار این است که:
 
1) هم باید رنجت را کم کنی. چون اگر بخواهی رنج را از بین ببری، به خودت و دیگران ظلم خواهی کرد. لذا هم باید رنج خودت را کم بکنی،
 
2) هم باید بدانی که در رنج در زندگی هست.
 
3) و هم باید از رنجت، بهره‌برداری بکنی.
 
رنج هست، اما بعضی‌ها رنج می‌کشند، ولی آدم نمی‌شوند، رشد نمی‌کنند، و نابود می‌شوند. و بعضی‌ها رنج می‌کشند، آدم می‌شوند، رشد می‌کنند، قوی می‌شوند. یکی تصادف می‌کند می‌رود بیمارستان، بعد باید برود فیزیوتراپی و ورزش، یکی از روز اول رفته ورزش، والا رنج همه می‌کشند. رنج را نباید حذف کرد. ولی علیه راحت‌طلبی، ریشه‌ای باید قیام کرد.
 
(4-راحت‌طلبی و بندگی) مبارزه با دوست‌داشتنی‌ها، و در رأس آن راحت‌طلبی، محور خودسازی و نظام دین است/ راه رسیدن به عبودیت، ترک دوست‌داشتنی‌ها و راحت است
 
علیه راحت‌طلبی قیام کردن، یک موضوع غریب است در جامعۀ ما، در حالیکه جایگاه بسیار اساسی دارد، کما اینکه محور مهم مبارزه با هوای نفس و مقابله کردن با دوست داشتنی‌ها، موضوع محوری در خودسازی، در دین، امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین مخالفت کردن با هوای دین است»(غررالحکم/9152‏)
 
و اول هوای نفس هم همین راحت‌طلبی است. آیا توانستی با راحت‌طلبی مبارزه کنی؟ از هفت سالگی که بچه با ادب تمرین مخالفت با راحت‌طلبی کرد، بعد چهارده سالگی می‌گویند با این لذّتت هم مقابله کن. دیگر عادت دارد به این کار. چون توی خانه تمرین کرده؛ پای فیلم نشسته این را بهش یاد دادند و برایش جا افتاده است.
 
امام صادق(ع) بنا بر نقل مصباح‌الشریعه می‌فرماید «تَفْسِیرُ الْعُبُودِیَّةِ» تفسیر عبودیت چیست؟ «بَذْلُ الْکُلِّ» همه چی را بدهی. «وَ سَبَبُ ذَلِکَ» چی می‌شود که تو می‌توانی عبودیت داشته باشی همه چی را در راه خدا بدهی؟ «وَ سَبَبُ ذَلِکَ مَنْعُ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى» نفس خودت را باز بداری از آن چیزی که دلت می‌خواهد. «وَ حَمْلُهَا عَلَى مَا تَکْرَهُ» وادارش بکنی به چیزی که دوست ندارد. وادارش کن به چیزی که دوست ندارد. این می‌شود عاملش. «وَ مِفْتَاحُ ذَلِکَ» کلیدش چیست؟ «تَرْکُ الرَّاحَة» راحت را باید بگذاری کنار.( مصباح الشریعه/7)
 
الهی فدای آن شهدایی بشوم که خدا شاهد است یکی یکی قیافه‌هایشان یادم می‌آید، زیاد مربی اخلاق نداشتند، اما از آب کره می‌گرفتند. مکرر خاطرات‌شان را شاید شنیده یا خوانده باشید. یکبار می‌رفت جبهه برمی‌گشت، مامانش تشک می‌انداخت، می‌گفت: پسرم بخواب. می‌گفت من روی تشک می‌خوابم دلم می‌گیرد، روی زمین می‌خوابید. می‌گفت دلم می‌گیرد.
 
از اول شروع کن، وسط راه خودت را معطل نکن. هِی می‌خواهی بروی روی حجاب کار کنی، روی نماز خواندنش کار کنی. این آدم راحت‌طلبی او را کشته. گوش نمی‌دهد به این حرف‌ها. ایمان به خدا هم دارد، اما عادت نکرده، تمرین نکرده، فرهنگ برایش نشده.
 
