دانشجویان تهرانی صبح امروز با شعار " مرگ بر آمریکا" از دانشگاه تهران تا لانه
جاسوسی سابق آمریکا راهپیمایی کردند.
حدود 5 هزار نفر از دانشجویان بسیجی و
اعضای اتحادیهها و تشکلهای دانشجویی دانشگاههای تهران از ساعت 10 صبح امروز
همزمان با 13 آبان و روز ملی مبارزه با استکبارجهانی از مقابل دانشگاه تهران تا
لانه جاسوسی سابق آمریکا راهپیمایی کردند.
این دانشجویان با سردادن شعارهای
"مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" و با در دست داشتن پلارکادهایی با عنوان " فصلی
نو در مبارزه با استکبار" به سمت لانه جاسوسی سابق آمریکا واقع در خیابان مطهری
تهران حرکت کردند و به جمع دانشآموزان و دانشجویان تجمعکننده در مقابل لانه
جاسوسی سابق آمریکا پیوستند.
مراسم 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبارجهانی
از ساعت 10 صبح امروز در سراسر کشور آغاز شده و همزمان در تهران نیز دانشجویان،
دانشآموزان و اقشار مختلف مردم با تجمع در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا، با سر
دادن شعار "مرگ بر آمریکا" خشم انزجار خود را از سیاستهای خصمانه آمریکا به نمایش
گذاشتند.
«مدافعان حرم»به مراسم 13 آبان آمدند
جمعی از دانشآموزان مدارس تهران با سربند مدافعان حرم در راهپیمایی امروز یومالله 13 آبان که مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار میشود حضور یافتند.
این دانشآموزان با در دست داشتن پلاکاردها و بنرهایی با همین مضمون به سمت سفارت سابق آمریکا در حرکت هستند.
*هشدار تهرانیها به نفوذ سیاسی اقتصادی آمریکا
راهپیمایی کنندگان تهرانی با در دست گرفتن پلاکاردهایی همچون «حافظ آمریکا بودن ممنوع» و «نفوذ سیاسی اقتصادی ممنوع» به مسئولان کشورمان در مورد خوشبینی به کشور عهد شکن آمریکا هشدار دادند.
در این مراسم همچنین راهپیمایی کنندگان با شعار« نسل علی اکبریم فداییان رهبریم» حمایت خود را از رهبر معظم انقلاب ابراز داشتند.
*چون مصدق به آمریکا اعتماد نکنیم/ آقای ظریف احتیاط احتیاط
راهپیماییکنندگان یومالله 13 آبان با در دست گرفتن پلاکاردهایی با عنوان «چون مصدق به آمریکا اعتماد نکنیم و آقای ظریف احتیاط احتیاط» بد عهد بودن مسئولان آمریکا را به سمع و نظر مسئولان کشورمان گذاشتند.
همچنین در مراسم این راهپیمایی پلاکاردهایی با عنوان صلح آمریکایی و گفتارهایی از امام راحل مبنی بر اینکه هر چه فریاد دارید سر آمریکا بزنید، نصب شده است.
*«لعنت خدا بر کدخدا» بر پلاکاردهای دانشآموز نقش بست
از جمله شعارهای جدیدی که امسال در پلاکاردها و بنرهای دانشآموزان شرکتکننده در راهپیمایی یومالله 13 آبان به چشم میخورد، «لعنت خدا بر کدخدا» است.
*جدیدترین موشک بالستیک ایران به تجمع ضدآمریکایی مقابل لانه جاسوسی آمد
یکی از موضوعات قابل توجه در این راهپمایی حضور تعداد زیادی ماکت موشک بالستیک «عماد» است.
موشک بالستیک عماد با سوخت مایع، جدیدترین و در عین حال دقیق ترین موشک دوربرد ایران است که در روزهای اخیر و پس مذاکرات هستهای میان ایران و 1+5 تست و رونمایی شد.
