علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه
علویون

علویون

علویون فاز 5 اندیشه

با توافقی که بتواند انجام شود موافقم/ توافق در کلیات و جزئیات در یک مرحله باشد


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی، با تبیین علت و هدف اصلی دشمنی ۳۶ ساله و ادامه دار دولت آمریکا و خطای محاسباتی آنها برای به زانو درآوردن و تحقیر ملت ایران، به رفتار و عملکرد منطقی و مستدل ایران در مذاکرات هسته ای و رفتار غیر منطقی و باج خواهانه طرف مقابل اشاره و تأکید کردند: ملت ایران در روز ۲۲ بهمن نشان خواهد داد که زیر بار حرف زور نمی رود و پاسخ هر تحقیر کننده ای را نیز با ضربه متقابل خواهد داد.

در این دیدار که همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران و کارکنان نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای آن حادثه مهم را حاوی یک مضمون پرمغز و ماندگار دانستند و گفتند: اقدام شجاعانه فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی در ۱۹ بهمن ۵۷، نشان دهنده سخن حق و پرجاذبه انقلاب اسلامی است که توانسته بود حتی به اعماق دلهای نیروی هوایی ارتش پادشاهی آن زمان که نور چشمی آمریکا نیز بود، نفوذ کند.

ایشان با تأکید بر لزوم شناخت و حفظ این حقیقت مهم، به برخی واقعیات صحنه از جمله نفوذ فراگیر انقلاب اسلامی اشاره کردند و افزودند: با پیروزی انقلاب اسلامی، ملتها با دیدن شجاعت و دلیری ملت ایران که علناً در مقابل زورگویی های امریکا ایستاد، به هیجان آمدند و جذب پیام انقلاب شدند.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در طرف مقابل نیز، قدرتهای زورگو و در رأس آنها امریکا، از همان روز اول انقلاب، از هیچ اقدام و فشاری برای خاموش کردن این حرکت عظیم و رو به گسترش، فروگذار نکردند و این دشمنی تا امروز هم ادامه دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دشمنی امریکا و قدرتهای استکباری با اشخاص نیست، آنها با اصل حرکت و جهت گیری توأم با ایستادگی و استقلال طلبی و عزت خواهی ملت ایران دشمن هستند.

ایشان با یادآوری سخنان برخی سیاستمداران امریکایی در سالهای اخیر که بغض و کینه خود را با ملت ایران، صراحتاً بیان کردند گفتند: آنها از ایستادگی ملت ایران عصبانی هستند و هدف اصلی امریکا و همراهانش، به زانو در آوردن و تحقیر ملت ایران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحلیل هستند.
رهبر انقلاب اسلامی، علت ناکامی های پی در پی امریکاییها در مسائل منطقه و بویژه مسائل ایران را، همین خطای محاسباتی و اشتباهات راهبردی دانستند و افزودند: یک نمونه از این خطاها، اظهارات چند روز پیش یک مقام امریکایی است که گفته بود، ایرانی ها در مذاکرات هسته ای، دست بسته هستند و گیر افتاده اند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در روز ۲۲ بهمن شما خواهید دید که ملت ایران چه حضوری خواهد داشت و آن موقع معلوم خواهد شد که آیا ملت ایران دست بسته است؟
ایشان خاطرنشان کردند: دست ملت و مسئولان ایران هیچگاه بسته نبوده و این موضوع را در عمل نشان داده اند و از این پس نیز با ابتکارات و شجاعت خود، آن را نشان خواهند داد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن طرفی که فعلاً گیر افتاده و دچار مشکل است، امریکا است و همه واقعیات این منطقه و خارجِ منطقه، اثبات کننده این حقیقت است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شکست سیاستهای امریکا در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین، غزه، افغانستان و پاکستان و همچنین شکست امریکا در اوکراین، خطاب به امریکاییها تأکید کردند: این، شما هستید که سالهای متمادی، پی در پی شکست خورده اید اما جمهوری اسلامی ایران پیش رفته و به هیچ وجه با سی و چند سال گذشته قابل مقایسه نیست.
ایشان با اشاره به پیشرفتهای گسترده جمهوری اسلامی در علم و فناوری، در مسائل گوناگون اجتماعی، و در مسائل بین المللی و همچنین نفوذ عظیم منطقه ای و رسوخ مبانی انقلاب در دلهای جوانان افزودند: جمهوری اسلامی ایران با این ذخیره ارزشمند از تجربیات، با قدرت، در حال پیشرفت است و امریکاییها که نتوانستند این ریشه را قلع و قمع کنند اکنون مجبور به تحمل نظام جمهوری اسلامی هستند و طراحی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی آنها مانع از این پیشرفت نخواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی به مذاکرات هسته ای و تلاش بدخواهان و معاندان برای القای درماندگی ایران در این موضوع اشاره کردند و چند نکته مهم را درباره مذاکرات هسته ای متذکر شدند.
اولین نکته ای که حضرت آیت الله خامنه ای به آن اشاره کردند موافقت با اصل توافق بود که گفتند: من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم.
ایشان با اشاره به اظهارات مکرر امریکاییها که می گویند «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» افزودند: ما هم همین عقیده را داریم! و معتقدیم توافق نکردن بهتر از توافقی است که به ضرر منافع ملی و زمینه ساز تحقیر ملت بزرگ ایران شود.
تلاش بی وقفه مسئولین و هیأت مذاکره کننده برای خارج کردن حربه تحریم از دست دشمن، دومین نکته ای بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: اگر این اتفاق رخ دهد و با توافق، حربه تحریم از دست دشمن خارج شود، بسیار خوب است اما اگر این اتفاق نیفتاد، همه بدانند که راهکارهای فروانی در داخل کشور برای کُند کردن حربه تحریم وجود دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر با همت و تلاش، به داشته های خود، به صورت مناسب توجه کنیم، حتی اگر نتوانیم حربه تحریم را از دست دشمن خارج کنیم، می توانیم آن را کُند کنیم.

نکته سوم رهبر انقلاب اسلامی، در خصوص رفتار منطقی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته ای و رفتار غیر منطقی و زورگویانه طرف مقابل بود.
حضرت ایت الله خامنه ای با اشاره به سخنان چندی پیش رئیس جمهور مبنی بر اینکه مذاکره به معنای رسیدن دو طرف به نقطه مشترک است، گفتند: بر همین اساس، نباید در مذاکره، یک طرف با رفتار غیر منطقی تلاش داشته باشد که هر آنچه مورد توقع او است، محقق شود.
ایشان خاطرنشان کردند: رفتار امریکاییها و چند کشور اروپایی دنباله رو آنها، در مذاکرات، غیر منطقی است و با پرتوقعی انتظار دارند همه خواسته های آنها تحقق یابد در حالیکه این، روشِ مذاکره نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای، ایستادگی مسئولان در مقابل زیاده خواهی طرف مقابل را کاملاً صحیح دانستند و با اشاره به عملکرد مستدل و منطقی جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف از جمله دوران دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، و همچنین مسائل گوناگون بعد از جنگ، خاطرنشان کردند: نظام اسلامی در مذاکرات هسته ای نیز براساس منطق عمل می کند اما طرف مقابل هیچ منطقی ندارد و به دنبال بی منطقی، با تکیه بر زور است.

ایشان تأکید کردند: ملت ایران زیر بار زورگویی و زیاده خواهی و رفتارهای غیر منطقی نخواهد رفت.
رهبر انقلاب اسلامی یک بار دیگر افزودند: من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعاً ملت ایران هم با هر توافقی که در بر دارنده عزت و احترام او باشد، مخالفتی ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: باید در مذاکرات، تکریم، حرمت و پیشرفت ملت ایران محفوظ بماند زیرا این ملت عادت به پذیرش زورگوییِ طرف مقابل اعم از امریکا و دیگران، ندارد.
ایشان همچنین با اشاره به برخی مباحث مطرح شده درخصوص توافق دو مرحله ای که ابتدا توافق بر اصول کلی و بعد از مدتی توافق بر جزئیات باشد، خاطرنشان کردند: چنین توافقی پسندیده نیست زیرا با تجربه ای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافقِ صِرف در کلیات، وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی در پی در جزئیات.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند:اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مفاد این قرار داد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل باشد و مفاد توافق نباید به گونه ای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.
ایشان خاطرنشان کردند: به لطف خداوند ملت ایران در ۲۲ بهمن نشان خواهد داد هرکسی که بخواهد این ملت را تحقیر کند، با ضربه متقابل مواجه خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: همه ملت ایران و همه دلسوزان متفقند که عزت ملی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است زیرا اگر عزت ملی نباشد، امنیت و پیشرفت هم نخواهد بود، بنابراین عزت ملی باید محفوظ بماند و مسئولان هم این موضوع را می دانند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان خاطرنشان کردند: به فضل الهی، ملت ایران با حضور مقتدرانه و عزم راسخ خود در ۲۲ بهمن، دشمن را به زانو درخواهد آورد.
در ابتدای این دیدار امیر سرتیپ خلبان حسن شاه‌صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش با گرامیداشت نوزدهم بهمن سالروز بیعت تاریخی همافران با امام خمینی (ره)، گزارشی از توانمندی‌ها و پیشرفت‌های نیروی هوایی ارائه کرد.
امیر سرتیپ شاه‌صفی گفت: طراحی، ساخت و ارتقای شبیه‌سازهای پروازی، دستیابی به توان طراحی و ساخت جنگنده پهن‌پیکر بدون سرنشین، «راه اندازی، بازسازی و بازیابی انواع هواپیماها» و عمق‌دهی به تجهیزات موجود، تولید انواع تجهیزات هواپایه و راه اندازی و عملیاتی کردن موشک های راهبردی با استفاده از توانمندی‌های داخلی در نیروی هوایی ارتش موید ادعای درهم شکستن پنجه‌های تحریم تجهیزات دفاع هوایی و نویدبخش ایجاد تراز جدیدی از توازن دفاعی در منطقه است.
پیش از این دیدار فرمانده معظم کل قوا در دیدار جداگانه با فرماندهان ارشد نیروی هوایی و پدافند جمهوری اسلامی ایران با اشاره به نقش حساس و خطیر نیروی هوایی و پدافند ارتش جمهوری اسلامی در مجموعه ی نظام دفاعی کشور افزودند: نیروی هوایی به اقتضای حرفه ی خود متکی به دانش و فناوری است و این مسئله از جهاتی در مواجهه با تهدیدات پیرامونی اهمیت این نیرو را بیشتر می کند.