در روایت دیگر امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «بِالتَّعَبِ الشَّدِیدِ تُدْرَکُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ»(غررالحکم/168) با سختی‌های شدید درجات رفیع درک می‌شود.
 
فرهنگ مبتنی بر مبارزه با هوای نفس، تمدن مبتنی بر هواپرستی غرب را نابود خواهد کرد/ چه کسی سران اتحادیه اروپا را پررو کرده؟!
 
من واقعاً عذرخواهی می‌کنم، محضر همۀ علما، عزیز دلمان، محکم حرف می‌زنم، عذرخواهی می‌کنم، جوان‌ها را می‌بینم، من هم نوکر این جوان‌ها هستم و بالاخره مأموریتم این است. در مقام صحبت کردن این حرف‌ها را باید محکم زد. و الّا می‌دانم جسارت است و خودم هم ناراحت هستم از این‌همه جسارت خودم. ولی از بس ما جدی نمی‌گیریم این حرف‌ها را، باید در جامعه این حرف‌ها محکم زده بشود برای ما. که بابا! این یکی از حرف‌ها نیست، بلکه اصل مسیری است که تو باید طی بکنی. این فرهنگی که مبتنی است بر مبارزه با هوای نفس، تمدّن غرب را که مبتنی است بر هواپرستی، نابود خواهد کرد.
 
اخیراً سران مزخرف اتحادیۀ اروپا، دور هم نشستند دربارۀ ایران چه نسخه‌ای نوشتند؟ کلمات قبیحی که ما در جلسات محترمانه اصلاً این کلمات قبیح را یاد نمی‌کنیم، که حتی بخواهیم علیه‌اش حرف بزنیم. شدّت هواپرستی در جوامع غربی، به همجنس‌بازی کشیده شده. برای حقوقی کردن یک همچین مزخرفاتی که از نتایج زندگی هواپرستانه است، می‌خواهند بیایند دفتر بزنند یک همچین چیزهایی را در کشور ما رواج بدهند. چه کسی اینها را پررو کرده؟! چه کسی به آنها چراغ سبز نشان داده؟! خدایا! کسانی که به دشمنان ما چراغ سبز نشان می‌دهند، چراغ‌شان را کور کن. مملکتی که مبتنی باشد بر مبارزه با هوای نفس، و این را در فرهنگش علَم کند، ناامید می‌شود دشمن.
 
تفسیر زندگی انسان، مدیریت رنج برای «کاهش رنج نابجا» و «مفید قراردادن رنج» است / چگونه باید رنج را مدیریت کرد؟
 
یک نتیجه‌گیری کنم از این بحث که ما بالاخره با راحتی چه ‌کار کنیم، بعد نتایج اجتماعی بحث را با همدیگر مرور کنیم، و به فاطمیه برسیم.
 
آقا! راحت‌طلبی‌مان را چی‌کار کنیم؟ عزیز من! رنج و راحتی را در دنیا باید مدیریت کرد. رنج را نمی‌توانی حذف بکنی، باید مدیریت کنی. راحتی هم قطره‌چکانی بهت می‌دهند. «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ»(یس/68) هر کسی را ما پیر می‌کنیم، بدنش را ضعیف می‌کنیم، استخوان‌هایش شکننده می‌شود.‌ خداوند متعال در این‌باره‌ها صریح با ما سخن می‌گوید.
 