این در حالی بود که با صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، برخی نگرانی ها در داخل درخصوص احتمال تحت الشعاع قرار گرفتن روند توانمندسازی موشکی ایران شکل گرفته بود.
تست موشک عماد بازتاب فراوانی در رسانه های داخلی و خارجی داشت و برخی مقامات آمریکایی نیز دراین خصوص موضع گیری کردند.
*راهپیمایان 13 آبان پرچم آمریکا و اسرائیل را به آتش کشیدند
در اولین دقایق آغاز تجمع بزرگ ضداستکباری 13 آبان در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا، پرچم این کشور به همراه پرچم رژیم صهیونیستی به آتش کشیده شد.
*رسایی: برخی فقط جسمشان از سفارت آمریکا بالا رفت و قلبشان پشت دیوار ماند
حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در حاشیه مراسم یوم الله 13 آبان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: حوادث سالهای اخیر نشان میدهد آن سالی که یک عده از دیوار سفارت بالا رفتند آن بدنهایشان بود که سفارت را اشغال و تسخیر کرد.
وی افزود: برخی از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا قلب هایشان پشت سفارت آمریکا ماند و از دیوار سفارت بالا نرفت بلکه سالهای بعد معلوم شد آن کسی که دلهای این ها اشغال کرده است آمریکاست. بنابراین تغییر روش و منش در برخی از انقلابیون حکایت از این میکند که آنها معتقد به شعار مرگ بر آمریکا و مبارزه با امریکا نبودند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: ابهت حضرت امام(ره) و فضای انقلابی آن روز برخی از انقلابی نماها را به این سمت برده بود و شیرینی زندگی دنیا زیر کام آنها به وضوح مشخص بود و امروز انها چهره واقعی خود را نشان دادند.
به اعتقاد رسایی کلیات ملت ایران نسبت به اوایل انقلاب تغییر نکرده و از روزی که انقلاب را شروع کردهاند تا به امروز ثابت کردند که سفارت آمریکا را لانه جاسوسی و منفذ نفوذ میدانند اما علیرغم اینکه ما سفارت آمریکا را تسخیر کردیم امروز لانههای جاسوسی در برخی از رسانهها به چشم میخورد.
*اجرای سرود «ای ایران» و «یار دبستانی» توسط دانشآموزان تهرانی
دانشآموزان تهرانی در حاشیه مراسم راهپیمایی یومالله ۱۳ آبان، سرود «ای ایران» و «یار دبستانی» را همخوانی کردند.
رهبر ایران میداند که دولت آمریکا چگونه است و هماکنون به دنبال این است که
امتیازاتی را که پیشتر کسب کرده قبضه کند و ما را کمی بیشتر به ریشخند
بگیرد.
نشریه والاستریت ژورنال در تحلیلی از اقدامات اخیر تهران در آزمایش
یک موشک بالستیک و تأیید مشروط برجام از سوی رهبر ایران نوشت: برنامه جامع اقدام
مشترک - که به عنوان توافق هستهای ایران نیز شناخته شده است - به صورت رسمی روز
یکشنبه 18 اکتبر پذیرفته شد. از این تاریخ 9 روز گذشته است. اما این توافق از
هماکنون پس زده شده است.
این موضوعی نیست که شما با خواندن اخبار یا توجه
به اظهارات مقامات وزارت خارجه و کاخ سفید متوجه آن شوید. این مایه شرمساری یک دولت
است که تمامی سرمایه دیپلماتیک خود را در این توافق خرج کرده است. همچنین برای
سرمایهگذاران در حوزه کالاهای مصرفی، بانکهای کوچک، شرکتهای چندملیتی اروپایی و
هرکس دیگری که خواهان دست یافتن به بخشی از بازار ایران هستند و نمیتوانند نسبت به
موضوع پایبندی تهران به توافقات صورت گرفته باشد بیاهمیت باشند نیز ناراحت کننده
است.
