علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

پاسخ به شبهات - فرزند شهید بهشتی گفته است: حتی یک بار هم پدرم را در حال سینه‌زنی ندیدم


در متن سؤال از قول جناب دکتر سید علیرضا بهشتی، فرزند آن شهید بزرگوار آمده است: «من حتی یک بار پدرم را در حال سینه زدن ندیدم. ما به اتفاق پدرم در هیچ یک از هیئت‌ها و دسته‌ها و مراسم عزاداری امام حسین شرکت نمی‌کردیم. تنها یک بار ایشان به یک هیئت رفتتند که آن هم برای سخنرانی بود. ایشان در روزهای تاسوعا و عاشورا در خانه می‌نشستند و در کتابخانه مطالعه می‌کردند. ایشان نه ما را به حضور در این مراسم تشویق می‌کردند و نه نسبت به حضور ما ممانعت می‌کردند»

پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خداوند متعال رحمت نماید شهید بهشتی را که به تعبیر حضرت امام (ره)، به تنهایی یک ملت بود.

دقت فرمایید که این سلوک ایشان، دال نفی عزاداری، هیئت یا سینه‌زنی نمی‌باشد که اگر غیر از این بود، حتماً آن فقیه فرزانه، ابتدا اولاد خود را منع می‌نمودند.

ملت ما، دین‌شناسی، حسین (ع) شناسی، عشق و وفاداری به ایشان، عزاداری، برپایی تکایا و هیئات، اهمیت، نقش و تأثیر گریه بر مصیبت‌های ایشان و ...، همه را از همین علما آموخته‌ است و به کسی وحی نرسیده است. حتی علما نیز از علما و فقهای پیشین آموخته‌اند.

اما باید دقت نمود که نه تنها نگاه‌ها متفاوت است، بلکه ذوق‌ها، استعدادها، تکالیف و مسئولیت‌ها و بالتبع عملکردها نیز متفاوت است. لذا جایگاه هیچ کس در این دستگاه عین هم نیست. اگر یکی سخنرانی کرد، دیگری مداحی کرد، دیگری به کار خدمات پرداخت، دیگران حضور یافته و مراسم را برپا نمودند، ما نمی‌توانیم بگوییم که هیچ گاه ندیدیم فلان آیت‌الله به هیئت بیاید و به عزاداران چای بدهد! یا هیچ‌گاه ندیدیم که آشپز هیئت، خودش به مجلس آمده و سینه‌زنی نماید. پس تعمیم دادن یک رفتار به همگان، به هیچ وجه صحیح نمی‌باشد و نمی‌شود گفت: چون ایشان چنان نمودند، هیچ کس به هیئت نرود، مگر برای سخنرانی! بالاخره این سخنرانی مخاطب هم می‌خواهد که همان هیئتی‌ها هستند.

امامان ما علیهم‌السلام، هم تألیف و تدریس و کار علمی داشتند و هم مجلس عزا برپا نموده و حتی روضه‌خوان و مداح دعوت می‌نمودند.

اغلب علمای مشهور، تألیفات خود را یا در شب قدر آغاز می‌کردند و یا در آن شب عزیز به پایان می‌رساندند تا از برکات این شب که مقدرات نزد خلیفة الله می‌رسد و مقامش بیش از هزار ماه است بهره‌مند گردند. پس نمی‌توان گفت که مردم بی‌خود در شب‌های قدر در مساجد جمع شده و ضمن انجام مناسک عبادی این شب، عزاداری هم می‌کنند، باید همه بروند و در این شب کتاب بنویسند. شاید اکنون که حقیر این مطلب را می‌نویسم، سؤال کننده و یا بسیاری از خوانندگان محترم، به مناسبت ایام، در هیئات یافته و مشغول عزاداری باشند، اما بنده به حسب شرایط خودم، اصلح دیدم که این وقت را برای پاسخگویی بگذارم. آیا می‌توان نتیجه گرفت که یا کار من غلط است و یا کار مردمی که به هیئت می‌روند غلط است و همه باید بنشینند یا سؤال طرح کرده و یا به سؤالات پاسخ دهند؟!

دقت لازم دیگر آن که، اغلب اموری که مصداق حفظ و تداوم «شعایر» هستند، مستلزم حضور مردمی در صحنه می‌باشند. حضور یک آیت الله در مناسک حج، نماز جمعه یا جماعت و یا هیئت، آن نتیجه لازم را نخواهد داشت، بلکه مردم باید در صحنه باشند. اما اگر آیت الله کتاب بنویسد یا علمایی تربیت نماید – آنها پخش شده و مردم را به دینداری دعوت کنند و نهضت کربلا را به آنان بشناسانند و بالتبع مردم نیز معرفت و عشق خود را در اجتماعات بروز و ظهور دهند، شعار و شعور با هم رشد می‌کند و نهضت، پیامش، جانش و حرکتش باقی می‌ماند و امروز به بنده و شما می‌رسد و با حضور پرشور و شعور ما به نسل‌های آتی منتقل می‌گردد.

حال آیا عمل صالح برای آن آیت الله و بنده و شما یکی است؟ او باید نقش خود را با مطالعه و نوشتن، یا تدریس و سخنرانی با اخلاص ایفا نماید و بنده نیز باید در هیئات و مراسم شعاری حاضر شوم تا هم برای خودم فایده کند و هم برای اجتماع و نسل‌ها.

شهید آیت‌الله دکتر بهشتی (ره)، که چون حضرت عباس علیه‌السلام برای امام حسین (علیه‌السلام)، پرچمدار و علمدار نهضت امام خمینی (ره) بود و عاقبت نیز به شهادت رسید و حضرت امام در توصیف تشبیهی خود از فاجعه‌ی انفجار تروریستی در دفتر حزب جمهوری، فرمودند: «72 تن، در رأسش سید مظلوم بهشتی»، باید وقت، استعداد، توان و امکان خود را به مطالعه، نوشتن، سخنرانی و آگاهی بخشی مصروف می‌داشتند و دیگران نیز باید خودشان تشخیص دهند که عمل صالح برای آنان چیست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.