فرهنگ دینی ما را نگاه کنید، جالب است، یک جایی در محیط مذهبی من این‌جور آیات قرآنی را کنار همدیگر گذاشتم، یکی از جوان‌ها -من تعجب می‌کنم، جوان که باید خیلی شیر باشد، یل باشد، اهل سختی کشیدن باشد- آمده می‌گوید: «آقا! شما حال ما را گرفتی با این دین و خدایی که معرفی کردی.» می‌گویم: «یعنی چی حال شما را گرفتم؟ مگر آیات قرآن نبود؟» من هم اتفاقاً مراعات می‌کردم، آیۀ قرآن می‌خواندم، بعد می‌گفتم به فلسفه‌اش دقت بکنید. توی مقدمۀ بحث بود، انکار می‌کرد. ناراحت شده بود! ناراحتی‌اش را ابراز می‌کرد. می‌گفت: «یک کمی از رحمت خدا هم بگو.» آقا! مگر من از غضب خدا دارم صحبت می‌کنم؟ من از رنج طبیعی انسان که مظهر رحمت خداست دارم صحبت می‌کنم. خدا عین رحمتش است که تو را رنجور آفریده. از رحمت خدا صحبت بکن یعنی چه؟ مگر من از غضب خدا صحبت کردم؟ چقدر فاصله‌ها زیاد است.
 
رنج را مدیریت باید کرد. چه‌گونه می‌شود رنج را مدیریت کرد؟ رنج را مدیریت کن دوتا اتفاق برایش بیفتد: یکی اینکه رنج نابه‌جا نکشی؛ «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»(طه/ 124) هر کسی از ذکر من دوری کند، من زندگی‌اش را سخت خواهم کرد. چرا رنج بی‌جا می‌کشی؟ یک دفعه‌ای می‌روی یک صاحب‌نفس پیدا می‌کنی می‌گویی این مریضی چرا آمده سراغ من؟ می‌گوید فلان لقمۀ حرام را خوردی، بهت نمی‌ساخته، این مریضی حالا تا یک هفت هشت سال دیگر هست. ده برابر پول خرج باید بکنی. چرا رنج اضافی بکشی؟
 
تفسیر زندگی انسان این است: مدیریت کردن رنج. برای کاهش دادن رنج نابه‌جا، این یک کار. مدیریت رنج یک رکن دیگر هم دارد. از رنج‌هایت استفاده کن. رنج می‌بری مقرّب بشو؛ مثلاً طرف می‌رود حرام امام رضا(ع) گریه می‌کند، غصّه دارد، ته غصّه‌هایش را که نگاه می‌کنی حسادت است. بابا! غصّه از سر حسادت اصلاً خوب نیست بخوری. این غصّه که تو را مقرّب نمی‌کند عزیز من. اصلاً چرا این غصّه را بخوری؟ یا ته رنجش را که نگاه می‌کنی، می‌بینی غرورش است. آخر چرا؟ یک رنجی بکش که تعالی پیدا کنی.
 
ورزش و تحصیل، دو نمونه از رنج‌های مفید/ «جهاد» نامی برای مدیریت رنج
 
مدیریت کردن رنج، برای این دوتا امر است، یکی از بین بردن رنج نابه‌جا و یکی مفید قرار دادن رنج. مثلاً چندتا رنج خوب پیشنهاد بدهم؛ یکی از برنامه‌های معقول برای مدیریت رنج، ورزش است. در ورزش خودت به استقبال یک خستگی می‌روی، تا یک راحتی جایش بیاید. بعد این خستگی هم تنومندترت می‌کند. چقدر خوب است، بارک‌الله.
 
رنج دیگری که من پیشنهاد می‌دهم، رنج تحصیل است. رنج تحصیل را هم تحمل بکن. ببین چقدر مشاعرت باز می‌شود، چقدر تعالی پیدا می‌کنی، چقدر هوس‌هایت کاهش پیدا می‌کند. یکی از راه‌های مقابله با شهوت، حکمت است. عقلانیت خودت را افزایش بدهی، شهواتت کاهش پیدا می‌کند. آدم فهمیده که شهوت‌ران نمی‌شود.
 
یک پیشنهاد دیگر، یک کمی دینی‌تر؛ «جهاد» نامی است برای مدیریت کردن رنج؛ می‌روی به استقبال رنج، جهادگرانه، آن‌وقت بسیاری از رنج‌های نابه‌جا را کاهش می‌دهی. بعد بالاخره رنج که هست عزیز من، حالا بنا بوده در تصادف دستت بشکند، در راه دفاع از خدا دستت شکسته. بارک الله! بارک‌الله! رنجت را مفید قرار بده. هر کسی باید یک وقتی بمیرد دیگر. یا در تصادف یا بیماری یا در راه خدا به شهادت می‌رسد.
 