ما هماکنون در چنین وضعیتی قرار داریم. ایران در حال آزمایش توافق،
بازتفسیر و پاره کردن صفحه به صفحه آن است. برای ایالات متحده - یا دستکم برای رئیس
جمهوری آتی - این درس و عبرت باید واضح باشد: زمانی که یک توافقنامه مزخرف را امضا
میکنید، نتایج مزخرفی هم به دست میآورید.
اوایل ماه جاری میلادی بود که
ایران یک موشک بالستیک نسل جدید موسوم به عماد را آزمایش کرد، که برد آن حدود 1000
مایل بوده و قادر به حمل کلاهکی به وزن 1600 پوند (750 کیلوگرم) است. تنها کاربرد
نظامی آن حمل کلاهک هستهای است. این آزمایش، نقض آشکار قطعنامه 2231 شواری امنیت
است، قظعنامهای که ماه جولای و با اجماع اعضای شورای امنیت تصویب شد و در آن از
«ایران خواسته شده است تا هیچگونه فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده به
منظور حمل سلاحهای هستهای را دستکم برای 8 سال انجام ندهد».
رهبر عالی
ایران، نظر خود را در مورد این توافق طی نامهای علنی به رئیس جمهوری حسن روحانی
اعلام کرد. وی در این نامه نوشت که «رفتار و سخنان دولت ایالات متحده در موضوع
هستهای و مذاکرات طولانی و خستهکننده آن نشان داد که (موضوع هستهای) یکی دیگر از
حلقههای دشمنی خصمانه آنها با جمهوری اسلامی است».
نظرات رهبر عالی ایران
در مورد توافق هستهای از سوی برخی گزارشگران به عنوان تأیید مشروط توافق بازتاب
یافت. اما دقیقا این گونه نبود. (این نظرات) اعمال نظراتی یکجانبه در خصوص تمامی
توافق است، و در آن تصریح شده است که ایالات متحده و هرکس دیگر باید بازنویسیهای
وی را بپذیرد.
بهترین تفسیر از درخواستهای رهبر ایران از سوی «ایگال
کارمون» و «آیلت ساویون»، از موسسه پژوهشهای رسانهای خاورمیانه ارائه شده است.
خواسته یکم: ایالات متحده و اروپا میبایست به صورتی کامل تحریمهای اقتصادی خود را
لغو و نه تعلیق کنند و موضوع احتمال بازگشتپذیری سریع این تحریمها در صورت عدم
پایبندی ایران را مختومه کنند. خواسته دوم: تحریمهای اعمالی علیه ایران که مرتبط
با موضوع تروریسم و حقوق بشر هستند باید از بین بروند، در این وضعیت مهم نیست که
دولت اوباما اصرار دارد که ایران را به خاطر رفتارهایش تنبیه خواهد کرد.
پس
از آن رهبر ایران جدول زمانی که براساس آن ایران باید اورانیوم خود را به خارج
منتقل کند و راکتور اراک را تغییر دهد تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی بتواند تمامی
«موضوعات گذشته و حال» را حل کند، تغییر داده است. موضوعی که به نوبه خود برای
آژانسی که تظاهر به نظارت بر پایبندی ایران به توافق میکند نیز سنگین است. وی
همچنین خواسته خود برای تلاشهای وسیع در زمینه تحقیق و توسعه را تکرار کرد، تا
ایران بتواند در زمان پایان توافق هستهای دستکم 190 هزار «سو» داشته
باشد.
کارمون و ساویون در یادداشت تحلیلی خود در مورد این درخواستها
نوشتهاند: «مجموعه شرایط ارائه شده از سوی رهبر ایران وضعیتی را پدید میآورد که
نه تنها ایران از تأیید برجام خودداری کرده است، بلکه تقریبا در تمامی موضوعات
موانعی را ایجاد کرده است، به گونهای که اجرای توافق ناممکن شده است».
این
موضوع درست است، اما به معنای این نیست که رهبر ایران خواهان توقف مذاکرات است.