34 حدیث در باب دوستی و برادری

امام على علیه السلام :

خَیرُ اِخوانِکَ مَن دَعاکَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَکَ اِلى اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ؛

بهترین برادرانت (دوستانت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.

غررالحکم، ح 5022

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 امام على علیه السلام :

وَابذُل ... لِلعامَّةِ بِشرَکَ وَمَحَبَّتَکَ وَلِعَدُوِّکَ عَدلَکَ وَإِنصافَکَ ... ؛
گشاده رویى و دوستى ات را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بکار گیر.


حدیث (1) لقمان حکیم علیه السلام :

یا بُنَىَّ لاتَعدُ بَعدَ تَقوَى اللّه  مِن اَن تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛

فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شایسته نگذر.

الاخوان، ص 110، ح 25

حدیث (2) امام على علیه السلام :

خَیرُ اِخوانِکَ مَن دَعاکَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَکَ اِلى اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ؛

بهترین برادرانت (دوستانت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.

غررالحکم، ح 5022

حدیث (3) پیامبر صلى الله علیه و آله :

مَن اَرادَ اللّه  بِهِ خَیرا رَزَقَهُ اللّه  خَلیلاً صالحِا؛

هر کس که خداوند براى او خیر بخواهد، دوستى شایسته نصیب وى خواهد نمود.

نهج الفصاحه، ح 3064

حدیث (4) لقمان حکیم رحمه الله :

یا بُنَىَّ اتَّخِذ أَلفَ صَدیقٍ وَأَلفٌ قَلیلٌ وَلاتَتَّخِذ عَدُوّا واحِدا وَالواحِدُ کَثیرٌ؛

فرزندم هزار دوست بگیر که هزار دوست هم کم است و یک دشمن مگیر که یک دشمن هم زیاد است.

بحارالأنوارف ج13، ص413، ح4

حدیث (5) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

اَلجَلیسُ الصّالِحُ خَیرٌ مِنَ الوَحدَةِ، وَالوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلیسِ السّوءِ؛
هم نشین خوب، از تنهایى بهتر است و تنهایى از هم نشین بد بهتر است.

امالى طوسى، ج1، ص535، ح1162

حدیث (6) امام على علیه السلام :

مَن لَم یُقَدِّم فِى اتِّخاذِ الإِخوانِ الاِعتِبارَ دَفَعَهُ الاِغتِرارُ إِلى صُحبَةِ الفُجّارِ؛
هر کس در انتخاب برادران (دوستان) امتحان را مقدم ندارد، فریب خوردگى او را به مصاحبت با بدکاران مى کشاند.

غررالحکم، ج5، ص398ف ح8922

حدیث (7) امام على علیه السلام :

خَیرُ إخوانِکَ مَن دَعاکَ إلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَکَ إِلى أَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ أعمالِهِ؛
بهترین برادرانت (دوستت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى بخواند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.

غررالحکم، ج3، ص434، ح5022

حدیث (8) امام صادق علیه السلام :

لا یَنبَغى لِلمَرءِ المُسلِمِ أَن یُواخىَ الفاجِرَ وَلاَ الحمَقَ وَلاَ الکَذَّابَ؛
سزاوار نیست که مسلمان با بدکار و احمق و دروغگو رفاقت کند.

کافى، ج2، ص640، ح3

حدیث (9) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

ثَلاثَةٌ تُخلِصُ المَوَدَّةَ: إِهداءُ العَیبِ، وَحِفظُ الغَیبِ، وَالمَعونَةُ فِى الشِّدَّةِ؛
سه چیز دوستى را یکرنگ مى سازد: هدیه کردن عیب هاى یکدیگر، در غیبت دوست پاس خاطر او را داشتن و بدگویى نکردن و یارى رساندن در سختى.

تنبیه الخواطر، ج2، ص121

حدیث (10) امام على علیه السلام :

اَلصَّدیقُ مَن کانَ ناهیا عَنِ الظُّلمِ وَالعُدوانِ مُعینا عَلَى البِرِّ وَالحسانِ؛
دوست، کسى است که از ظلم و تجاوزگرى باز دارد و بر انجام خوبى و نیکى یارى کند.

غررالحکم، ج2، ص128، ح2078

حدیث (11) امام على علیه السلام :

وَابذُل ... لِلعامَّةِ بِشرَکَ وَمَحَبَّتَکَ وَلِعَدُوِّکَ عَدلَکَ وَإِنصافَکَ ... ؛
گشاده رویى و دوستى ات را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بکار گیر.

خصال، ص147، ح178

حدیث (12) امام على علیه السلام :

حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَیونِسَ الرِّفاقَ؛
خوش اخلاقى  روزى  ها را زیاد مى کند و میان  دوستان  انس  و الفت  پدید مى آورد.

نهج الفصاحه، ح 781

حدیث (13) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

لاتَزالُ اُمَّتى بِخَیرٍ ما تَحابّوا وَتَهادَوا وَأَدَّوُا المانَةَ؛
امّت من تا هنگامى که یکدیگر را دوست بدارند، به یکدیگر هدیه دهند و امانتدارى کنند، در خیر و خوبى خواهند بود.

عیون اخبار الرضا، ج1، ص32، ح25

حدیث (14) امام على علیه السلام:

اَلکَـیِّسُ صَدیقُهُ الحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الباطِلُ؛
 انسان زیرک، دوستش حق است و دشمنش باطل.

غررالحکم، ح 1524

حدیث (15) امام صادق علیه‏السلام :

مَن غَضِبَ عَلَیکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَلَم یَقُل فیکَ سوءا فَاتَّخِذهُ لِنَفسکَ خَلیلاً؛
هر کس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب کن.

معدن الجواهر، ص 34

حدیث (16) امام علی علیه السلام:

إِذَا اختَشَمَ المُومِن أَخَاهُ فَقَد فَارقَهُ ؛
به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.

محاضرات، ج2، ص28

حدیث (17) امام علی علیه السلام:

اَعجَزُ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِخوَانِ، وَاَعجَزُ مِنهُ مَن ضَّیعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم؛
عاجز ترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد.

الامالی، ص 110

حدیث (18) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

یا عَلىُّ... لاتُصادِق آکِلَ الرِّبا فَإِنَّهُ یُبارِزُ اللّه لأَِنَّ اللّه تَعالى قالَ: (فَإِن لَم تَفعَلوا فَذَنوا بِحَربٍ مِنَ اللّه وَرَسولِهِ)؛

اى على: با رباخوار رفاقت نکن، زیرا او با خداوند به مبارزه برخواسته، چون خداوند متعال مى فرماید: «اگر دست از رباخوارى برنداشتید پس به خدا و رسولش اعلان جنگ دهید».

میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 46، ح 189

حدیث (19) امام على علیه‏السلام :

 اَلکَـیِّسُ صَدیقُهُ الحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الباطِلُ؛

 انسان زیرک، دوستش حق است و دشمنش باطل.

غررالحکم، ح 1524

حدیث (20) امام على علیه‏السلام :

جَلیسُ الخَیرِ نِعمَةٌ، جَلیسُ الشَّرِّ نِقمَةٌ؛

همنشین خوب نعمت و همنشین بد، بلا و مصیبت است.

غررالحکم، ح4719 و 4720

حدیث (21) امام على علیه‏ السلام :

قارِن اَهلَ الخَیرِ تَکُن مِنهُم وَ بایِن اَهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم؛

با خوبان معاشرت کن تا از آنان باشى و از بدان دورى کن تا از آنان نباشى.

نهج البلاغه، نامه 31

حدیث (22) امام على علیه‏السلام :

لا تَصفُو الخِلَّةُ مَعَ غَیرِ اَدیبٍ ؛

دوستى با شخص بى‏ادب ، صمیمانه نخواهد شد.