در مجلس ختم این شهیدی که در اثر نهی از منکر، با اراذل و اوباش برخورد کرده بود، شرکت می‌کردم، واقعاً، نمی‌توانستم ابتهاج خودم را پنهان کنم، اصلاً نمی‌توانستم به خانواده ایشان تسلیت بگویم. در شرایطی که سالانه چندصد و چندهزار جوان، به دلایل واهی از دنیا می‌روند، رنج جان دادن این شهید برای چی شد؟ رنج بیماری‌اش، دو سال، خانۀشان را فروختند خرج بچۀشان کردند. برای چی خانۀشان را فروختند؟ برای چی بچۀشان بیمارستان بود؟ به‌خاطر خدا. به به چقدر زیباست. رنج خوب بکش.
 
آقاپسر یکی از خادمین حضرت امام در نجف، که اهل افغانستان شریف هم هستند، به بنده می‌فرمود پدرم می‌فرمودند که بانوی مکرمۀ حضرت امام مشخصات فرمودند برو یک خرمای خیلی سفت و خشک، یک خرمایی آدرس دادند، از آنها بخر بیاور. من رفتم آوردم، اما مقبول نیفتاد. فرمودند: نه، اینها را نمی‌گویم، سفت‌تر باشد. دیگر رفتم یک خرمافروشی، چیزهایی که می‌خواست تقریباً بریزد دور گرفتم آوردم. بعداً پرسیدم که مادر! اینها را برای چی می‌خواستید؟ فرمود: امام شب‌ها می‌نشینند مطالعه می‌کنند، من می‌خواهم این خرمای خشک را بگذار زیر زبانش، هم فشارش پایین نیاید، هم یک تغذیه‌ای شده باشد؛ بعد رنج امام را در مطالعۀ شبانه بیان می‌کردند. من اصلاً ماندم همین‌جوری.
 
همین‌جوری مگر کسی به جایی می‌رسد؟ امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید وسط روز می‌رفت دنبال کار کردن برای معاش. می‌فرمود من می‌خواهم سختی کار کردن برای تأمین معاشم را خدا ببیند. (کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/3/163)
 
مدیریت عاقلانۀ رنج، خیلی متفاوت است با فرار ابلهانه و احمقانه از رنج
 
جامعۀ راحت‌طلب که به جایی نخواهد رسید. تفسیر زندگی یعنی مدیریت رنج. یعنی به استقبال رنج برو و مدیریت عاقلانۀ رنج، خیلی متفاوت است با فرار ابلهانه و احمقانه از رنج. فرهنگ غربی ما را به فرار احمقانه از رنج دعوت می‌کند. فرهنگ اسلامی ما را به استقبال عاقلانه از رنج دعوت می‌کند. از دل چنین فکر و فرهنگی، جهاد برمی‌خیزد. امیرالمؤمنین علی(ع) چی می‌فرمودند؟ به استقابل بروید سختی‌ها را، سختی‌ها کاهش پیدا خواهد کرد و الّا سختی‌های بدتری نصیب‌تان خواهد شد، رنج اضافی هم خواهید کشید، مگر می‌تواند کسی رنج نکشد؟(إِنْ لِلنَّکَبَاتِ غَایَاتٍ لَا بُدَّ أَنْ تَنْتَهِیَ إِلَیْهَا فَإِذَا أُحْکِمَ عَلَى أَحَدِکُمْ لَهَا فَلْیُطَأْطِئْ لَهَا وَ یَصْبِرْ حَتَّى تَجُوزَ فَإِنَّ إِعْمَالَ الْحِیلَةِ فِیهَا عِنْدَ إِقْبَالِهَا زَائِدٌ فِی مَکْرُوهِهَا. التمحیص/64 و تحف العقول/201)
 