بلکه به مثابه بیان این موضوع است: «احتراماً ما آنچه که شما خواستهاید را فراهم
کردهایم، هماکنون فقط در مورد قیمت آن چانه میزنیم». رهبر ایران فهمیده است که
دولت (آمریکا) چگونه است. وی هماکنون به دنبال این است که امتیازاتی را که پیشتر
کسب کرده است در دست بگیرد و ما را کمی بیشتر به ریشخند بگیرد.
نباید از این
موضوع چندان تعجب کرد که ایران از زمان امضای توافق، خفتدادن (ما) را افزایش داده
است. یک روز پس از آزمایش هستهای، ایران خبرنگار متهم نشریه واشنگتنپست را محکوم
کرد. روز دوشنبه نیز گزارشی منتشر شد که یک ایران یک تاجر آمریکایی ایرانیالاصل را
در تهران بازداشت کرده است. در این وضعیت انتظار میرود که طی ماههای پیشرو نیز
چنین توهینهایی انجام شود، وضعیتی که تماما بیانگر این است که رهبر ایران، رئیس
جمهوری آمریکا و دستان دراز شده وی را به چه میزان کوچک و حقیر
میشمارد.
برای دولت آمریکا نیز خوب خواهد بود تا تلاش کند تحقیرهای رهبر
ایران را حس کنند. اما وضع اینگونه نیست. آزمایش موشکی تنها با واکنشی برای
تلاشهایی به منظور اتخاذ «اقدامات مناسب» در سازمان ملل مواجه شد، حال نتیجه به هر
شکلی که درآمد مهم نیست. نامه رهبر ایران که به طور کامل با سکوت مواجه
شد.
شاید هیچکدام از این موضوعات مهم نباشند. تمامی وعدهها و هشدارها
درباره توافق با ایران چیزی فراتر از یک تسلیم در چارچوب دیپلماسی است. همگرایی
نیروها در خاورمیانه طی سالهای گذشته تغییر کرده است و اوباما حتی یک اقدام کوچک
نیز برای بازگرداندن توازن آن انجام نداده است. رهبر ایران این را میداند و وی
شانس یک تسلیم محترمانه را به ایالات متحده نخواهد دارد. هرچند که ممکن است اوباما
از این موضوع مطلع باشد. (اما) به نظر نمیرسد که وی از این بدنامی ناراحت
شود.
حسین قدیانی در یادداشتی با عنوان "هیأت متوسلین به کدخدا!/ چهکسی بود صدا زد
سیمان؟" در وطن امروز نوشت: سیمان را نه این و آن؛ که توافق هستهای وارد ادبیات
سیاسی کشور کرد. براساس این توافق قرار است در قلب رآکتور اراک، سیمان ریخته شود.
چه بسیار نخبه ایرانی که از خواب و خوراک خود زدند، شببیداری کشیدند و از قضا در
اوج تحریم، برای صنعت هستهای کشور، قلبی نوپا و سرزنده دست و پا کردند لیکن جناب
صالحی و دیگر شرکای مافوق، تن به توافقی دادند که براساس آن باید قلب رآکتور اراک
با سیمان پر شود. آنی خود را بگذارید جای آن نخبه وطن که عرق ریخت و خون داد تا قلب
رآکتور اراک، سند مستندی باشد دال بر خودکفایی و خوداتکایی جوان ایرانی؛ حال باید
علاوه بر شهید، شاهد شهادت قلب رآکتور اراک باشد، آن هم به دست توافق امثال ظریف و
صالحی، و آن هم با سیمان! آنی خود را بگذارید جای آن متخصص صنعت هستهای که مشخصا
محل کارش رآکتور اراک بود! آنی خود را بگذارید جای زن و بچه یا مادر و پدر این
متخصص! به راستی چه کسی خوشش میآید که ببیند با سیمان، محصول دسترنج قیمتیاش را