بحار الأنوار، ج 67، ص 400، ح 73

حدیث (23) امام صادق علیه‏السلام :

اَدَّبَنى اَبى علیه‏السلام بِثَلاثٍ ... ونَهانى عَن ثَلاثٍ : قالَ لى : یا بُنَىَّ مَن یَصحَب صاحِبَ السّوءِ لا یَسلَم وَ مَن لا یُقَـیِّد اَ لفاظَهُ یَندَم ، وَ مَن یَدخُل مَداخِلَ السَّوءِ یُتَّهَم... وَ نَهانى اَن اُصاحِبَ حِاسِدَ نِعمَةٍ وَ شامِتا بِمُصیبَةٍ ، اَو حامِلَ نَمیمَةٍ ؛

پدرم علیه‏السلام مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهى‏ام فرمود . سه نکته ادب این بود که فرمود : فرزندم! هرکس با دوست بد بنشیند ، سالم نمى‏ماند و هر کس گفتارش را کنترل نکند ، پشیمان مى‏شود ، و هر کس به جایگاه‏هاى بد وارد شود ، مورد بدگمانى قرار مى‏گیرد (زیر سؤال مى‏رود) و آن سه چیز که مرا از آن نهى فرمود: دوستى با کسى که چشم دیدن نعمت کسى را ندارد، و با کسى که از مصیبت دیگران شاد مى‏شود و با سخن‏چین.

نهج البلاغه ، حکمت 73

حدیث (24) امام على علیه‏ السلام :

عَوِّد لِسانَکَ لینَ الکَلامِ وَ بَذلَ السَّلامِ، یَکثُر مُحِبّوکَ وَ یَقِلَّ مُبغِضوکَ؛

زبان خود را به نرمگویى و سلام کردن عادت ده، تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند.

غررالحکم، ح 6231

حدیث (25) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

ألمَرءُ عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.
آدمی بر آیین دوست خود است پس بنگرید با که دوستی می کنید.

بحارالانوار ج71 ص19

حدیث (26) امام جواد علیه السلام فرمودند:

اِیاکَ وَ مصاحِبَةَ الشِّریرِ ، فَاِنَّهُ کالسَّیفِ المَسلولِ یُحسِنُ مَنظَرَه وَ یَقبَحُ اَثَره؛

از همراهی و رفاقت با آدم شرور بپرهیز ،زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.

مسندالامام الجواد، ص243

حدیث (27) امام صادق علیه السلام:

لا تُشـاوِر اَحمَق وَ لا تَستَعِنَّ بَکَذّابٍ وَ لا تَثق بِمَوَدَهِ مُلُوک؛

با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.

تحف العقول،ص316

حدیث (28) امام رضا علیه السلام:

صدیقُ کلُّ امرئٍ عَقلُهُ و عَدُوُّهُ جَهلُهُ؛

دوست هرکسی عقل اوست و دشمن هر کس نادانی اوست.

جهاد النفس، ح82

حدیث (29) امام علی علیه السلام:

لا یکونُ الصَّدیقُ صَدیقاً حَتى یَحفَظُ اَخاهُ فى ثَلاثٍ:فى نکبَتِه وَ غَیبَتِه وَ وَفاتِه؛

دوست اگر در سه مورد دوستش را حمایت نکند دوست نیست:در شدت و گرفتارى او ، در غیبت وى و پس از مرگش.

(نهج البلاغه)

حدیث (30) امام محمد باقر علیه السلام:

اِعرِف المَودَّهَ فِی قَلبِ اَخیکَ بِما لَه فِی قَلبِکَ؛

دوستی قلبی برادرت را از اندازه دوستی قلبی خودت نسبت به او بفهم.

(تحف العقول ، ص 304)

حدیث (31) پیامبر اکر م (صلی الله علیه وآله ):

اِختَبِرُوا النّاسَ بِأخدانِهِم فَإنَّما یُخادِنُ الرَّجُلُ مَن یُعجِبُهُ نَحوُهُ؛

مردم را به دوستانشان بیازمایید؛ زیرا آدمى با کسى که از رفتارش خوشش بیاید، دوستى مى‏کند.
 

(تنبیه الخواطر، ج 2، ص 249)

حدیث (32) امام علی (ع):

اُبذُل لِصَدیقِکَ کُلَّ المَوَدَّةِ وَ لاتَبذُل لَهُ کُلَّ الطُّمانینَهِ.
هر چه محبت داری نثار دوستت کن امّا هر چه اطمینان داری به پای او مریز.

بحارالانوار ج71 ص16

 

حدیث (33) امام علی (ع):

فِی الضَّیقِ یَتَبَیَّنُ حُسنُ مُواساةِ الرَّفِیقِ

خوب یارى رساندن به دوست، در تنگنا آشکار مى‏شود.

میزان الحکمه، ح 7370

حدیث (34)  امام عسکرى(سلام الله علیه):

خَیرُ إخوانِکَ مَن نَسِیَ ذَنبَکَ، وذَکَرَ إحسانَکَ إلَیهِ.

بهترین برادر تو آن کسى است که گناه و خطاى تو را به خود، فراموش کند.


میزان الحکمة: ح 288

نقد جدی حضرت امام به حرف آخوند خراسانی درباره تحریف قرآن

یکی از مراجع تقلید گفت: امام راحل وقتی به حرف ناروای صاحب کفایه درباره تحریف قرآن رسید، همانطور که درانقلاب حمله می‌کرد، به آخوندخراسانی هم حمله کرد،نه آن طور که یک مرجعی به مرجع دیگری اشکال کند.

به گزارش مهر، آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی شامگاه چهارشنبه در اختتامیه بیستمین جشنواره قرآن و حدیث جامعه المصطفی العالمیه اظهار کرد: ما در فرصتی هستیم که ندای اسلام به برکت خون‌های پاک شهدا به جهان عرض می‌شود.

وی گفت: عرضه کردن اسلام چهار عنصر محوری دارد که تاکنون این عناصر چهارگانه را از ما ربودند و جامعه‌ای که خلع سلاح شود جزء اینکه پیرو غرب یا شرق باشد چاره‌ای ندارد. مفسر بزرگ قرآن کریم این چهار عنصر را در دو منبع تولید شامل صراط (قرآن و عترت) و سراج (عقل و نقل) بیان کرد و افزود: امتی که راه و مهندسی راه (صراط) و چراغ و شعله چراغ (سراج) را از او بگیرند ناچار است تسلیم بشود.

این مرجع تقلید اضافه کرد: در بین عالمان و عاقلان تلاش و کوشش زیادی شده تا آن دو راه و مهندسی آن دو را به جای اولش برگردانند و این دو چراغ را روشن نگه بدارند و هم دو راه را تسطیح کنند و هم فتیله این دو چراغ را بالا بکشند.

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه در قرآن کریم بیش از ۳۰۰ بار از یعقلون، یتفکرون، یعلمون و واژه‌هایی از این دست ذکر شده، اظهار کرد: در بحران‌هایی که هم جلوی هندسه و مهندسی صراط را گرفتند، هم جلوی شعله‌ور شدن چراغ را گرفتند، از هر عالم و عاقل و فرهیخته و دانشمندی کار ساخته نیست.

حضرت امام قائم به عقل و علم بود
وی گفت: اینکه قرآن کریم بیش از ۳۰۰ بار یعقلون، یتفکرون، یعلمون و... را ذکر کرد برای حل بحران‌های جمعی و سیاسی فرمود یک گروه می‌تواند مشکل را حل کند و آن «لقوم یعقلون» و «لقوم یعلمون» است. ما قوم عقل مثل قوم عرب یا عجم یا شرقی و غربی نداریم؛ قوم عقل یعنی قائم به عقل مثل «روح‌الله»، قائم به علم مثل «روح‌الله».

استاد برجسته حوزه تاکید کرد: از هر عالمی ساخته نیست که یک فرمان صادر کند که هزاران شهید، کشور را روح ببخشند؛ از قائم به عقل و قائم به علم لازم است. آن که قائم به عقل است، مثل روح‌الله توان این را دارد که ایران را کعبه کند و جامعه المصطفی به دور این کعبه طواف کند.

وی با بیان اینکه یک امام راحل می‌طلبد که گروه خونش علم و عقل باشد، اظهار کرد: اگر وجود مبارک حضرت بقیه‌الله(عج) جهان را عادل می‌کند، نه چون عالم و معصوم است، بلکه چون قائم به عصمت است. آنکه بتواند جهان را به عقل و علم دعوت کند باید خود قائم به عصمت و عقل و عدل باشد.

آیت‌الله جوادی آملی افزود: اگر کسی قائم به عقل و قائم به عدل بود، لقوم یعقلون و لقوم یعلمون است و توان این را دارد بحران‌ها را رهبری کند، بحران و موج بیافریند و موج سواری کند و اقیانوس را بپیماید.

وی تصریح کرد: اکنون که شما می‌بینید جامعه المصطفی پنجره‌ای از حوزه به جهان شد برای این است که راه روح الله را خوب طی کرد.

این مرجع تقلید گفت: درست است که سرمایه داران هم مورد لطف خدا قرار می‌گیرند ولی محور اصلی کعبه پابرهنه‌ها و مردم محروم هستند. آنکه قبله را حفظ می‌کند پابرهنه است.

وی ادامه داد: اگر نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب رفت از همین راه است. اگر آن بزرگوار جامعه را به این سمت دعوت کرد، چون خودش قائم به عقل بود فهمید که قیام به عقل و عدل به پابرهنگان است.