برخورد شدید خداوند با راحت‌طلبان
 
بعضی از آیات جهاد را برایتان آورده بودم، وقت نیست، می‌خواهیم برسیم به کلمات حضرت امام و مادر مکرمۀشان فاطمۀ زهرا(س)، ببینیم اصلاً مناسبت این بحث با فاطمیه چقدر است. ولی یکی دوتا آیه را بگذارید فقط برایتان اشاره کنم در سورۀ توبه. اینقدر خدا از تنبل‌های راحت‌طلبِ جهاد نرو، بدش می‌آید، که می‌فرماید پیغمبر من! در آیۀ هشتاد و سه، اگر اینها که ازت اجازه گرفتند جهاد نیایند بنشینند، با پیرزن‌ها نشستند نیامدند جهاد، اگر دفعۀ بعد برگشتی آمدند ازتون اجازه بگیرند برای جهاد، بگو شما هرگز با من جهاد نخواهید آمد، بروید بنشینید با همان کسانی که نشسته بودید. اصلاً دیگر لیاقت بهشون نمی‌دهد برای برخاستن. (فَإِنْ رَجَعَکَ اللَّهُ إِلى‏ طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِیَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِیَ عَدُوًّا إِنَّکُمْ رَضیتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفینَ. التوبة /83 )
 
در یک سورۀ دیگری، از سوره‌های نازنین قرآن، می‌فرماید: «وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ» چرا سوره‌ای نازل نمی‌شود؟ مؤمنین می‌گویند چرا سوره‌ای نازل نمی‌شود برای جهاد؟ یک سوره نازل بشود که در آن خدا فرمان جهاد بدهد، چشم. «فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْکَمَةٌ وَذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ» وقتی که یک سوره‌ای نازل بشود که دستور جنگ تویش داده، «رَأَیْتَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ» می‌بینی کسانی که قلبشان مریض است، عین مرده‌ها بهت نگاه می‌کنند. انگار دارد می‌میرد از ترس. ترسیم خدا را ببینید. بعد می‌فرماید که «فَأَوْلى‏ لَهُمْ»(محمد/20) همان مرگ هم برایشان بهتر است. چرا آیۀ قرآن برای جهاد نازل می‌شود مثل مرده‌ها نگاه می‌کنی؟ می‌ترسی چرا؟ خواهش می‌کنم آیات قرآن را در این‌باره مطالعه بفرمایید.
 
(5- راحت‌طلبی و سیاست) امام(ره): از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است. خط اشخاص راحت‌طلب و .../خوشبختی به خوب رنج کشیدن است، نه به رنج نکشیدن که دروغ است
 
دربارۀ راحت‌طلبی، حضرت امام(ره) چه فرمودند؟ خلاصه‌اش کنم برای شما، جملات در صحیفۀ حضرت امام هست، چند فرازش را بیشتر نمی‌خوانم. حضرت امام(ره) می‌فرماید: «از صدر اسلام تا کنون، دو طریقه، دو خط بوده است.» خط چپ و راست ما نداریم. نمی‌دانم چی و چی نداریم. اسم‌هایی که بعضی وقت‌ها من‌درآوری درست می‌کنند. یک گروه اندکی برای اینکه خودشان را بزرگ نشان بدهند، اسم گروه انبوه دیگری را یک اسم می‌گذارند سرشان؛ از این بازی‌هایی که اهل سیاست و ژورنالیسم سیاسی بیشتر درمی‌آورند.» امام می‌فرماید، صحیفۀ امام جلد 14، صفحۀ 519، چون همۀ کلام را نمی‌توانم بخوانم، آدرسش را خواندم برایتان، الان دیگر در هر کامپیوتر و اینترنتی راحت می‌توانید آخرشب مطالعه کنید، بعد بگیرید بخوابید.
 
می‌فرمایند: «از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است. یک خط، خط اشخاص راحت‌طلب که تمام همّت‌شان به این است که یک طعمه‌ای پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم آنهایی که مسلمان بودند می‌کردند. [یعنی راحت‌طلب، مسلمان و غیرمسلمان ندارد.] اما مقدم بر هر چیزی در نظر آنها، راحت‌طلبی بود. در صدر اسلام از این اشخاص بودند.» بعد، می‌آورد توضیح می‌دهد حضرت امام، تا می‌رسد به نهضت ما. فرمود در نهضت ما هم این‌جور آدم‌ها بودند. بعد مثال آدمش را می‌زند، حرف‌های آن آدم را بدون اینکه نامش را ببرد، ذکر می‌کنند.
 
بعد می‌فرماید که «یک دسته این‌طور هستند، [یعنی راحت‌طلب هستند.] حضرت امیر(ع) از اینها تعبیر می‌کند که اینها همّ‌شان علف‌شان است. مثل حیواناتی که همّ‌شان این است که شکمشان سیر بشود، شهوت‌شان را بر همه‌چیز مقدم می‌دارند. نماز هم می‌خوانند، روزه هم می‌گیرند. عبادت شرعی را هم به جا می‌آورند. لکن این‌طور است وضع تفکر که: انسان نباید خودش را در معرض یک خطری، در معرض یک چیزی قرار بدهد، و این کاری که این ملت شریف اسلام کردند، این کار یک کار جنون‏آمیز بوده است!»(صحیفه امام/14/519)
 
در عبارت دیگری از عبارت‌های حضرت امام، در جلد 12، صفحۀ 487، می‌فرماید: «منتظر این نباشید که راهتان راه خدا و راه حق باشد و همیشه در رفاه باشید. آنهایی در رفاه‌اند که راهشان راه خدا نیست. همیشه امثال مستکبران که راهشان راه خدا نبوده و غافل از همۀ مراتب انسانیت بوده‌اند در رفاه بودند و در عیش و عشرت. و اشخاصی که برای خدا و بندگان خدا خدمت می‌کردند، در زحمت و رنج بوده‌اند.»
 
طمع‌اش را بکَنیم. خوشبختی به خوب رنج کشیدن است، نه به رنج نکشیدن که دروغ است، اصلاً نیست.
 
ادامه دارد فرمایشات حضرت امام، می‌فرماید: «خب تکلیف چیست؟ [یعنی در مقابل این سختی‌هایی که همراه می‌کنند. مثلاً هجوم می‌کنند، می‌کشند افراد را، ایجاد مزاحمت می‌کنند، بمب می‌گذارند و ...] تکلیف این است که حالا ما رها کنیم آن طریقۀ اسلام را؟ و آن طریقۀ انبیاء را؟ و راحت‌طلبی را انتخاب کنیم و چند روز ادامۀ زندگیِ حیوانی بدهیم؟ با حیوانات فرق نداشته باشیم؟ حیوانات هم «إن من شَیءٍ إلّا یسبّح بحمده» حیوانات هم تسبیح خدا می‌کنند. [یعنی نبینید احیاناً اینها بعضی‌هایشان راحت‌طلب هستند و نماز می‌خوانند. مگر حیوان چیز بدی است؟ حیوان هم تسبیح می‌کند.] آنها هم ذکر و تسبیح دارند. لکن همّ‌شان علف‌شان است. [امام به راحت‌طلب‌ها می‌فرماید مانند حیوان همّ‌شان علف‌شان است اگرچه نماز بخوانند.] انسان هم باید این‌طوری باشد که همّش علفش باشد و هرچه ذلّت و خواری است تن به آن بدهد. برای اینکه این چند روز زندگی مرفّه بکند؟!»
 
امام در آخر عمرشان نگران جریان راحت‌طلبان و اسلام آمریکایی بودند/ حضرت امام اواخر احساس می‌کردند جریانی در همین بچه‌های انقلابی، دنبال اسلام آمریکایی هستند
 
چون جوان‌های باهوش در جلسۀ ما الحمدلله زیاد هستند، بگذارید یک آماری بدهم. بعدها اسلام راحت‌طلبی را حضرت امام(ره) معرفی می‌کنند به اسلام آمریکایی. بگذارید یک آماری از صحیفۀ حضرت امام دربارۀ کلمۀ اسلام آمریکایی و اسلام ناب برای شما بگویم. از کلمۀ اسلام آمریکایی حضرت امام 18 بار استفاده کردند. 17 بارش در دو سال آخر عمر شریف‌شان بوده. 15 بار از این هفده‌بار، بعد از قطعنامه بوده. حضرت امام اواخر احساس می‌کردند جریانی توی خود همین بچه‌های انقلابی، دنبال اسلام آمریکایی هستند. و بعد اینها را معرفی کردند، شما جلد آخر صحیفۀ امام را واجب است بروی بخوانی.
 
از «اسلام ناب» 34 مرتبه استفاده کردند که هر سی و چهار مرتبه‌اش در دو سال آخر عمر شریف‌شان بوده. از این 34 مرتبه، 32 مرتبه‌اش بعد از پذیرش قطعنامه بوده. قطعنامه پذیرفته شد، ولی نگرانی حضرت امام باقی بود، که مبادا مملکت به سمت راحت‌طلبی مملکت برود. بروید پیدا کنید. دوتا جریان هست، در جامعۀ ما هم دوتا جریان هست. جریان راحت‌طلب، جریان جهادگر. البته در هر جریانی ممکن است بالاخره اشتباه‌هایی رخ بدهد، یک کسی اشتباهی رفته باشد آن‌طرف، یک کسی اشتباهی آمده باشد این‌طرف. این مسائل را باید کنترل کرد.
 
یک حاشیه هم بزنم قبل از سخنان حضرت زهرای اطهر(س). آن حاشیه این است که الان به ما می‌گویند راحت‌طلب باش، بعد می‌روند یک عده‌ای را به عنوان جهاد‌گر درست می‌کنند، که بیایند سر ببُرند. یک مطالعه‌ای هم آن‌طرف بکنید. چه‌جوری آن جوان‌ها را آوردند به عشق جهادگری، به عنوان قاتل درست کردند؟
 
«راحت‌طلبی» گلایۀ حضرت زهرا(س) از مردم مدینه
 
اما ربط این بحث‌ها به فاطمیه چی بود؟ حضرت زهرای اطهر گلۀشان از مردم مدینه همین بود. « أَلَا وَ قَدْ أَرَى وَ اللَّهِ أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ وَ رَکَنْتُمْ إِلَى الدَّعَة»(کشف الغمة/1/491) به خدا قسم، من دارم می‌بینم که شما مردم مدینه میل به راحت‌طلبی و آسایش پیدا کرده‌اید. حضرت زهرای اطهر(س) گلۀشان از مردم چی بود؟ اینکه اینها به سمت راحت‌طلبی رفتند. این سخنان را حضرت زهرای اطهر(س) کجا بیان فرمودند؟ در سخنرانی مسجدی که می‌دانید و خطبۀ قرّایی که قرائت فرمودند.
 
یک جمله روضه بخوانم. دوستان حضرت زهرا(س)، بلکه مریدان حضرت! فرزندان حضرت! وقتی وجود نازنین فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار مورد اصابت قرار گرفت گله نکرد، از غلاف شمشیر گله نکرد، از سیلی گله نکرد؛ اما وقتی با راحت‌طلب‌ها حرف زد، بهشون گفت: جواب بدهید، جواب فاطمه را ندادند، برگشت آمد خانه صدا زد: «علی! من را خوارم کردند. من از اینها استمداد طلبیدم، جواب من را ندادند.»(حَتَّى حَبَسَتْنِی قَیْلَةٌ نَصْرَهَا وَ الْمُهَاجِرَةُ وَصْلَهَا وَ غَضَّتِ الْجَمَاعَةُ دُونِی طَرْفَهَا فَلَا دَافِعَ وَ لَا مَانِعَ خَرَجْتُ کَاظِمَةً وَ عُدْتُ رَاغِمَةً ... لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هُنَیْئَتِی وَ دُونَ ذِلَّتِی؛ احتجاج طبرسی/107) در میان آن جمع فقط یک نفر- همسر پیامبر گرامی اسلام امّ سلمه- سر از پنجره بیرون آورد، صدا زد «نامردها! این دختر پیغمبر شماست؛ دارد فریاد می‌زند.»
 
صدا زد علی جان! ای کاش جان داده بودم، ندیده بودم این وضعیت را. اینقدر مردم به آسوده‌طلبی دچار شدند و به عافیت‌طلبی دچار شدند. درد مردم مدینه همین‌طور بود. شب آخر مجلس است، یک سر کربلا هم بزنیم. مردم کوفه هم یکی از اصلی‌ترین دلایلش این بود، گفتند می‌رویم حسین را می‌کشیم، راحت می‌شویم دیگر جنگی نخواهیم داشت. راحت‌طلبی، سرِ حسین بالای نیزه کرد! یا اباالفضل‌العبّاس، شما کجا بودی مدینه، اگر امثال تو در مدینه بودند، درِ خانۀ علی آتش نمی‌گرفت. الا لعنت‌الله‌علی‌القوم‌الظالمین...

پدرم(شهید صیاد شیرازی) دیر کرده بود. زنگ زدم گفتم بابا کجایی؟



صالحین رستاق/
دل تنگ....
پدرم(شهید صیاد شیرازی) دیر کرده بود. زنگ زدم گفتم بابا کجایی؟
گفت دارم میرم جلیان فسا، سر مزار شهید جاویدی!
دل تنگ...

پدرم(شهید صیاد شیرازی) دیر کرده بود. زنگ زدم گفتم بابا کجایی؟
گفت دارم میرم جلیان فسا، سر مزار شهید جاویدی!
میگفت هروقت دلم میگیرد یا به مشکلی بر میخورم میرم زیارت مرتضی.
شهید صیاد شیرازی می گفت:«در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی، یا همان اشلو معروف»
هدیه به شهید مرتضی جاویدی صلوات"شهدای فارس"

شهید مرتضی جاویدی
تولد: 4/1337- جلیان فسا
سمت: فرمانده گردان فجر
شهادت: 30/10/1365 شلمچه
خاطرات بیشتر: همسفر تا بهشت 1 و 3 – شمع صراط 6(پیشانی و بوسه)

نظام اسلامی به من وابسته نیست!



صالحین اصفهان/
«نظام اسلامى به من وابسته نیست!!»
امام یک وقت مى‌فرمود: «نظام اسلامى به من وابسته نیست!» ما واقعاً تعجّب مى‌کردیم، چون امام خالقِ این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود...
رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس( ۱۳۸۲.۳.۷ )در نقل خاطره‌ای بیان کردند:

امام یک وقت فرمود: «اگر من هم از اسلام روى برگردانم، مردم مرا کنار مى‌گذارند.» راست هم مى‌گفت. مردم امام را به اسلام شناختند؛ به‌خاطر فداکارى و عظمت او در راه اسلام دنبالش راه افتادند، که همه ما، بنده و شما هم همین‌طور هستیم.

اگر ما از این راه منصرف و منحرف شویم، خودمان ضرر مى‌کنیم؛ اما این حرکت و جریان راه افتاده و متوقّف شدنى نیست. حقیقتاً نظام اسلامى به ما و امثال من و شما وابسته نیست. امام یک وقت مى‌فرمود: «نظام اسلامى به من وابسته نیست!» ما واقعاً تعجّب مى‌کردیم، چون امام خالقِ این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود و واقعاً تفکیک بین بقاى امام و بقاى نظام هم براى ما مشکل بود؛ اما امام قُرص و محکم مى‌گفت نخیر، نظام اسلامى به من وابسته نیست.

حالا وقتى امامِ با آن عظمت، وجودش ملازم با وجود نظام نباشد و با نبودن او این مردم انقلاب و اسلام را حفظ کنند، دیگر امثال من چه جاى حرف زدن دارند که بگوییم اسلام و نظام به من وابسته است! نه؛ صدها نفر از قبیل ما باید قربان اسلام شویم؛ جانمان، مالمان، آبرویمان را بدهیم تا نظام اسلامى بماند و پایه‌هاى آن استوار شود.