پر کردهاند؟ شگفتا! سیمان فیالواقع قرار است درون قلب رآکتور اراک ریخته شود،
یعنی در عالم واقعیت قرار است روی احساس و عواطف خانواده شهدای هستهای و دیگر
اندیشمندان این عرصه مهم و حیاتی سیمان ریخته شود، آن وقت جناب صالحی رگ گردن کلفت
میکند! که چی؟ که نماینده مجلس مرا تهدید کرده! عجب! سربازان خط مقدم دیپلماسی این
همه نازکنارنجی بودند و ما نمیدانستیم؟! چطور دشمن هر روز، و متاثر از دست فرمان
غلط دوستان دیپلمات، ایران و ایرانی را تهدید میکند، رگ گردن آقایان اندک ورمی
نمیکند لیکن به تهدید خودشان که میرسد، این همه حساس میشوند و احساسی؟! یعنی
تهدید همه ایران، اندازه تهدید فلان دیپلمات، ارزش صرف غیرت ندارد؟! باورم هست اگر
یکصدم این غیرتی که روی خودشان داشتند، روی مملکت هم میداشتند، دیگر توافق
هستهای این همه دلبخواه دشمن از آب درنمیآمد. همچین قپی در میکنند که نماینده
مجلس مرا تهدید کرده کأنه نماینده مذکور با کارد سلاخی بالای سرش ایستاده! خجالت هم
چیز خوبی است! ما را باش فکر میکردیم بعضی از این دیپلماتها اگر انقلابی نیستند
لااقل با الفبای مردی و مردانگی حداقلی از مؤانست را دارند! همالان یادم آمد
روزگار کودکی را، و نه حتی دبستان که آمادگی و مهدکودک! آنجا و آن روزها اگر
پسربچهای در مواجهه با یک تهدید همکلاسی خود، قیصریه را میخواست به آتش بکشد، همه
به آن همکلاسی نازکنارنجی میگفتند: «بچه ننر!» و بعد ادامه میدادند: «حالا این
یه حرفی زد! تو چقدر بچهای؟» صدالبته در عالم سیاست نام چنین مواجههای
دیگر
«بچه ننربازی» نیست، بلکه بیتعارف ذیل عنوان «پدرسوخته بازی» تعریف
میشود! چطور مافوق همین دیپلمات، و در بدترین اتهام ممکن، منتقد خود را «حواله به
جهنم» میدهد، تهدیدی رخ نداده اما وای از آن روز که به حضرات احساسی و نازکطبع
عرصه دیپلماسی از گل نازکتر گفته شود! آری! همه به یاد دارند که رئیس قوه مجریه،
باری پیش از این جمله اصحاب نقد را حواله به جهنم داد! ما هم میخواستیم مثل آقای
صالحی بازی درآوریم، باید مینوشتیم که اولا صرف این حواله دادن به جهنم یعنی
تهدید به قتل جمیع جماعت منتقد! و ثانیا یعنی مشخص کردن جایگاه ابدی کشتهشدگان،
آنهم در جهنم! جز این است؟ و این درحالی است که نماینده مجلس، برای حرف خود، کلی
اما و اگر گذاشته، بیآنکه اشاره به جهنم رفتن آقای صالحی بعد از مرگ کذایی داشته
باشد! درجه آخر و منباب خیرخواهی توصیه میکنیم آقایان را که کمی بزرگ شوند!
عاقبت، چنین توافقی، تنها و
تنها محصول درشتخویی با هموطن و نرمخویی با اجنبی
است. آقایان! هیأت متوسلین به کدخدا زدهاید، اشکالی ندارد. مینویسیم پای
لیاقتتان که تدبیر اقتصادی را بهجای همت جوان ایرانی، تقاضا از دشمن میکنید اما
میخواهید
به کدخدا توسل کنید، خب! توسل کنید!
دیگر چرا برای نمایندگان ملت
خودتان بازی
درمیآورید؟!