آیت‌الله جوادی آملی تاکید کرد: هواپیمانشین را هم کعبه می‌پذیرد ولی از او کاری ساخته نیست. او توان ایستادگی در برابر داعش را ندارد، این پابرهنه است که اهل مبارزه است و در برابر داعش می ایستد.

عقل فقط صراط را تشخیص می‌دهد
استاد برجسته حوزه با تشریح عناصر چهارگانه اظهار کرد: راه رسیدن به حقیقت به مهندسی خداست. مهندسی در جهان هستی نیست مگر خدا و سراجی در جهان نیست مگر شریعت و دین.

وی گفت: عقل چراغ است و فقط راه را می‌بیند. دین که صراط و راه سعادت است مال خداست و خدا به وسیله وحی، انبیاء و اولیای الهی و معصومان را آگاه می‌کند.

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه از طریق قرآن و عترت می‌توانیم دین را بشناسیم، تصریح کرد: عترت، عصمت و ولایت همتای با قرآن است و مهندس این صراط هم الله است، بنابراین از عقل هیچ کاری جز تشخیص صراط ساخته نیست.

نقد جدی حضرت امام به حرف آخوند خراسانی درباره تحریف قرآن
مفسر بزرگ قرآن کریم با تشریح تلاش‌هایی که برای تضعیف این عناصر چهارگانه شده، گفت: در عصر جاهلی به صراط و عترت یا گفتند سحر، شعبده و جادو است یا گفتند دیوانه است. اگر رسول بود معاذالله گفتند مجنون است و اگر قرآن و وحی بود گفتند سحر و جادو و فریب و دروغ است.

وی اضافه کرد: بعد از اسلام هم متاسفانه عده‌ای به آسیاب دشمن آب ریختند و ندانسته گفتند قرآن تحریف شد. وقتی قرآن تحریف شد از مدار استدلال می‌افتد. آیت‌الله جوادی آملی اضافه کرد: امام راحل در کمال ادب و متانت حرف‌های مرحوم آخوند خراسانی و سایر بزرگواران را نقد می‌کرد ولی وقتی به حرف ناروای صاحب کفایه درباره تحریف قرآن رسید، همان طور که در انقلاب حمله می‌کرد، به آخوند خراسانی هم حمله کرد، نه آن طور که یک مرجعی به مرجع دیگری اشکال می‌کند.

وی با بیان اینکه کسی که گفته این کتاب را فرستادم و حفظ می‌کنم، مگر اجازه می‌دهد ذره‌ای به این قرآن آسیب ببیند، اضافه کرد: شما با این حرف (منظور آخوند خراسانی) قرآن را آنچنان از صحنه بیرون کردید که از مدار حجیت انداختید و قابل استدلال نیست.

آیت‌الله جوادی آملی معتقد است که در اصول، مطلبی نیست که به قرآن تکیه کند، بلکه تبرکا دو آیه را نقل می‌کند برای اینکه اذهان جلب شود وگرنه مرحوم آخوند خراسانی حجیت قرآن را قبول ندارد.

وی گفت: ممکن است در جامعه المصطفی کسی از غرب یا شرق آمده باشد و در تمام مدت عمر قرآن را ندیده باشد ولی در اصول متخصص باشد، این درد ماست.

وظیفه حوزه در ارتقای جایگاه قرآن و عترت
استاد درس خارج حوزه تاکید کرد: عترت معصومان که همتای قرآن بودند را یا زندانی کردند، یا شهید و یا مسموم. یعنی دو مهندس را از ما گرفتند و فقط چراغ مانده بود، ولی آمدند مختصر شعله‌ای که عقل داشت، این فتیله را پایین کشیدند و گفتند عقل حسن و قبح را درک نمی‌کند. فقط در بین امور چهارگانه روایت مانده که یک قرن و اندی نقل روایت ممنوع بود. وقتی مطمئن شدند رسانه‌ها در اختیارشان است نقل را باز داشتند و گزارشگر و خبر جذب کردند.

مفسر قرآن کریم با اشاره به تلاش مرحوم علامه عسکری در معرفی ۱۵۰ راوی جعل شده اظهار کرد: اگر معاذالله قرآن تحریف شده باشد، اگر ذوات قدسی ما شربت شهادت نوشیده باشند، اگر فتیله عقل را پایین کشیده باشد و عقل، حسن و قبح را درک نکرده باشد، فقط می‌ماند خبر که رسانه‌ها هم در اختیار آنهاست. وقتی همه راه‌ها بسته شد و فقط رسانه وجود داشت و رسانه هم در اختیار اموی و مروانی و عباسی بود، بازار جعل رواج پیدا می‌کند.

به اعتقاد این مرجع تقلید، وظیفه جامعه المصطفی العالمیه و حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی شرق و غرب این است که قرآن و عترت را به جایگاه اصلی خودشان برسانند.

بر تک تک علما واجب است که ارث خودشان را حفظ کنند
آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به روایت «العلما ورثه الانبیاء» اظهار کرد: به ما گفتند شما وارث انبیا هستید، بنابراین باید اینها را حفظ کنیم و بر تک تک شما واجب است که ارث خودتان (العلما ورثه الانبیاء) را حفظ کنید.

به اعتقاد این مرجع تقلید، وظیفه حوزه‌های علمیه این است که قرآن را به عنوان محور اصلی در نظر بگیرند و عترت، ولایت، معجزه، عصمت و ولایت (که همتای قرآن هستند) را به عنوان صراط بررسی کنند، عقل و بحران عقلی و استدلال عقلی را به عنوان چراغ متقن کنند، نقل را در کنار عقل ارزیابی کنند، فتیله‌ها را بالا بکشند تا انسان‌هایی که از شرق و غرب به اینجا آمده‌اند با دست پر برگردند.

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه این کعبه (جامعه المصطفی) می‌تواند مطاف و قبله همه باشد، تصریح کرد: اگر نامه رهبری برای جوانان بود نه برای مستکبران و دولتمردان، از همین راه است و اگر راه‌های دیگر را طی کردند در همین راستاست.

می خواهند هزینه شکست دیپلماسی "لبخند" را بر گردن رهبری بیندازند...

سردار سعید قاسمی:

می خواهند هزینه شکست دیپلماسی "لبخند" را بر گردن رهبری بیندازند

امروز مستقیم و شفاف می گویند که سخنان تند و تیز و مدل امام و رهبری دیگر جواب نمی دهد با اینکه در کلامشان دائم از واژه مقام معظم رهبری استفاده می کنند اما عکس ایشان اقدام می کنند.

به گزارش فرهنگ نیوز، سردار مهندس حاج سعید قاسمی فعال فرهنگی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس مهندس سعید قاسمی دوشنبه شب در همایش «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» که در حسینیه امام خمینی(ره) مشهد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت.
 
اهم سخنان طرح شده توسط  ایشان در این همایش بدین شرح است:
 
با همه فراز و نشیب‌ها در آستانه سی و ششمین سالگرد انقلاب که به گفته امام انفجار نور بود هستیم؛ و حدود چهار دهه را طی طریق کرده ایم. ما مراحلی را گذراندیم که می‌گفتند فردا، انقلابی وجود ندارد و کار تمام است. زمانی که گروهک‌های مسلح عربده کشی می‌کردند می‌گفتند کار انقلاب تمام است. پیش بینی می‌کردند خیلی دیگر بتوانید دوام بیاورید شش ماه است و تا همین الان دائم این شش ماه‌ها را تمدید می کنند. ان شا الله آن قدر این زمان ها را تمدید کنند که پرچم این انقلاب را به دست امام زمان(عجل الله) برسانیم.
 
زمانی که امام تصمیم گرفت با مستکبران و رژیم پهلوی درگیر شود تقریبا همه با او مخالفت کردند. و می گفتند این کار دیوانگی و جنون است و جواب نمی دهد و آمریکا حکمران این نظام است. مردم این کشور قرن هاست که به حکومت دیکتاتوری عادت کرده اند؛ و این کار نتیجه ای ندارد. در شرایطی که ناقوس مرگ بر نظام حاکم بود، امام شروع به مبارزه کرد و وقتی به امام گفتند که سرباز و یار نداریم امام در جواب گفت: سربازهای من در گهواره ها هستند.
 
امام برای تفکر بزرگ خود خیلی سختی کشید و پانزده سال به تبعید رفت. اما در نجف در کنار خود امیرالمومنین(علیه السلام) درس و رموز این انقلاب بزرگ را مستقیم از خود مولا دریافت کرد که این تقدیر الهی خداوند عزوجل بود.
 
در طول این مسیر خیلی ها در راه امام قرار گرفتند و به او گفتند: این مدل کار فرهنگی برای انقلاب کردن، جواب نمی دهد و به امام پیشنهاد کردند که از ظرفیت نظامی گروهک ها استفاده کن، اما امام گفت که ما به اسلحه نیاز نداریم؛ و ما با فتح القلوب انقلاب می کنیم. موضوع جالب همین است که شاید منطقی به نظر می رسید که امام از این مجموعه نظامی استفاده می کرد و بعد ها آن را انکار می کرد و یا سهم آن گروه ها را می داد چرا که در آن زمان سرباز و نیرو نداشت. اما این ها نشان می دهد که هدف وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان برای رسیدن به اهداف از هر وسیله ای استفاده کرد.
 
 این انقلاب با همه جریاناتی که می دانیم اتفاق افتاد. این انقلاب و هر انقلابی که در این دروان مانند انقلاب های کشورهای عربی اتفاق افتاده است باید چند پارامتر و شاخص داشته باشد. اولین مورد داشتن یک رهبر و فرمانده کل و یا یک امام است. در درجه دوم یک انقلاب نیاز به کادر دارد تا تفکرات رهبر را تبیین کنند. مورد دیگر این است که یک انقلاب نیاز به ایدئولوژی و تفکری دارد که بر مبنای آن تفکر، حرکت انقلابی صورت بگیرد. از طرفی این عوض کردن تفکر به رسانه نیاز دارد؛ تا پیام انقلاب را به همه مردم برساند. یک انقلاب به مراکزی برای سازماندهی نیروهای خود دارد؛ لذا مساجد بستر این کار در انقلاب ما بودند. حال می توان بررسی کرد که چرا نتیجه  انقلاب های اتفاق افتاده در برخی کشورها مانند مصر بچه ای ناقص الخلقه است. یک انقلاب در پایان قرن بیستم با صحت و عافیت سربلند کرد به دلیل این که همه پارامترهای لازم را در برداشت. و آن یک دانه انقلاب؛ انقلاب جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود.
 
 باید به این چرت و پرت هایی که گاهی گفته می شود و از شبکه های ماهواره ای درباره انقلاب و رژیم پهلوی پخش می شود گفت غلط کرده اند که انقلاب را تفسیر می کنند. علت این انقلاب حرکت بزرگ شما مردم است؛ و این حرکت اکنون به همه جا رسیده است چرا که امروز بعد از 35 سال جوان مصری با الگو گرفتن از دانشجویان خط امام از دیوار سفارت آمریکا بالا می رود.
 
در اشاعه تفکر امام موفق نبودیم. اما گدازه های این آتش فشان به طور طبیعی منتشر شده است. به همین دلیل در صحرای آفریقا به عشق امام اسم فرزندش را روح الله می گذارد. یا یک پاکستانی اسم فرزندانش را بهشتی و مطهری می گذارد.
 
 موج این عدالت خواهی به قول خود امام که می فرمود انقلاب ما نشان داد که می شود. می شود در شرایطی که جهان به دو گروه تقسیم شده است بگوییم ما هم هستیم! و از پوسته  خود بیرون بیاییم و بگوییم ما هم برای زندگی و مرگ حرف داریم. این ابتدایی ترین پیام این اتقلاب به همه عالم  بود.
 
برخی به امام می گفتند تازه مصیبت بعد از انقلاب شروع می شود. چرا که مگر شما برای قسمت های مهم کشور چه کسانی را دارید و یا برای وزارت خانه ها چه مهره هایی دارید؟ به امام گفتند شما هم مانند رهبران مسیحیان یک رهبر معنوی باش و بقیه امور را به دست لیبرال دموکرات ها بسپار و در امور دخالت نکن. جالب است که امام این کار را انجام داد و این ها را در جلوی نظام و سنگر اول نظام قرار داد. اولین کشوری که انقلاب ما را به رسمیت شناخت امریکا بود. این پیاده روی که امروز از آن ناراحتیم که چرا با هم قدم زدند یک ریشه قدیمی دارد. همان زمان رفت و آمد و نشست و برخاست بود و آن موقع شروع شده بود و چیز جدیدی نیست اما متاسفانه این تجربه را ندارند که همان قدم زدن ها موجب کنار رفتن شان شد.
 
بازرگان با اینکه که به نوعی یک نیروی انقلابی بود اما معتقد به از بین رفتن کامل نظام شاهنشاهی نبود، اما امام گفت اگر یک قدم عقب بگذارید این انقلاب صد سال به عقب می افتد پس باید به همه اش نه بگویید؛ میگفتند ما به این شکل نمی‌توانیم و ما می خواهیم تعامل کنیم. لذا این خیانت ها از همان موقع وجود داشت.  بعد از تسخیر لانه جاسوسی بازرگان استعفا داد و امام هم پذیرفت چرا که این کار را تایید کرد و گفت آن جا را نگه دارید. امام با همان پاپتی ها و پا برهنه ها خاک آمریکا را اشغال کرد و اسم آن را انقلاب دوم گذاشت.
 
 این اتفاقات در شرایطی در آن زمان اتفاق افتاد که در کشور به دلیل تعاملات با غرب، خیانتی مثل خیانت امروز عراق را شاهد بودیم. ده ها شهر مثل موصل تقدیم دشمن شد. داستان امروز عراق در کشور و انقلاب ما اتفاق افتاد مانند سنندج، سقز، مهاباد، میاندوآب، پاوه، بانه، هر کدامشان یک موصل بود. اما این نکات نه در دانشگاه ها و در کتب درسی و نه در حوزه ها وجود دارد و نه رسانه می گوید که چگونه آن دشمنان حذف و نابود شدند.
 
 داعش امروز مولود و انگشت کوچک مسعود رجبی است؛ داعش هنوز مادرش نزاییده بود که حداقل پنج تا امامان جمعه به صورت انتحاری کشته شدند. هفده هزار شهید فقط به نام مسعود رجبی ثبت شده است.
 
انقلاب چگونه از این گردنه های پر پیچ و خم سر به سلامت بیرون آورد؟ استراتژی کاوه ها و متوسلیان ها و بروجردی ها در آزادسازی و حفظ موصل های ایران چه بود؟ آیا این سوالات در دانشگاه ها یا مدارس و حوزه ها پاسخ داده شده است. ما مانند سوریه برای از بین بردن دشمن همه جا را صاف نمی کردیم بلکه ما کشته می دادیم اما حق کشتن نداشتیم؛ لذا خون بر شمشیر در استراتژی امام پیروز است و خون راه را باز می کند. هنوز از این موصل ها با عافیت کامل به بیرون نیامده بودیم؛ دشمن مشاهده کرد که از طایفه گری و اختلاف افکنی نتیجه ای نگرفت. آن هم به صورتی که همه این ها رهبر داشتند مانند لیدر آذربایجان به نام آیت الله شریعتمداری بود. نسخه این اقدامات در طائف توسط همین خبیث که اخیرا گور به گور شده بسته شده بود. در این دو سال هر یک ساعتش مصیبت هایی بر ما گذشته که باید مثنوی ها برایش بنویسند.
 
دفاع مقدس شروع شد. اگر من بتوانم ده سال بجنگم تا این جمله ی دروغین" هشت سال جنگ ایران و عراق" را پاک کنم برای من کافی است. باید گفت دروغ نوشتند، به این دلیل به این شکل گفتند تا تو را خفه کنند تا شهیدان را جمع کنند که شما بگویید چگونه آمریکا این عراق را 25 روزه جمع کرد اما شما در طول هشت سال هیچ کار نکردید؟ من اسم این جنگ را جنگ جهانی سوم می گذارم. برای اولین بار در تمام تاریخ عالم همه بر علیه یکی جمع شدند. باید این اتفاق، جنگ ایران و استکبار جهانی با کمک عراق باید نامیده شود.
 
هم نظامیان، هم دولت مردان و هم سیاست به امام گفتند دیگر نمی توانیم و آقا روح الله قطع نامه را بپذیر! امام قبول کرد. گفت جام زهر را نوشیدم! از قبل هم می گفتیم آقا انقلاب نکن و حتی روایت برایش می آوردند حالا جواب شهدا را تو باید بدهی. قطع نامه را پذیرفت. در این هنگامه سازمان ملل باید متجاوز را شناسایی می کرد و غرامت پرداخته می شد. مانند همین حرف هایی که امروز می زنند و می گویند باید برویم امضا کنیم.
 
به فاصله فقط سه شب بعد از پذیرش قطعنامه چه اتفاقی افتاد؟ این که خوشحالند از این که امضا کنند و می گویند پیروزی و تسلیم قدرت های جهانی حال ببینیم آن قطع نامه چه شد.  مسعود رجوی از همه جا فراخوانی نیرو کرد و عراق هم نیروها را جمع کرد و بدتر از سال 59 حمله کردند و بعد از 8سال که جنگیدیم دوباره به اول خط رسیدیم. چرا که با خودشان گفتند سرباز ندارند و سیاست مدارانشان هم گفته اند که دیگر نمی شود پس با استفاده جاسوسان که همیشه وجود داشته است فقط بعد از سه شب از قطع نامه حمله کردند. شلمچه، طلاییه، سقوط کرد؛ فکه ، دلهران؛ قصر شیرین و خیلی از شهرهای دیگر سقوط کرد. تاریخ نوشت، در طول هشت سال دوازده هزار اسیر دادیم. این مسائل را بچه‌های ما نمی دانند اما در طول فقط سه شب دوازده هزار اسیر دادیم! عراقی‌ها وقت نداشتند غنیمتی های ما را جمع کنند.
 
مردم قرار نیست این موضوع ها را بدانند و علت آن مشخص شود. شصت درصد زمین هایی که در طول هشت سال آزاد کرده بودیم در طول سه شب از دست دادیم و این به خاطر قطع نامه کثیف 598 بود. چیزی که به خیال خودشان می‌خواهد دوباره تکرار کنند. امام به جز یک پیام سه خطی چیزی نگفت. آن پیام سه خطی کجاست؟ در کدام کتاب است؟ مظلوم تر از خود معمار انقلاب خود امام است. رسانه ما در سالگرد پذیرش قطع‌نامه هیچ گاه آن پیام امام را بازگو نکرده است چون جرات نمی کند. آن پیام این بود امروز، هیچ چیز از هیچ کس پذیرفته شدنی نیست و باید بجنگید و امروز سپاه یا برای همیشه عزیز خواهد شد و یا برای همیشه لباس ذلت تن خواهد کرد.
 
 مردم آن زمان مانند امروز کلافه و گیج بودند. از طرفی تلویزیون جبهه های جنگ را پر از نیرو نشان می داد و از طرفی احساس می کردند که اتفاقاتی در پشت پرده در حال اتفاق افتادن است و این ها در حال صلح هستند. بعد از پیام امام خود من نیرو با تفنگ بادی اعزام کردم، با تیرکمان در جبهه آدم دیدم. با لباس شخصی آمدند و مردم این قضیه را جمع کردند دو این از ویژگی ها و برکات انقلاب است.
 
اسم این برنامه را گذاشتند «غیرت در ایستگاه دیپلماسی» من گفتم این عنوان را انتخاب نکنید چرا که بر این باور هستم که سیاست ها و استراتژی که این دولت در پیش گرفته است، قبل از پایان چهار سال به استنزال خواهد رسید و این تفکرات به طور کامل و برای همیشه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رخت برخواهد بست.
 
سیاست‌های دولت کنونی که دیگر رنگ ندارد و اگر بخواهیم به این موضوع نگاه مثبت داشته باشیم، آنها سعی می‌کنند هزینه شکست دیپلماسی لبخند را بر گردن رهبری بیندازند و نه بر اثر زیاده خواهی آمریکا و غرب!
 
شاید امروز هم مانند زمان بنی صدر باشد، که می‌گفتیم امام اقدامی انجام بده این بنی صدر خائن است. امام می‌گفت: نمی‌شود چون رای مردم را دارد و مقبول آن‌ها است. او سخنور، سید و دکتر است. امام گفت باشد تا وقتش برسد. زمانی مردم متوجه شدند که بنی صدر از همین خروجی مهرآباد که تا همین الان هم باز است با لباس زنان فرار کرده بود. این دیپلماسی شکست خورده است، اما به دلیل اینکه هزینه آن را حزب الله نپردازد باز هم صبر می‌کنیم.
 
امروز مستقیم و شفاف می گویند که سخنان تند و تیز و مدل امام و رهبری دیگر جواب نمی دهد با اینکه در کلامشان دائم از واژه مقام معظم رهبری استفاده می کنند اما عکس ایشان اقدام می کنند.
 
چگونه در زمان دولت قبل که رئیس جمهور در سازمان ملل هولوکاست را به چالش کشید نفت قیمتش تا صد و چهل دلار رسید اما با تفکر تعاملی شما روز به روز نه تنها در حال سقوط است بلکه هر روز فشار ها بیشتر شد و همین اخیر هم اوباما گفت اینقدر باید فشار را بر ایران زیاد کنیم تا از ایران جواب مثبت بگیریم.
 
می گویند: ما هم دستور داده ایم اقتصاد، مقاومتی بشود. در حالی که دستور را رهبری داده بلکه شما باید آن را اجرایی کنید. نه این که به صندلی تکیه زده و دستور آن‌را بدهید. تو به عنوان رئیس جمهور باید به دستت بیل بگیری تا همه ببینند که مبنای اقتصاد مقاومتی باید کشاورزی باشد. این تفکر بدون شک در دو سال آینده رو به اتمام می رود، و این که عده ای نگرانند که آقا دانشگاه را گرفتند، نه این هم نیست، این‌ها دماغ خودشان هم نمی‌توانند بگیرند!
 
جماعت ما از جنس جمعیت اربعین است که 25میلیون نفر است. اما آقای رئیس جمهور به بزرگترین مانور مسلمانان کوچکترین اشاره ای نکردید با این که مزخرفترین مسائل را حاشیه می‌زند و مطرح می کند. درکجا، این مانور اتفاق افتاد؟ در ناامن‌ترین نقطه کره خاکی! آیا این اعجاز نبود؟ این مانور برگ و اتفاق بزرگ که هیچ کدام از مسئولین فرهنگی ما روی آن نظر ندارد. اما راجع به فلان بازیگر فاحشه و یا فلان خواننده زن موضوع مهم شده است. مسئله اربعین و حسین(علیه السلام) مهم نیست؛ اما تک‌خوانی یک فاحشه آن قدر مهم است که صورت مسئله اصلی آ ن وزارت خانه شود.
 
من خطاب به آمریکا می گویم اگر می خواهی دیگر فشارها را تحمل نکنیم و دنباله روی شما بشوند و دست از انقلاب بردارند، اگر این را می خواهی به این دولت که همگرا و هم سو با شماست امتیاز بده و بگذارید دلار ارزان شود. سپس مردم به این نتیجه می رسند که مدل رهبری و امام جواب نمی دهد! اما شما آن قدر احمق هستید که این کار را نمی کنید چرا که ویژگی گرگ این است. امام به ما گفته که اگر آمریکا لاالله الا الله هم بگوید ما باور نمی کنیم.
 
 این انقلاب به حول قوه الهی در طول 36 سال با تمام مشکلات به این جا رسید و بعد از این هم با صلابت از تمام این تنگناها با صحت و عافیت به ساحل نجات خواهد رسید.

منبع:قاصد نیوز

آقای روحانی؛خیلی وقت‌ها عقل سالم را باید در بدن غیر سالم جست...

آقای روحانی؛خیلی وقت‌ها عقل سالم را باید در بدن غیر سالم جست

این افراد تنها نمونه هایی از کسانی هستند که امروز عقل سالم شان در بدن غیر سالم شان است

به گزارش فرهنگ نیوز، تمسخر منتقدان سیاست خارجی دولت یازدهم توسط رییس جمهور در جشنواره فارابی موجی از واکنش های مختلف در میان افکار عمومی و شبکه های اجتماعی را ایجاد کرده است.

بعد از این سخنان روحانی بسیاری از مردم با اشاره به جمله خاص رییس جمهور مبنی بر اینکه «خداوند عقل سالم (به منتقدان دولت) بدهد، به بدن سالم عقل سالم بدهد» معتقدند این جمله وی تعریضی به منتقدانی است که به خاطر حضور در سالهای جنگ و دفاع مقدس در حال حاضر بدن سالمی ندارند ولی اکنون به جای آنکه به سبب جان فشانی های آن دوران مورد تکریم واقع شوند یا لااقل از سوی رییس جمهور مورد کنایه قرار نگیرند، این روزها به خاطر نقد عملکرد دولت در عرصه دیپلماسی مورد هجوم نفر اول دستگاه اجرایی کشور قرار گرفته اند.
 
رجانیوز - در گزارش پیش رو سعی دارد تا بدون هیچ قضاوت و تحلیلی تنها به سابقه تعدادی از جانبازان که امروز بدن سالمی ندارند اشاره کند، افرادی که در سالهای جنگ و درست همان روزهایی که تعدادی از مسئولان فعلی وزارت خارجه در آمریکا و اروپا مشغول تحصیل بودند، در برابر توپ و گلوله های دشمن قرار گرفتند و تن سالم شان را با آرمانهایشان معامله کردند.
 
هر چند این افراد تنها نمونه هایی از کسانی هستند که امروز عقل سالم شان در بدن غیر سالم شان است و می توان از بسیاری جانبازان دیگر از جمله دکتر علی اصغر زارعی، حجه الاسلام پناهیان، حجه الاسلام رسایی، دکتر علیرضا زاکانی، دکتر مهدی کوچک زاده، دکتر الیاس نادران، حجه الاسلام روح الله حسینیان و ... نیز نام برد.
1. استاد حسن رحیم پور ازغدی
 
وی استاد حوزه و دانشگاه است که سالهاست با طرح مباحث مبنایی و روشنگرانه علیه جریان های التقاطی، آنها را به چالش کشیده است. رحیم پور ازغدی در سالهای دفاع مقدس حضوری فعال داشت و نهایتا شیمیایی شد و به مقام جانبازی نایل آمد اما با این حال هیچ گاه عرصه مبارزه را بعد از جنگ پایان یافته تلقی نکرد و با حضور در مناظره های مختلف در دوره دوم خرداد به تقابل فکری با سکولارها پرداخت و طی سخنرانی های متعددی پاسخ های مستدل و منطقی درباره شبهات آنها بیان کرد.
 
او بعد از دوره دوم خرداد تا کنون نیز همواره با انتقاد از انحرافات و خطاهای مسئولان یکی از افرادی بوده که صدای وی به عنوان صدای عدالتخواهان و توده مردم محسوب در جامعه بازتاب داشته است و به همین علت در دولت های مختلف نیز مورد غضب برخی از مسئولان دولتی بوده است.
 
اخیرا نیز رحیم پور در نماز جمعه اعلام کرد:  «روی ستاد نماز جمعه فشار  بسیار زیادی است که روایات اقتصاد بازار و امثال آن خوانده نشود و حرف‌های ملوس در نماز جمعه بزنید؛‌ ممکن است بنده دیگر در نماز جمعه سخنرانی نکنم اما اگر به شما گفتند نماز جمعه‌ای را برگزار کنید که درباره فتنه و فساد اقتصادی و شیعه انگلیسی در آن حرفی زده نشود بدانید که آن نماز جمعه دیگر نماز جمعه نیست.»
 
وی در نماز جمعه 10 بهمن 93 نیز با انتقاد از عملکرد دولت در مذاکرات با 1+5 گفت:
 
«در طول یک سال گذشته نه تنها تحریم‌ها کم نشده است بلکه بیشتر شده است. با اینکه دولت خیلی انعطاف از خود نشان داده، هر کاری که خواستند انجام داده‌اند اما با این حال باز هم تحریم‌ها بیشتر شده است.»
 
 
2. استاد حسن عباسی
 
 
وی استاد دانشگاه، کارشناس مسایل استراتژیک و رئیس مرکز بررسی‏های دکترینال امنیت بدون مرز است که سالها در عرصه های مختلف علمی و پژوهشی مطالعات تخصصی داشته است.
 
سخنرانی های روشنگرانه و پرشور وی در دهه گذشته همواره مورد رجوع بسیاری از دانشجویان و نخبگان بوده است و مناظره های تاریخی وی با افراد و چهره های شاخص جریان سکولار فراموش نشدنی است.
 
عباسی که در سالهای دفاع مقدس در کردستان حضور پر رنگی داشته است در همان برهه به مقام جانبازی رسید به همین سبب امروز بدن سالمی ندارد.
 
وی  همواره در سالهای بعد از جنگ با انتقاد شدید از انحرافات دولت ها و مسئولان در دوره های مختلف، یکی از اصلی ترین سخنگوهای بدنه اجتماعی حامی نظام در مجامع مختلف بوده است.
 
حسن عباسی در یک سال و نیم گذشته نیز چندین بار به طور مفصل به انتقاد از عملکرد منفعلانه دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی پرداخته که مهم ترین آنها شاید سخنان وی در اسفند سال گذشته در دانشگاه ملایر باشد:
 
«سیاست خارجی در خلاء و سیاست خارجی بدون حمایت مردمی به نتیجه نمی رسد! لذا سیاست خارجی تا این لحظه به حسب ظاهر لبخند بوده است اما با کمال تاسف باید گفت که دستاوردهای 10 سال گذشته انرژی هسته ای را از دست داده است و وارد مرحله دوم و خطرناکی شده که دشمن اراده اش را در سیستم موشکی و دفاعی ایران تحمیل کند و سراغ ادعای واهی و حقوق بشری و غیره رفته است.
 
لذا من افق روشنی را برای سیاست خارجی موجود نمی بینم و متاسفانه باید بگویم که سیاست خارجی موجود راه به جایی نخواهد برد و پیشاپیش مشخص است این سیاست خارجی به عزت جامعه ما نمی انجامد. این موضوع تقریبا برای همه ملموس است و با توجه به دعوت از جامعه سراسری دانشگاهی کشور برای دفاع از تیم مذاکره کننده هسته ای، کماکان هیچ استادی نیست که بتواند در کف دانشگاه و در یک مناظره «منطقی» از این توافق نامه دفاع کند  ... ما در پرونده هسته ای بند انگشتمان را دست دشمن داده ایم و حالا سراغ محور دوم رفته است و می گوید موشکهایتان و محور سوم می گوید حقوق بشر. الان یقه ما دست دشمن است. دیپلماسی که دست ما را به دست حریف بدهد، معلوم است که در نهایت بتواند دست ما را آزاد کند، این معلوم است نتیجه اش چه خواهد بود.»
 
3. دکتر سعید جلیلی
 
 
استاد علوم سیاسی دانشگاه، مسئول سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران و عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان است که امروز بدن سالمی ندارد چون در سالهای دفاع مقدس به جای حضور در خارج از کشور و تحصیل در دانشگاه های آمریکا و اروپا، در جنگ حضور یافته و در عملیات کربلای 5 یک پایش را از دست داده است.
 
جلیلی با اینکه این روزها می تواند انتقادات زیادی را متوجه عملکرد دیپلماسی دولت یازدهم کند اما باز هم سکوت اختیار کرده و تا کنون چندبار در تریبون های عمومی مختلف از لزوم دفاع  همه جانبه از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور سخن گفته است و تلاش می کند با طرح مسایل مبنایی و گفتمانی از طرح مسایلی که به تضعیف دولت منجر می شود پرهیز کند.
 
با این حال شاید مهم ترین نقد وی به عملکرد دستگاه سیاست خارجی دولت یازدهم، سخنان وی در دی ماه 92 در تالار ابن سینای مشهد باشد که  با اشاره به تعبیر بکار رفته در توافق‌نامه ژنو مبنی بر تأمین نیازهای عملی برای غنی‌سازی، خاطر نشان کرد:  «این تعبیر بر مبنای تئوریک استعماری و بر اساس تفکر لیبرالیسم شکل گرفته و رواج یافته است، حتی برخی در محیط داخلی هم این طنز را تکرار می‌کنند که اگر می‌خواهید با امپریالیست مقابله کنید، لیبرالیسم بهترین راه است!»
 
4. سردار اسماعیل کوثری
 
وی نماینده مردم تهران در مجلس هشتم و نهم و جانباز دفاع مقدس است که در سالهای جنگ، فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله بود و در همان سالها به مقام جانبازی 70%  نایل آمد.
 
کوثری که از همرزمان شهید همت و بسیاری دیگر از فرماندهان ارشد دفاع مقدس است در سالهای بعد از جنگ نیز با حفظ روحیه بسیجی و انقلابی، در عرصه سیاست فعالیت خود را ادامه داد و هم زمان مدرک دکترای امنیت دفاعی خود را کسب کرد.
 
وی تا کنون چندین نوبت به صراحت به نقد عملکرد دولت یازدهم در موضوع سیاست خارجی پرداخته است، از جمله سخنان وی در همایش «دلواپسیم» در اردیبهشت 93 که اظهار داشت:
 
«با عزیزان تیم مذاکره کننده حرفمان این است حالا که شما سانتریفوژ ها را محدود کردید پس بابد تمام تحریم ها را برمی داشتید. ما وقتی 20درصد را قبول کردیم حداقل باید بانک مرکزی و نفت از تحریم در می آمد. همین هم که به توافق اولیه رسیدیم هفته گذشته با مسئولین بانک مرکزی جلسه گذاشتیم تا 15 روز قبل از 2/4 میلیون دلار هیچ نتوانسته ایم برداریم. حالا که ما نصف مواد غنی شده را اکسید کرده ایم چرا آن ها هنوز اقدامیانجام نداده اند. بنابراین به منافع ملی ما خدشه وارد شده است.»
 
5. دکتر فریدون عباسی:
 
 
وی دانشمند هسته ای، رییس سابق سازمان انرژی اتمی و استاد فیزیک هسته ای است که سالهای جنگ را در جبهه گذراند و در سال 89 نیز هم زمان با ترور شهید شهریاری مورد حمله عوامل موساد قرار گرفت اما با سرعت توانست خود را از ماشین بیرون پرت کند و در نهایت به خاطر اصابت ترکش به بدنش جانباز شد.
 
 عباسی از متخصصین لیزری وزارت دفاع و از معدود متخصصان جداسازی ایزوتوپ است و مسئولیت آموزش و تحقیقات هسته‌ای وزارت دفاع را سالها بر عهده داشت.
 
وی نیز که به خاطر علم هسته ای اش بعد از ترور در سال 89 بدن سالمی ندارد، طی یک سال و نیم گذشته بارها و بارها به انتقاد از عملکرد منفعلانه و غیر قابل دفاع دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی پرداخته است:
 
« ما دنبال این هستیم که ویزا و پاسپورت به ما بدهند، یا دنبال این هستیم که عقاید و انقلابمان و گفتمان انقلاب را به دنیا معرفی کنیم؛ دنبال چه هستیم؟ با تنش زدایی میتوانیم به نتیجه برسیم یا باید کلاً تهدیدات را از جمهوری اسلامی رد کنیم. با کدام زیربنای فکری میخواهیم برویم و با دنیا تعامل کنیم؟ دارای تفکر درونگرا هستیم یا برونگرا؟
 
منظورم این است که به درون و ظرفیتها داخلی توجه میکنیم و میخواهیم آنها را شکوفا و آزاد کنیم یا میخواهیم برویم و همه چیز را به بیرون وابسته کنیم و بگوییم فقط خارجیها میتوانند مشکل ما را حل کنند. آن دوستانی که الآن مشاور، معاون، وزیر، رئیس هستند و هر سمتی دارند، حتماً باید این مبانی فکریشان در جامعه عرضه شود که مردم بدانند که میخواهند کدام طرفی بروند، میخواهند بروند همه مسائلشان را با خارجیها حل کنند؟»
 
6. مجتبی شاکری
 
 
فعال سیاسی، عضو شورای شهر تهران و جانباز دفاع مقدس است که از سالهای قبل از انقلاب نقش فعالی در مبارزه با رژیم شاهنشاهی داشت و در سالهای بعد از انقلاب نیز به جای عذر تراشی و فرار از جبهه های جنگ، در دفاع از اسلام و خاک کشورش به جبهه رفت و به مقام جانبازی نایل آمد.
 
او نیز امروز به خاطر شجاعت و انجام وظیفه اش در سالهای جنگ بدن سالمی ندارد و از قضا جزو منتقدان توافق ژنو و عملکرد سیاست خارجی دولت روحانی است:
 
« اهانت ها از زمان توافقنامه ژنو آغاز شد و از زمانی که دولت حاضر به اعتماد به مردم نشد و متن توافقنامه را فاش نکرد و با منتقدین خود تندخویی کرد این اهانت های غرب به ایران افزایش یافته است.»
 
 
7. مهندس سعید قاسمی
 
وی استاد دانشگاه علم و صنعت و جانباز دفاع مقدس است که در سالهای نبرد با ارتش بعثی از فرماندهان ایران محسوب می شد.
 
قاسمی در سالهای بعد از جنگ نیز همواره با نطق های آتشین و گیرای خود به انتقاد از انحرافات دولت های هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی پرداخت و این روزها مانند بسیاری دیگر از منتقدان عملکرد دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی بدن سالمی ندارد. 
 
وی در تیرماه 93 در همایش «خط قرمز»  با بیان اینکه امروز مسئولان دولت یازدهم تحت عنوان «فرمایشات آقا» کارهای خودشان را انجام می‌دهند و از این رو باید دلواپس بود، گفت:
 
«ما هر موقع می‌خواستیم ضد وزیر اسبق ارشاد صحبت کنیم، می‌گفتند این فرد دارد با آقا چایی می‌خورد اما الان به عنوان یک عامل فتنه در انگلیس حضور دارد. باید سوال و خواسته‌های خود را هم مطرح کنید چرا که راهی را که امروز دولت روحانی در سیاست خارجی می رود به ترکستان است و ما اصلا بازی برد – برد نداریم. آنها می‌خواهند فرزندان و بچه‌های ما را با این گفتمان فریب دهند. آیا این دلواپسی یک استرس درونی است یا پشتوانه‌ای تاریخی دارد که اگر برای نسل امروز روشن می‌شد، الان در زمین بازی آن‌ها نبودیم؟
 
این دلواپسی برای بچه‌های جنگ مفهوم خاصی دارد. در یک سال یا دو سال آخر جنگ، اتفاقاتی رخ داد که یک گیجی برای بچه‌های جنگ در پی داشت. در یک سال اخیر ماهی یک عملیات رخ می‌داد و زمین‌هایی که ما با خون گرفته بودیم را از ما می‌گرفتند. امام در این مقطع همه را به جنگ فرامی‌خواند و می‌گوید همه چیز باید در استخدام جنگ باشد. شد؟ نشد!  نظامیون بریدند، فرمانده‌شان استعفا داد و امام نپذیرفت. حالا می‌گوید من رکب خورده‌ام و نامه را برای امام ننوشته بودم. از آن طرف دولت هم وضعیت مشابهی داشت.»
 
 
8. آیت الله روح الله قرهی

آیت الله روح الله قرهی استاد حوزه و مجتهد است که سالهای جنگ را در کنار رزمندگان دفاع مقدس گذراند و به همین خاطر تن سالم اش را از دست داد و به مقام جانبازی 70% نایل آمد.
 
وی در سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو بر اثر گاز خردل اعصاب، شیمیایی شده و در سال 1365 نیز در منطقه عملیاتی شلمچه با اصابت ترکش و تخلیه چشم راست و ساییدگی مهره های  ستون فقرات به خیل جانبازان جنگ تحمیلی پیوست.
 
آیت الله در سالهای بعد از جنگ نیز با مطالعه و پیگیری دروس حوزوی و تلمذ خدمت بزرگانی چون آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، تبریزی، بهجت، مکارم شیرازی و آیات حسن زاده آملی و جوادی آملی به مقام اجتهاد رسید و امروز شاگردان بسیاری در تربیت کرده است.
 
وی  پس از دریافت مدرک دکترای فلسفه غرب از دانشگاه هامبورگ، در تهران به تدریس فلسفه، حقوق و معارف در دانشگاه‌های نیروی انتظامی، علامه طباطبایی، امام صادق و تهران مشغول شد.
 
او از سال 1381 با تأسیس حوزه علمیه امام مهدی (عج) در شهرک حکیمیه تهران فعالیت‌های دانشگاهی خود را متوقف کرده و به تربیت طلاب پرداخت.
 
آیت الله قرهی نیز مانند بسیاری دیگر از منتقدان توافق ژنو معتقد است روش کنونی دولت به نتیجه مثبتی در عرصه سیاست خارجی نخواهد رسید، در بهمن 92 گفت:
 
«این آقایان هیچ چیزی را حتی به نمایندگان مجلس، در حقیقت به ملت نگفتند، اینها بسیاری از مواقع ادعای مردم‌سالاری می‌کنند، آیا نمایندگان مجلس نباید بدانند که در توافق ژنو چه خبر است؟ ما منتظر هستیم که بدانیم ریز مطالب چه بوده است.»
 
9. مجتبی رحماندوست
 
وی نماینده مردم تهران در مجلس نهم است که در سال 62 طی اعزام داوطلبانه به جبهه از ناحیه یک دست و یک پا مجروح شد اما باز هم در جبهه حضور یافت و در قسمت های دیگر جنگ از جمله تبلیغات و ... فعال بود.
 
رحماندوست علاوه بر طبع شاعری خود، سالهاست که در دانشگاه نیز تدریس می کند و از نمایندگان منتقد عملکرد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی محسوب می شود، چنانچه در شهریور امسال با انتقاد شدید از انفعال دستگاه دیپلماسی در مقابل 1+5 گفت:
 
«آنها نباید ببینند که هر تحریم جدیدی اعمال می‌کنند، در ایران آب از آب تکان نمی‌خورد و ما فقط شعار بدهیم که این کار خلاف تفاهم‌نامه است، به‌ازای هر کار غلطی که آنها در عمل خلاف تفاهم‌نامه دوجانبه انجام می‌دهند، ما هم باید خلاف تفاهم‌نامه عمل کنیم، این خلف وعده ما نیست، بلکه به‌ازای خلف وعده آنها خلف وعده کردن، طبق نص صریح قرآن کریم است که می‌فرماید: فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکُم.
 
اگر ما چنین کاری انجام دهیم، احیای حق ملت ایران به‌ازای نقض عهدهایی است که آنها کرده‌اند و ما هم باید عهدهای مشروطی را که با آنها کرده‌ایم، بشکنیم. این‌طور نیست که آنها هر غلطی می‌خواهند بکنند و ما سکوت کنیم.»
 
10. مهندس بهرام بیرانوند
 
وی نماینده مردم بروجرد و جانباز سالهای دفاع مقدس است که در جبهه های جنگ علیه باطل از ناحیه یک پا مجروح شد.
 
بیرانوند بعد از جنگ نیز هیچ گاه از مبارزه و تحصیل دست نکشید و با قبول شدن در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیلات خود را تا مقطع مهندسی ادامه داد و همان زمان از دانشجویان فعال و انقلابی این دانشگاه محسوب می شد که همواره با جریان های سکولار و ضد انقلاب مبارزه می کرد.
 
وی که در مجلس نهم با رای مردم بروجرد به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس شد، تا کنون بارها از عملکرد دولت در عرصه دیپلماسی انتقاد کرده است که از جمله آن نطق اخیر وی در مجلس است:
 
«رهبری که دست دولت را باز گذاشت، جناح متحد همراهی کرد، صدا و سیما همکاری کرد، پس چه شده؟! تهدیدات که افزایش یافته است، تحریم ها که رفع نشده است، عامل نگرانی غرب هم که اکسید شد و دیدیم که باز غرب بی وفا از آب در آمد و حتی برای منادی سیاست خارجی توسعه گرا و ایده تعامل سازنده.
 
در این وضعیت، به جای اعتراف به شکست تفکر سیاست خارجی سیاست توسعه گرا، بحث انحرافی رفراندوم مطرح می شود.  می خواهند روغن ریخته مذاکرات را نذر مردم کنند. نظر سنجی ها می گوید؛ ملت به آمریکا اعتماد ندارد، مردم انرژی هسته ای را حق خود می دانند. مردم گفته اند نباید عقب نشینی کنیم.  72 در صد مردم گفته اند: بهبود وضعیت اقتصاد ربطی به نتایج مذاکرات ندارد.
 
به جای آن که بخواهند سقوط آزاد در مذاکرات را به دلیل زیاده خواهی غرب و اشتباه محاسباتی خود را به نام رفراندوم به مردم بفروشند، بهتر است اعتراف کنند سیاست خارجه توسعه گرا  رفوزه شده است. پایه های تحلیلی این سیاست  نسبت به رفتار غرب  در تعاملات بین المللی بر پایه سراب کلمات و تحلیل ها بود، که آن هم فرو ریخت. وقت آن است که بپذیریم بازی برد-برد قافله سالار کاروان، با راهزنان بین المللی تمسخرآمیز است.»