یکی از سوالات مطرح در خصوص عزاداری اینکه نظر مراجع در مورد برهنه شدن در سینه زنی چیست؟
پاسخ:
آنچه در روایات فراوان مورد سفارش و تأکید است عزاداری و محزون و گریان بودن در مصیبت شهادت و مظلومیت و فقدان اولیای الهی به ویژه سالار شهیدان، امام حسین(ع) است. شکل عزاداری و چگونگی آن به حسب عرف و عادت و مراسم و فرهنگ جامعه ای مختلف است و در روایات بر شکل خاصی از آن تأکید نشده است. لخت شدن در مراسم عزاداری که در بعضی جاها معمول است تابع همین عرف و عادت است و دارای فضیلت و ارزش خاصی نمی باشد و هیچ گونه تأکیدی بر آن نشده بلکه در جاهایی که این مراسم در معرض دید و تماشای خانم ها می باشد، ترک این کار و با لباس عزاداری کردن بدون شک بهتر و مناسب تر است. بلکه اگر کمک به گناه باشد جایز نیست.
نظر مراجع:
حضرت امام و آیت الله فاضل: اگر لخت شدن باعث مفسده نباشد، اشکال ندارد و بر زنان واجب است از نگاه کردن به بدن نامحرم اجتناب کنند.
(امام، استفتائات، ج ۳، سؤالات متفرقه، س ۴۶؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۱۶۳ و ۲۱۶۵.)
آیت الله مکارم: احتیاط واجب آن است که مردان از این کار خوددارى کنند.
(مکارم، استفتائات، ج ۲، س ۷۶۵.)
آیت الله تبریزى: اشکال ندارد
(تبریزى، استفتائات، س ۲۰۰۴ و tabrizi.org، لخت شدن عزاداران.)
آیت الله صافى: اگر در معرض دید زنان نامحرم نباشد، اشکال ندارد.
(صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۵۹۷.)
آیت الله بهجت: بنابراحتیاط واجب باید بدن خود را از نامحرم بپوشاند.
(بهجت، توضیح المسائل، م ۱۹۳۷.)
آیت الله خامنه ای: در صورتى که نامحرم نباشد و مستلزم مفسده نباشد، برهنه شدن و سینه زدن جایز است ولى مناسب است با لباس عزادارى انجام بگیرد.
در مراسم تشییع پیکر سردار سرافراز اسلام شهید حسین همدانی، فرزند برومند ایشان،
وهب همدانی وصیتنامه پدر شهید خود را قرائت کرد.
در این وصیت نامه آمده
است:
بسمالله الرحمن الرحیم
سپاس خدای را که نعمتها فراوان بر ما
ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و
مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم.
دوران احیای
اسلام عزیز و عزتمندی ملتهای مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه
و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملتها، عصر زوال طاغوتها، عصر فروپاشی قدرتهای
استکباری و عصر برگشتن به خویشتن.
خدا را هزاران شکر به خاطر نعمتهایش،
نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان
خدا شدهاند.
زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئهها و
فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملتها که سرآمد
همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند.
چه
افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده
کردند و 10 سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند.
جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را
ادامه داد.
خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت برخورداری از ولایت، ولایت
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع).
مگر میتوان از نعمت بزرگی که خدای مهربان
به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین
خلف آن، علی زمانمان که ادامهدهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا
از همه گردنهها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه
زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.
بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد
تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها
این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم
اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه
میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم
هوای رفتن کرده بود.
خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و
خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.
از همه دوستان و آشنایان
حلالیت میطلبم، از امام و مولایم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای
(مدظلهالعالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا انشاالله به
لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.
از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه
شرمنده بودم که نمیتوانستم خدمتگذار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند.
تشکر دارم
از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند انشاالله این عمل شما را
ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش میکنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه
طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهریها صبر داشته باش و مراقب باش
فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی
دنیا و آخرت را دارد.
فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارزشهای
اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزشهایش میتوانند تأثیرگذار و
مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزشهاست.
سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم.
برای خواهرانم و
برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک
آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر
هستم.
از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و
روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم،
جبران کنم!
هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی
طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با
شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی.